pyknet پيك نت

دبيركل جبهه مشاركت:
آينده ايران با حوادث
سوريه وعراق پيوند خورده



تفسير تلويزيون الجزيره
همه می‌دانند كه
حالا نوبت ايران است

      پیک هفته 55    ------- 19 دی 1384 - 9 ژانويه 2006

  infos@peiknet.com  

هنر و اندیشه


تحليل گر حمله
اتمی به ايران
كيست و چه
موقعيت‌جهانی دارد


نمايش فيلم
"زمستان است"
رسيده‌ايم به سرمای
زمستان اخوان‌ثالث


در امام زاده طاهر
مهين اسكويی
به جمع
بزرگان‌ و قربانيان
پيوست


وداع با
مهين اسكوئی
باغ‌های آلبالو
درغياب اسكوئی
گل خواهند داد؟


فراخوان
 شب شعر برای گنجی


درمراسم يادبودعكاسهای قربانی سقوط هواپيما
عكاس‌های
 خبری ايران
روز4 شنبه
دوربين را
زمين می‌گذارند



 
 

جنگ كثيف عليه ايران- ميشل شوسودوفسكی
"كان پلن 8022" نام رمز طرح حمله است
بمباران وسيع اتمی ايران
درآغاز فروردين ماه 86
بشريت را عليه كشتار و ويرانی عظيمی كه
برای ايران تدارك ديده اند بيدار و بسيج كنيد!

 موشكی كه در حمله به ايران مورد آزمايش قرار می‌گيرد

در طرح حمله به ايران كه بوش فرمانده كل آن خواهد بود قرار نيست نيروی انسانی درخاك ايران پياده شود، بلكه بمباران وسيع و نابود كننده در دستور است. كشورهای عربی درعمل متحدين تاكتيكی اسراييل و امريكا در اين پروژه نظامی بشمار می‌روند. در نوامبر 2004 مقامات بلند پايه نظامی اسرائيل در بروكسل با هم پايگان نظامی خود از كشورهای مصر، اردن، تونس، مراكش، الجزاير و موريتانی ملاقات داشتند و يك قرارداد ناتو- اسراييلی امضا كردند. بدنبال اين ملاقات، عمليات متحد نظامی در ساحل سوريه كه كشورهای اسراييلي، امريكا و تركيه در آن شركت د اشتند به نام " مانورضد ترور" با حضور چند كشور عربی انجام شد.

درحال حاضر اخبارگمراه كننده مراكز خبری، بطرز وسيعی پيآمدهای فاجعه آميز حملات نظامی امريكا عليه ايران را پنهان و حتی مخدوش ميكنند. واقعيت اينست كه درباصطلاح جراحی نظامی ايران، سلاح اتمی و غيراتمی مورد استفاده قرارخواهند گرفت. طبق تصميم 2003 سنای امريكا، نسل جديد سلاح‌های تاكتيكی هسته‌ای  و يا " ميني نوك " با قدرت انفجاری 6 بار بيشتر از بمب هيروشيما  بعنوان سلاح " امن برای غيرنظاميان" برای استفاده در اين نوع حملات توليد شده است. 

 طرح بالا نحوه كار موشك "مينی نوك" را نشان می‌دهد. اين موشك كه می‌تواند توسط يك هواپيما از ارتفاع 5000 تا 50 پايی زمين شليك شود، قادر است در هوا منفجر شود يا پس از اصابت به زمين 10 تا 20 پا در عمق زمين فرو رفته، سپس منفجر گردد.


آيت الله خزعلی
سلطه حجتيه برسازمان‌های
عقيدتی- سياسی نيروهای مسلح


بازی سياسی محدوديت واردات
از انگلستان و كره جنوبی پايان يافت


قبول طرح روسيه؟
24 ساعت مذاكرات مهم
برسرسوخت اتمی ايران


آخرين تلاش‌ها و مذاكرات روسيه درتهران
بيانيه هشدار باش 5 قدرت اتمی جهان به ايران


رايس:
ديپلماسی اتمی
فرصت‌های بزرگ ايران درسال 2005 به پايان رسيد


اتوبوس‌های شركت واحد
حركت با چراغ روشن و تابلوی "احيای سنديكا"


ديدار مهم در كاخ سفيد
عليه ايران
بوش درتلاش وحدت عمل جمهوريخواهان و دمكرات‌ها


انجمن‌های اسلامی دانشجوئی
از پرواز بر فراز ابرها تا حضور لنگ لنگان در دانشگاه‌ها
مجيد حاج بابائی


مصاحبه افشاگرانه مهدی كروبی در تهران
رهبرمصباح – رئيس جمهوراحمدی نژاد
امريكا و انگليس جز اين چه می‌خواهند؟
واقعيات پشت پرده مصباح يزدی


حمايت نماينده رهبر در سپاه از جمهوريت و مصباح يزدی!


