پيک هفته

   

پيک نت

پيوندهای پيک بايگانی پيک

hafteh@peiknet.com

 

    hafteh@peiknet.com

 

پيک هفته

در رابطه با پيک هفته


 

 

 

 

 

 

من حقمو می‌خوام- سايت زنان ايران
تن فروشی در دو نظام
شاهنشاهی- ج.اسلامی

 

سال 1383، ساعت 9 صبح يك روز زمستانی در خيابان شريعتی . دخترك نحيف و استخوانی از يك پيكان اسقاطی كه يكدفعه دوبله كنار خيابون می‌ايسته به زور پرت می‌شه بيرون .

دخترك می‌دوه ميره جلو ماشين وا می‌سته و با داد و فرياد می‌گه :" پولمو بدين . حقمو بدين . آبروتونو می‌برم ." دو تا پسر از ماشين می‌پرن پايين . به زور دست دخترك را می‌گيرن و سعی می‌كنن بندازنش تو ماشين و ميگن :" ساكت. چه خبره. باشه داد نزن. "

مغازه دارها می‌آن بيرون . كسی جلو نمی ره . همه می‌دونن موضوع چيه . همه نيششون واز می‌شه و در گوشی بعض‌هاشون هم‌بی‌پروا بلند بلند می‌خندن و بقيه ماجرا را نگاه می‌كنن.

دخترك دست و پا می‌زنه . دو تا پسرا به زور دخترك نحيف رو توی ماشين هل می‌دن . دخترك همانطور كه داره تو ماشين می‌ره، ناسزا می‌گه . پسرا می‌گن باشه بيا تو ماشين . ماشين روشن می‌شه و دور می‌شه .
***
سال 1298، جنوب غربی تهران و نزديكی دروازه قزوين، قلعه شهر نو.
زنان خواهان كار در قلعه با مراجعه به شهرداری منطقه و ارائه طلاق نامه و تاييد كلانتری منطقه كارت اشتغال به كار می‌گرفتند. شيوه ديگر ورود به قلعه شناسايی زنان بيكار و نيازمند و‌بی‌سرپرست توسط زنان و مردان واسطه بود كه با قول تامين زندگی مرفه و آينده بهتر زنان را به اين كار می‌كشاند ،به اين افراد قواد يا پا انداز می‌گفتند. زنان بعد از ورود به قلعه زير سرپرستی يكی از باندها ی قلعه قرار می‌گرفتند و سپس مردی به عنوان سرپرست او انتخاب می‌شد . اين مردان اكثرا سابقه شرارت و تبهكاری و زندان داشتند . باندهايی كه زنان را به كار می‌گرفت برای اينكه آنها نتوانند فرار كنند با تهديد و خشونت و با گرفتن چك وسفته يا آلوده كردن آنها به مواد مخدر آنها را وابسته به خود می‌كردند.

بعضی از مشكلاتی كه زنان قلعه شهر نو با آن دست و پنجه نرم می‌كردند، تا قبل از دهه 40 كه بيماری آميزشی سيفليس هنوز ريشه كن نشده بود، ابتلا به بيماريهای مقاربتی حتی در سنين جوانی بود، آنها به دليل كمبود محبت، ستم سرپرستانشان و اعتياد به مواد مخدر و الكل دچار پيری زودرس و از كار افتادگی می‌شدند و حداكثر تا سن 35 سالگی توان كار داشتند،  زنان قلعه به همدردان پير و از كار افتاده خود كه ديگر از گردونه كار خارج شده بودند و مشتری نداشتند كمك مالی می‌كردند، آنها مطرود جامعه و خانواده بودند و مرتب توسط سرپرستان خود كه بر جان و مال آنها تسلط داشتند كتك می‌خوردند .اين مردان دسترنج اين زنان را صرف خوشگذرانی خود می‌كردند، فرزندان اين زنان در بدترين شرايط تربيتی رشد می‌كردند و قانون و مقرراتی از آنان در برابر باندهای تبهكار حمايت نمی كرد و از هيچ بيمه‌ای برخوردار نبودند. ( فرزندان آنها در خيابان دوم جمشيد كه خيابان موازی قلعه بود و مثلا درخانه‌های شخصی مادران خود بزرگ می‌شدند. بزرگ نمی شدند بلكه در فساد و اعتياد جنايت غوطه ور می‌شدند.)

زنان قلعه هر ماه بايد آزمايشهای سلامت جسمی انجام می‌دادند و از اين راه كارت سلامتی كه مجوز كارشان بود می‌گرفتند . اگر زنی بيمار تشخيص داده می‌شد تا زمانی كه پاك می‌شد حق كار نداشت . نيروهای پليس در كنار در ورودی قلعه مستقر بودند و از ورود جوانان كم سن وسال جلوگيری می‌كردند و هيچ گونه مشروبات الكلی و آلات قمار در قلعه شهر نو فروخته و استفاده نمی شد .

***

تحقيق و پژوهش درباره زنان روسپی قبل و بعد از انقلاب به تعداد انگشتان دو دست نمی رسد، اما آنچه كه با درايت و شجاعت محققان انجام يافته هر كدام موضوع روسپی گری را از زاويه‌ای متفاوت نگاه كرده اند .

روسپی كيست

يك روسپی با فروش تن خود به معامله‌ای پاياپای برای كسب درامد دست می‌زند . روسپی يك تن فروش است .او فردی است كه از طريق ايجاد روابط جنسی نامشروع و‌بی‌بند و باری جنسی و اخلاقی تامين معاش می‌كند. رابطه بين روسپی و مشتری نوعی تحقير متقابل است در اين رابطه محبتی وجود ندارد و اگر رابطه عاطفی برقرار شود فحشا ناميده نمی شودو روسپی گری معمولا با ديگر آسيبهای اجتماعی مثل اعتياد ،جرم ،جنايت ،قاچاق همراه است . طبق تجقيقات كارشناسی زنان روسپی از اختلالات شخصيتی و در بعضی موراد بهره هوشی كمتری برخوردارند .

جامعه شناسان علت روسپيگری را فقر و گرسنگی، تربيت نادرست خانوادگی، بيكاری ، شرايط اقتصادی، مهاجرت،‌بی‌سوادی، اعتياد، طلاق و تنشهای خانوادگی و انحراف والدين می‌دانند .

روانشناسان نيز علت فحشا را تنها محدود به مسائل اجتماعی نمی دانند و علل روانی مثل تنوع طلبی، ضعف هويت اخلاقی، اختلال هويتی و هيجان طلبی را در اقدام به آن دخيل می‌شمارند .

***

داده‌های تحقيق حميده عادليان از زنان روسپی در مركز باز پروری حريت مشهد كه در سال 77 و با عنوان بررسی عوامل خانوادگی موثر بر روسپيگری بين زنان 15 تا 35 سال انجام شده نشان می‌دهند كه اعتقادات مذهبی خانواده، طلاق والدين، اعتياد فرد، بزهكاری فرد و فقر خانواده عوامل موثر بر روسپيگری هستند .