ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

بخش سوم گزارش زندان اوین

زنان در اوین

این فاجعه ملی، در سینه

تاریخ معاصر خواهد ماند!

 
 
 
 

تنها در اوین، 600 زن زندانی اند و علاوه بر همه مشکلات و کمبود امکانات، اسیر چنگال مافیای حاکم در بندهای زندان اند. ازاله بکارت دختران جوان در بدو ورود، انتخاب دختران خوش سیما برای انتقال به شیخ نشین ها، راه اندازی اتاق ویژه همخوابگی توسط خانم رئیس ها، که علاوه بر وکیل بند و زندانبانان، از بند مردان نیز، زندانیان با پرداخت پول به وکیل بند، به این اتاق ها راه می یابند، قتل های زنجیره ای با طناب دار در داخل زندان و از میان زنانی که می کوشند تسلیم نشوند و سپس جمع کردن استشهاد از میان زندانیان برای خودکشی اعلام شدن این قتل هاو... اینها، تنها بخشی است از آنچه در پشت دیوارهای اوین و قزلحصار و رجائی شهر می گذرد. تردید نیست که وضع در شهرستانها از این نیز هول انگیزتر است. وقتی دادستان و بازپرس و بازجو، خود جنایتکاراند و متجاوز و قاتل، چگونه می توان انتظار داشت در داخل زندان روابط آنگونه نباشد که در این گزارش می خوانید؟

 

بخش سوم گزارش زندان اوین را دراین شماره می خوانید. ادامه گزارشی که ما آن را در بخش اوین در سه شماره پیک نت منتشر کردیم، اختصاص به زندان قزل حصار دارد که از روز شنبه انتشار آن را آغاز خواهیم کرد.

آنچه را خوانده و در ادامه، می خوانید، شرح بند های سیاسی زندان اوین نیست و اتفاقا به همین دلیل، شرح دردی است که جهت گیری سیاسی و گروهی به آن راه ندارد. این قربانیان زندانیان سیاسی نیستند، اما قربانیان سیاست های حاکمیت هستند! و تمام مسئله در همینجاست!

ما امیدواریم این گزارش را کانون دفاع از حقوق زندانیان ایران، که در غیاب عمادالدین باقی نیز به فعالیت خود ادامه میدهد، تدوین، تحقیق و خلاصه برداری کرده و بعنوان یک سند دردانگیز تاریخی، حداقل دراختیار مقامات عالیه نظام- اعم از قوه قضائیه، یا مقننه و حتی مجریه، علیرغم مهر بی اعتباری که احمدی نژاد بر پیشانی آن کوبیده- بگذارد.

زنان در زندان

اکثریت زندانها و یا بازداشتگاههای محل نگهداری زنان زندانی در سرتاسر ایران میزبان زنانی قربانی، آسیب دیده و مترود در جامعه هستند که اکثرا بر اثر آسیب های اجتماعی و نقض حقوقشان و درماندگی مورد سوء استفاده قرار گرفته و مرتکب جرم شده و سر از بیراهه در آورده و گرفتار حبس و زندان شده اند .

هر زن زندانی خصوصا در زندانهای زنان مستقر در تهران مثل اوین و رجائی شهر با مشکلات خاص و مشترک مثل تمام زندانهای ایران  مواجه می شود و باید برای بقا در زندان با آنها دست و پنجه نرم کنند.

شایان ذکر است که بدانید اکثر زندانیان زن ساکن زندانهای اوین و رجائی شهر از طریق دو دادگاه ارشاد اسلامی واقع در میدان آرژانتین و دادگاه های انقلاب تهران و شهرستانهای همجوار به زندانهای اوین و رجائی شهر انتقال داده می شوند . اساسا در بیش از نود و پنج درصد موارد اتهامات آنان مرتبط به جرائم مواد مخدر و یا روابط نا مشروع و منافی عفت می باشد که در بین آنان زنان خیابانی و دختران فراری از حریم خانواده بیشترین درصد را تشکیل می دهند و پنج درصد باقی زندانیان زن را مجرمین و یا متهمین به قتل و سرقت و سایر اتهامات تشکیل میدهند.

