ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  نگاهی به اطراف ايران- پيک نت
ايران در گرداب بزرگترين
حوادث و رويدادهای منطقه
 
 
 
 

منطقه ای که ايران در قلب آن جای دارد، در تب و تابی است که شايد از بعد از جنگ دوم جهانی چنين نبوده است. هر حادثه و رويدادی، درارتباط با آينده ايران تفسير می شود. اين وضع به گونه ايست که حتی اخبار سياسی و تحرکات ديپلماتيک دراروپا نيز به نوعی به ايران وصل می شود. امريکا که جای ويژه خود را دارد.


1- در افغانستان، در يک انفجار انتحاری، سيدمصطفی کاظمی، نزديک ترين عضو پارلمان اين کشور به جمهوری اسلامی کشته شد. حادثه در بغلان روی داد. مصطفی کاظمی از جمله جوانان افغانستان بود که در ايران تحصيل کرده و با محافل مذهبی ايران نزديک بود. حتی درحال گذراندن دوره دکترای خود از راه دور از دانشگاه "پيام نور" بود! ترور او، ضربه ای بود به حضور جمهوری اسلامی در پارلمان افغانستان و بسته شدن روزنه ای که نسبت به آينده کاظمی بعنوان جانشين کرزای وجود داشت.

 
2- در پاکستان، ژنرال مشرف، کودتا در کودتا کرده است. اما ظاهرا اين کودتا نيز کلام آخر نيست. اولا زمزمه کودتا عليه خود مشرف لحظه به لحظه قوت می گيرد. دوم، در کنار بی نظير بوتو، چهره جديدی با کودتا در کودتای مشرف سبز شده بنام "چودری". رئيس ديوان عالی پاکستان که مشرف او را برکنار و خانه نشين کرده و به همين دليل، بصورت ناگهانی تبديل به چهره ای سياسی برای آينده تحولات پاکستان تبديل شده است. سوم، در بخش هائی از پاکستان، تندرو ترين مسلمانان سنی که پول و هدايت سياسی عربستان حامی آنهاست بسرعت به کرسی قدرت دولتی نزديک می شوند و خطر جنگ شيعه – سنی در منطقه را تشديد می کنند.


3- در ارمنستان، مناسبات چندين ساله سياسی جمهوری اسلامی و دولت اين کشور، که عمدتا بر محور تقابل با جمهوری آذربايجان شکل گرفته، متزلزل شده است. ارمنستان و آذربايجان بر سر قره باغ با هم مسئله دارند و جمهوری اسلامی با حمايت مالی و سياسی از ارمنستان، اين کشور را به سپر خود در برابر جمهوری آذربايجان و خطر تبديل شدن آن به تخته پرش نظامی امريکا عليه ايران تبديل کرده است. سفر نيمه کاره احمدی نژاد به ارمنستان و شرکت نکردن او در مراسمی که قرار بود در آن کشتار ارامنه توسط ترک های ترکيه محکوم شود، آب را گل آلوده کرد و اکنون وزير دفاع جمهوری اسلامی، سردار "نجار" در ارمنستان بسر می برد. همين حضور نيز، خود به نوعی ديگر باعث تحريک جمهوری آذربايجان شده است.


4- مناسبات سياسی جمهوری آذربايجان با جمهوری اسلامی روز به روز وخيم تر می شود و اکنون بلندپايه ترين هيات نظامی- سياسی امريکا در باکو بسر می برد. در هر طرح حمله ای به ايران، باکو يکی از سکوهای پرش خواهد بود و ضديت با فرهنگ و زبان آذری در شهرهای آذربايجان روز به روز نگاه به جمهوری آذربايجان را تقويت می کند.


5- در ترکيه ذوالفقار از دو تيغه به چند تيغه تبديل شده است. حاکميت کنونی جمهوری اسلامی آشکار تر از آنچه تا کنون سعی در پنهان کردن آن داشت، از حمله ارتش ترکيه به داخل کردستان عراق خرسند است. اين خرسندی که توسط "متکی" وزير خارجه احمدی نژاد نيز اعلام شده، هم دولت خودمختار کردستان عراق و هم کردهای ترکيه را در جبهه مشترک عليه ايران قرار داده است. ضمن آنکه دولت ترکيه نزديک ترين متحد اسرائيل و امريکا درمنطقه است و سرگرم بازی بزرگ ديپلماتيک- نظامی برای گرفتن امتيازهای بزرگ. ترکيه با ايران اتمی بشدت مخالف است و اساسا ايرانی ضعيف را می خواهد. مشکل کردها را به کمک امريکا حل خواهد کرد، کردستان عراق نيز برجای باقی خواهد ماند، امتياز بزرگ استفاده از پايگاه های نظامی خود به امريکا را خواهد داد و امتياز سرکوب کردهای چپ گرای ترکيه را خواهد گرفت. فضائی برای حضور سياسی کردهای ترکيه در کشور باز خواهد کرد و حمايت امريکا از عضويت ترکيه در اتحاديه اروپا را نيز کسب خواهد کرد. دراين ميان ارتش ترکيه با اين نمايش قدرت در مرزهای دو کردستان، عملا دست بالا را درحاکميت غير نظامی پيدا کرد. شاخ در جيب وزير خارجه جمهوری اسلامی می ماند!