باتهام ارتباط با خريدهای اتمی
 دارائی دو شركت ايرانی بدستور امريكا توقيف شد


شورای حقوق بشر سازمان ملل
بزودی كار خود را آغاز خواهد كرد


سهم خود را در بهره گیري از این روزنت بپردازید

این یگانه منبع درآمد پیک نت براي ادامه انتشار است.


 حساب بانكي پيك
S.G
.
Bardeh
 
Kontonr.: 277978300
 BLZ:100 700 24
 
DeutsheBank (Germany)

نشاني پستي پيك نت
 
KHMI
 
Postfach 210453
 10504 Berlin-Germany


    

 

   

تماس با ما - اشتراك پيك

دیدگاه ها


اصلاح طلبان
چه گفتند
و امروز نظام
درچه شرايطی است؟
مصطفی تاج‌زاده

«سيد مصطفی تاج‌زاده» گفت: بايد بپذيريم كه جريان اصلاحات بازی برد – برد است. چون هم تقويت نظام را در پی دارد و هم نظامی را تثبيت می‌كند تا بتوان اصلاحش كرد.
پس از انتخابات نهم رياست‌جمهوری مهم‌ترين سوال پيش‌روی ما «چه بايد كرد؟» است. اين سوال گسسته از بازخوانی گذشته نيست، ولی تاكنون هيچ بديلی برای اصلاحات نيافته‌ايم و معتقديم كه حتی با حاكميت يكدست شده هم، مشی اصلاح‌طلبانه، ما را بهتر به هدف رهنمون می‌كند. در تداوم آن سياست‌ورزی گذشته كه توازن قوا در حاكميت بود، در حاكميت يكدست شده بايد بررسی كرد كه آيا باز هم سياست‌ورزی ممكن و مفيد است يا خير؟
الان به وضعيتی منحصر به فرد در 27 ساله اخير رسيده‌ايم و بايد تهديدها را به فرصت تبديل كنيم. در انتخابات شكست خورديم ولی حذف نشديم و هنوز می‌توان كار كرد. رشد آگاهی‌های عمومی و ضرورت كار جمعی كه نخبگان ما هم به آن رسيده‌اند و فرصت برای كارهايی كه در گذشته امكانش فراهم نبود، فرصت‌های جديد هستند.
در درون حاكميت يكدست شكاف جدی در عرصه‌های سياست داخلی و خارجی می‌بينيم، شكاف بين راست‌سنتی و افراطی به تدريج جدی‌تر می‌شود و در سياست خارجی هم شكاف بين ماجراجويان و مصلحت‌طلب‌ها و در عرصه‌ فرهنگی و دينی هم اين شكاف ديده می‌شود.
در زمان انتخابات از برخی ائتلاف‌ها صحبت می‌شد و امروز می‌بينيم كه اين اتفاق شدنی و در حال انجام است. بحث بين حكومت اسلامی و جمهوری اسلامی، همان انتقام تاريخی طيف مصباح يزدی از امام است. جمهوريت هم قرار است با هم مولفه‌هايش مثل NGO‌ها، رای مردم و ... مورد حمله قرار گيرد.
انصاف اين است كه به دولت و طيف حاكم برای تحقق شعارهايشان فرصت بدهيم. به همين خاطر تاكنون سكوت كرده‌ايم. اگر چه از حالا هم می‌توان حدس زد كه چه می‌شود. شعارهای دولت را از سال آينده می‌توان نقد كرد. ولی كارهايی هست كه نمی‌توان سكوت كرد. بدعت‌هايی كه اساس انقلاب و اصلاحات را به چالش می‌كشد. مثلا اگر امروز به نام امام، جمهوری نقد می‌شود يا در سياست خارجی اتفاقی می‌افتد كه جامعه را دچار خطر می‌كند، اصلا نبايد سكوت كنيم. بنابراين نسبت ما با حاكميت يكدست اين است كه شعارهايشان را تا اطلاع ثانوی نقد می‌كنيم، تا زمان مقتضی كه ببينيم شعارهای عدالت و ... آنها به كجا می‌انجامد.