البته در این بین بیشتر زنان مرتکب جرائم سنگین مثل قتل و سرقت مسلحانه را به تناسب سوابق قبلی به زندان رجائی شهر انتقال می دهند. ولی در هر حال از این نوع متهمین و مجرمین در زندان اوین هم وجود دارد.

البته در زندان اوین به طورکلی با عنایت به جمعیت حدود 600 نفری زنان و محدودیت جا کلمه تفکیک کردن متهمین ومجرمین مفهومی ندارد و همه مجرمین سابقه دار و بی سابقه در مخروطی ازهرج و مرج با هم نگهداری می شوند. البته قوانین خاص تفکیک مافیایی در بند های زنان نیز به مانند بند های مردان مراعات و مو به مو  اجرا می شود که با نظارت تعدادی زندانی با عناوین وکیل بند و غیره و نظارت دورا دور و چراغ سبز متولیان زندان زندانیان را به چند دسته تقسیم و تفکیک می کند .

چرب و مایه دار ها را به سالن و اتاق های خواص و دارای امکانات و زندانیان بی بضاعت به اتاق های بی امکانات می فرستند. البته در این بین چند اتاق در بند نسوان در اختیار جوانان و نوجوانان می باشد و چند اتاق هم دراختیار زنان دارای بچه. ولی این دلیل تفکیک با سایر زندانیان نمی باشد .

در سالن های اندرزگاه متعلق به زنان در زندان اوین و رجائی شهر مواد مخدر غوغا می کند، می توان گفت قدرت مافیایی مواد مخدر در بند زنان زندان اوین چند برابر قدرتمندتر از مافیای مواد مخدر در سالن ها و بندهای مردان است. تقریبا تمام امورمربوط به اداره سالن ها و بند ها دربند نسوان همخوانی خاصی  با سیستم اداره اندرزگاه و سالن های مردان دارد ولی فقط یک چیز فرق بین این دو مجموعه است و آن این است که امکانات بندهای زنان قابل مقایسه با امکانات بندهای مردان نیست و زنان در مقایسه در عصر و هرج مطلق بسر می برند .

چون بر خلاف مردان ساکن زندان اوین که اکثرا به اتهام جرائم مالی در زندان هستند و قدرت خرج کردن و یا خرید و یا باج دادن ویا تطمیع کردن و بدست آوردن این امکانات را دارند این معقوله در بند و زندان زنان حاکم و صادق نیست چون زنان زندانی اکثرا از قشر ضعیف و مطرود و بی سرپرست و بد سرپرست و فراموش شده و رانده شده از ساختار اجتماع و خانواده اند و قربانیانی هستند که حتی در مواردی از سر بی کسی و بی جا و مکانی تن به جرم و بازداشت برای آمدن به زندان می دهند و اگر این زندانیان زن دارای امکانات پول و خرج کردن و خرید امکانات در زندان بودند که برای لقمه ای نان و سر پناهی برای خوابیدن تن به هر خفت و خودفروشی و جرم نمی دادند .

 

امکانات مخابراتی و تلفن در بند زنان نیز باز قابل مقایسه با اندرزگاه مردان نیست و زنان و مادران علیرغم نیاز از حداقل امکانات تماس تلفنی برخوردار هستند .

یکی دیگر از کمبود ها نبود امکانات پخت  و پز و شعله گازبرای رفع و رجوع کارهای مرتبط و تهیه غذا و تغذیه است علیرغم اینکه اقامتگاه زنان بیشتر به این امکانات نیاز دارند........به اندرزگاههای مردان امکانات صد در صد پخت و پز و اجاق گاز و شعله آتش ارائه می شود چون وجود این امکانات در بند زنان جز هزینه چیزی برای زندن در بر ندارد در حالیکه در اندرزگاه مردان صدها برابر امکانات در اختیار آنان از آنان هزینه دریافت می شود و حتی در همین اواخر هر از گاهی متولیان زندان وصل گاز را به تاخیر می اندازند و زندانیان مالی را تیغ می زنند ولی از این جهات هیچ وقت نمی توانند از زندانیان زن توقوعی داشته باشند .