6- درعراق، وضع بدتر از ديگر همسايه های مرزی ايران است. سياست حمايت از عمليات نظامی ارتش ترکيه در کردستان عراق، در آينده نزديک نتايج عملی خود عليه ايران را نشان خواهد داد. آنها بيش از گذشته، برای حفظ دولت خود، به امريکا و بويژه اسرائيل نزديک خواهند شد و اين نزديکی برای ايران، بصورت تاريخی يک فاجعه است. سهم حاکميت جمهوری اسلامی در شکل گيری اين فاجعه کم نيست و با سرکوب کردهای ايران و حمايت از ارتش ترکيه، بر اين سهم افزوده شد. دراين ميان کردهای عراق به آيت الله سيستانی نزديک شدند و اين آيت الله دورانديش و سياستمدار از عراق فدرال و حق و حقوق کردها دفاع کرد و دخالت ترکيه درامور عراق را محکوم!


7- رد پيشنهاد وزارت خارجه جمهوری اسلامی برای آينده عراق، که در کنفرانس همسايگان عراق در استانبول توسط "نورمالکی" رئيس دولت عراق بيان شد، سند ديگری شد مبنی بر دخالت در امور داخلی عراق. همين جمله را "مالکی" رسما و در پاسخ به طرح ايران اعلام کرد. به اين ترتيب، آن خواب و خيال هائی که حسين شريعتمداری به نيابت از فرماندهان سپاه و بيت رهبری در سخنرانی 13 آباد امسال گفته بود، به ضد خود تبديل شد. او گفته بود"حوادث عراق سرانگشت ايران می چرخد!"


8- در خليج فارس، وضع و موقعيت آشکارتر از نياز به بيان است. پادشاه عربستان سعودی نگران از فعاليت های اتمی جمهوری اسلامی راهی لندن شد و طرحی را اعلام کرد که در حقيقت خلع اتمی ايران بود. يعنی توليد اورانيوم مورد نياز ايران در خارج از ايران. به تعبيری ديگر، تفنگ خالی در دست ايران باشد و فشنگش در خارج از ايران در دست و در کنترل عرب ها! او از لندن راهی واتيکان شد و با پاپ سرگرم گفتگوست. پس از رفتن او از لندن، ملکه انگلستان برای نخستين بار، در يک سخنرانی رسمی و سنتی، خواهان کنترل فعاليت های اتمی ايران شد، که اين به معنای دفاع دربار سلطنتی انگلستان از سياست های دولت اين کشور و کاخ سفيد است! پادشاه عربستان نيابت تمام شيخ نشين های خليج فارس را برعهده دارد.


9- يک گام ديگر در مرزهای ايران، روسيه قرار دارد. در همين شماره پيک نت می خوانيد که وزير خارجه روسيه "لاوارف" با چه نگرانی راهی تهران شده بود تا نگرانی روسيه از نظامی شدن راه حل تقابل با فعاليت های اتمی ايران را ابلاغ کند. امریکا فعالیت های اتمی ایران را بهانه استقرار سپر موشکی در لهستان و جمهوری چک کرده است و مسکو در تنگنای امنیت آینده خود قرار گرفته است.


10- چند گام آنطرف تر، رئيس جمهور فرانسه "سرکوزی" برای ديدار و مذاکراتی محرمانه پيرامون فعاليت های اتمی ايران و ارائه اسنادی که دراختيار دارد، راهی واشنگتن شد. اين اسناد، ظاهرا همان سندهائی است که بموجب آن سرکوزی در ماه گذشته سخن از راه حل نظامی و حمله به ايران گفته بود. گفته می شود اين اطلاعات توسط يک شبکه جاسوسی تهيه و دراختيار فرانسه گذاشته شده است و عليرغم بيانيه فراکسيون سوسياليست ها در پارلمان فرانسه، سرکوزی حاضر نشد اين اسناد و اطلاعات را دراختيار پارلمان بگذارد. او اکنون به ضلع سوم مثل اتحاد با امريکا تبديل شده است: فرانسه، انگلستان و آلمان.


در چنين اوضاع آشفته و خطر خيزی، شورای نگهبان و فرماندهان نظامی در پی تقليد از ژنرال مشرف برای فتح مجلس هشتم اند، مثلث اژه‌ای وزير اطلاعات، مرتضوی دادستان عمومی و انقلاب مرکز(کدام انقلاب معلوم نيست!) و ميرحجازی منشی مخصوص بيت رهبری فعلا دغدغه ای مهم تر از سرکوب کارگران و زنان و دانشجويان ندارند و خيالشان بابت انتخابات آينده نيز با حضور مثلث "افشار- ذوالقدر- پورمحمدی" در وزارت کشور و پيوندی که آيت الله يزدی بين شورای نگهبان و مديريت حوزه علميه قم برقرار کرده، تخت است!
خيال آنها می تواند تخت باشد، اما خيال ملت و آنها که بر خلاف مصباح يزدی ايران را برای ايرانی می خواهند و نه ايران را برای اسلام، قطعا "تخت" نيست!