پيک هفته

   

پيک نت

پيوندهای پيک بايگانی پيك

hafteh@peiknet.com

 

    hafteh@peiknet.com

 

پيک هفته

در رابطه با پيک هفته


 

 

 

 

 



مصاحبه محمد خاتمی با روزنامه آلمانی "آلگماينه سايتونگ"
خشونت دينی وحشتناك است
و ديكتاتوری دينی، نفس گيرتراز آن

روزنامه آلمانی "آلگماينه سايتونگ" متن مصاحبه را منتشر كرد كه اخيرا با محمد خاتمی انجام داده است. محمد خاتمی دراين مصاحبه و در پاسخ به سئوالات مطرح شده، از جمله گفت:

ما خشونت را به هر صورت محكوم می كنيم. به خصوص اگر به نام دين (چه اسلام و چه مسيحيت) باشد. چون اگر خشونت به نام دين باشد دو جنايت صورت می گيرد؛ يكی خود خشونت است و ديگر اينكه به نام دينی كه ضد خشونت است.  اگر خشونت متكی به اعتقادات دينی شود بسيار وحشتناك تر خواهد بود. همچنين اگر كه ديكتاتوری با دين توجيه شود بسيار نفس گير تر خواهد بود. همچنان كه اگر ن‍ژادپرستی متكی بر اعتقاد دينی باشد بسيار سهمگين تر خواهد بود. بايد تلاش كرد ميان خشونت طلبی، ميان ترور، ميان ديكتاتوری و امور ديگری كه انگيزه های غير دينی دارد و ميان دين كه به نظر من روح دين مخالف همه اينها ست، تفكيك شود.»

درباره دمكراسی خاتمی گفت:

من به عنوان يك صاحب نظر سياسی و فلسفی معتقدم ، بشر در هيچ جای دنيا راهی جز استقرار نظامهای دموكراتيك ندارد ، چون آلترناتيو دموكراسی چيزی جز استبداد و خودكامگی نخواهد بود و بنده يك لحظه ترديد به خود راه نمی دهم كه دموكراسی به خود كامگی ترجيح دارد.  دموكراسی در يك جامعه فقير و يك جامعه عقب افتاده علمی ، هيچگاه پايدار نخواهد بود و اتفاقاً كسانيكه با دموكراسی مخالفند می گويند دموكراسی سبب هرج و مرج می شود و جلوی پيشرفت كشور را در جنبه های علمی و اقتصادی می گيرد در حاليكه بزرگترين عامل عقب افتادگی فقر و جهل در كشورهايی نظير ما ديكتاتوری و دوری از موازين دموكراسی است .

من فكر می كنم ، پروسه دموكراتيته شدن جامعه ، پيشرفت جامعه و رهايی از عقب افتادگی در حال طی شدن است و حتی در مقايسه ايران با بسياری از كشورهای غير غربی و بسياری از كشورها كه هم پيمانان خيلی جدی آمريكا و غرب هستند فكر می كنم موازين دموكراسی حتی با معيارهايی كه خود غربيها دارند در ايران بيشتر از آن كشورهاست . ولی بالاخره قبول دارم مشكلاتی وجود دارد كه اين مشكلات بايد در طول زمان حل شود . مهم اين است كه خواست ملت ، آزادی ، استقلال و پيشرفت و دموكراسی است و مطمئنم اين مسير با همه مشكلاتی كه دارد با موفقيت به پيش خواهد رفت . »

 

از خاتمی در باره فاشيسم اسلامی و انكار هولاكوست توسط احمدی نژاد سئوال شد. او گفت:

 