هميشه كارهای اصلاحی از دو سو با دو فشار مواجه است. يكی موضع ارتجاعی و راست. يكی هم از موضع راديكال كه می‌گويند اصلاح‌طلبان سوپاپ اطمينان هستند، فايده ندارد و مطالبی از اين قبيل. امروز می‌توانيم بررسی كنيم مدل‌های رقيب اصلاحات كدام‌شان روز به روز قوی‌تر يا ضعيف‌تر می‌شود. مدل‌هايی مدعی هستند كه می‌توانند با هزينه كمتر، زمان كمتر و بازدهی بيشتر خيلی سريع به هدف برسند. الان زمينه برای اين مدل‌ها هم فراهم است تا ببينيم كه چگونه برخی از واقعيت‌ها را ناديده گرفته‌اند. زمانی آنها فكر می‌كردند كه آلترناتيو ما بين سوئيزی و خاتمی است.
اگر بگوييم كه از اين پس علاوه بر آزادی انتخابات، سلامت انتخابات هم مهم است، بايد بتوانيم يك تشكيلات حداقل 90 هزار نفری داشته باشيم تا بر سر هر يك از 45 هزار صندوق رای دو نفر داشته باشيم. در اين صورت است كه می‌توانيم در انتخابات شركت كنيم. اگر قرار بود مهم‌ترين تفاوت مدل ما و آقای خاتمی با آقای‌هاشمی را بررسی كنيم اين بود كه آنها گفتند كافی است پل و دانشگاه و ... بزنيم. جامعه دموكراتيك می‌شود. اما مدل خاتمی توسعه متوازنی بود كه در آن تك تك عرصه‌ها استقلال خودشان را دارند. مثلا بحث فكری به تنهايی كافی نيست. امروز بعد از اصلاحات سوال اين است كه آيا ما به مدل آقای‌هاشمی رسيديم يا آقای‌هاشمی به مدل ما؟ به نظر می‌رسد مواضع شش ماه گذشته آقای‌هاشمی ملاك خوبی باشد. اگر سخنرانی‌های ايشان را بررسی كنيم، می‌بينيم بيشترين تاكيدش روی دموكراسی، تحزب و آزادی دانشگاه‌ها بوده است.
تلاش بسيار جدی آگاهانه‌ای می‌شود برای ناممكن جلوه دادن اصلاحات در جامعه‌ و سوق دادن نيروها به سمت راديكاليزم كور. به ميزان تلاش آنها برای اين كار و تك‌صدايی كردن فضا، ما بايد بر اصلاحات تاكيد كنيم.
در زمان خاتمی راديكال‌ها می‌گفتند كه خاتمی چون سر كار است، مانع كار ماست. اما ديديم كه خاتمی رفت و آنها يا منفعل شدند و يا رفتند خارج.
اگر ما می‌توانيم با وجود آن‌كه ديگر در حكومت حضور نداريم، هم‌چنان صريح سخن بگوييم به خاطر اين است كه از موضع نظام سخن می‌گفتيم و بر شركت در انتخابات تاكيد داشتيم. ما از ابتدا معتقد بوديم تا در عرصه‌ polity (سياست) حاضر نباشيم، نمی‌توان كار سياسی موثر كرد. حال مواضع ملی – مذهبی‌ها، نهضت آزادی و ادوار تحكيم را بررسی كنيد، ببينيد بيشتر به اين عرصه آمده‌اند يا نه؟
بايد بپذيريم كه جريان اصلاحات بازی برد – برد است. چون هم تقويت نظام را در پی دارد و هم نظامی را تثبيت می‌كند تا بتوان اصلاحش كرد.
اگر حضور ما به نفع برخی بود، قانونا بايد امكانات بيشتری به ما می‌دادند. اما آنها حتی حاضر به تحمل شنيدن صدای آقای كروبی هم نيستند.