«بگذاريد از مسائل فردی فراتر برويم و كمی كلی تر صحبت كنيم ؛ اولاً من از مطالب آقای احمدی نژاد انكار و نفی هلوكاست را نمی فهمم . شايد می‌شد بهتر بيان كرد ولی فكر می كنم بد تر ترجمه و تفسير شده است ، آنچه من از اين اظهارات می فهمم اين است كه اگر هلوكاست هم درست باشد چرا تاوان آنرا بايد فلسطينيان بپردازند؟ ، البته اينرا بايد قبول كنيم كه فلسطينيان 50 سال است در وضعيت بدی به سر می برند، ميليونها نفر از خانه هاشان رانده شده اند، در كمپها به دنيا می آيند، رشد می كنند و می ميميرند و حق بازگشت به سرزمينشان را ندارند. آنهايی هم كه در سرزمينهايشان هستند تحت فشارهای فوق العاده و غيرعادلانه ای قرار دارند ، اين ستم بزرگی است كه در روزگار ما رخ داده است و هزينه بسيار سنگينی است كه يك ملت مظلوم آنرا می پردازد، اما بنده معتقدم كه هلوكاست يك واقعيت تاريخی است ، هر چند ممكن است درباره اش مبالغه ای هم شده باشد كه از جنايات نازيها و فاشيستهاست. حتی اگر يك يهودی در اين جريان كشته شده بود برای بنده و يك مسلمان قابل قبول نبود ومن پيرو دينی هستم كه می گويد اگر يك نفر بيگناه كشته شود مثل اين است كه همه انسانيت كشته شده است.

هلوكاست مظهر زشت نسل كشی بود و اين امری كه بارها در نقاط مختلف دنيا رخ داده است، چند سال پيش در بالكان شاهد آن بوديم و اتفاقاً اروپا عليه آن ايستاد . ما در كشورهای آفريقايی مثل رواندا شاهد نسل كشی بوديم و به نحوی در فلسطين امروز هم شاهد آن هستيم . ما بايد همه مان عليه هلوكاست و واقعيت هلوكاست كه نسل كشی و تبعيض است  قيام كنيم و در مورد فاشيسم اسلام نيز بايد بگويم:

 متاسفانه نازيسم و فاشيزم در دنيای مدرن پديد آمدند نه در اسلام ؛ همچنان كه انتی سمی تيسم(يهودستيزی) زاده دنيای مدرن است، همچنانكه ايسم ها متعلق به جهان جديد است؛ از جمله فاشيسم و نازيسم . ما در فرهنگمان نه كريستانيانيسم داريم و نه اسلاميزم . ما اسلام و مسيحيت داريم. يهود ستيزی پديده ايست كه در غرب پديد آمد ، يهوديت و اسلام كه قرنها در كنار هم زندگی می كردند و دشمنی بين انها نبود ، حالا هم ، اينكه مسلمانان از سياستهای اسرائيل و حمايتهای آمريكا از اسرائيل بسيار ناراحت هستند ، اين نارضايتی آنها سبب دشمنی با يهود نشده است.

فاشيزم اسلامی همان اندازه بی ربط است. بنظر من بخشی از آن پديده وحشتناك اسلام هراس است ، كه از سوی مراكز خاص به آن دامن زده می شود . اما افراط گرايی هميشه و همه جا كم و بيش وجود داشته و متاسفانه بعضی ها در غرب می خواهند فقط افراط گرايی كه در دنيای اسلام است را بزرگ كنند و افراط گراييهای ديگر را ناديده انگارند.

من معتقدم كه افراط گراييهايی كه نو محافظخه كاران آمريكا يی دارند از افراط گراييهايی كه در بعضی از كشورهای اسلامی هست خطرناكتر است؛ چرا كه اين گروهها دارای امكانات محدود هستند ولی اين افراط گرايی سازمان يافته در كشور بزرگی مثل آمريكا كه در راس قدرت هم هست از همه امكانات غول آسای ملت بزرگ آمريكا و پيشرفتهای علمی ، تكنولوژی و اقتصادی آن در جهت اعمال سياستهای افراطی و آن سوء استفاده می شود و معلوم است با چنين قدرتی آثار مخربش بيشتر خواهد بود . البته من معتقدم بايد با گرايشهای افراطی و خشن چه در اسلام و چه در مسيحيت و چه در اديان ديگر و ملتهای ديگر مقابله بكنيم.»