 

البته کمبودهای بندهای زنان به همین خلاصه نمی شود.نبود امکانات تضمین کننده بهداشت عمومی مثل پودر های رخشویی و مایع های دستشویی و صابون و امکانات مشابه که زنان را با مشکلات زیادی مواجه می سازد و با عنایت به نوع جنسیت و نیاز بیشتر زنان نسبت به مردان در مورد مراعات بهداشت جیره بهداشتی آنان در بند هم اندازه مردان است که در هر ماه نصف قوطی به میزان 150 گرم پودر رخشویی می باشد و یک عدد صابون درجه 3 غیر قابل استفاده.

 

بر خلاف مردان زندانی که تقریبا بیش از 95 درصد آنان دارای ملاقات و ملاقاتی می باشند دقیقا در نقطه مقابل، زنان زندانی دارای کمترین میزان ملاقاتی و واریزی وجه و ارسال مایحتاج از طریق خانواده هایشان می باشد و در این زمینه نیز مساعدت زندان برای پر کردن خلع بی ملاقات بودن کمتر از صفر است  خصوصا در مورد دادن پوشاک و انواع لباسهای زیر و امکانات بهداشتی خاص به زنان بی ملاقات و بی پول و بی کس که بیماری را در بین آنها شایع میگردد .

نبود امکانات و فشارهای سنگین در محل اقامت در زندان زنان اکثرا زنان زندانی را با مشکلات روحی و روانی مواجه می سازد .

پرداخت پی در پی حق اجاره ها و حق شارژها هفتگی و ماهانه در سالن ها و اتاق های بند زنان هر زندانی زنی را که ملاقاتی نداشته باشد دچار مشکل می نماید و زندگی عادی را برای او حتی در زندان سخت مینماید عدم بر خورداری از غذای مناسب مشکلات جسمی را به همراه دارد فعالیت گسترده باندهای اغفال و بهره کشی در زندان که روح اصلاح نا پذیر را ترویج می دهند. عدم برخورداری از امنیت جانی از طرف مافیای پنهان و آشکار زندانها که از طریق متولیان زندان ساپورت میشوند .

 

که دو مورد آخر به استناد افشای راز پنج خط خودکشی گزارش شده در زندان اوین و رجائی شهر مطرح شد و پارسال افشا شد و هنوز مواردی مثل آن هرازگاهی در زندان اوین و رجائی شهر رخ می دهد و زن و یا دختر جوانی را شبکه های هدایت شده مافیایی داخل زندان به خاطر مقاومت و یا عدم همکاری در فساد با طنابی بر گردن بر لوله های حمام و دستشویی می آویزند و متولیان زندان نیز با چهار تا چاکرم و نوکرم و کمی چربی مستقیم و غیر مستقیم سبیل آقایان، یک گزارش پنجاه امضایی خودکشی تدارک می بینند و اصلا مهم نیست  که خون یک بی گناه و درمانده و بی کس و کار پای مال شود و آخرین آن گزارش 29/6/1386 در مورد افشای ماهیت یکی از زنان مافیای هدایت کننده  زندانیان زن و دختران زیبای زندانی به شبکه های مافیایی ترانزیت زن و دختر به کشورهای عربی در زندان رجائی شهر بود که بخاطر حاشیه دار شدن ناچارن به صفحه حوادث ایران کشیده شد. که البته اکثر این رخداد ها بر اثر بدهکار شدن زندانیان زن در زندان به افراد مافیا و سر شبکه ها رخ می دهد چون به جای اینکه متولیان زندانها به دولت هزینه های جاری زندانیان زن بپردازند گرگهای تشنه فساد حتی در داخل زندانها این کارها را می کنند.

 

البته این نکته نیز قابل توجه است که دختران و زنان زندانی وقتی از خانواده های فقیر خود برای پرداخت هزینه های اقامت در زندان خسته می شوند به شبکه های مافیایی و تجارت سکس و فساد و یا در مورد کم ضررتر آن به جای رفتن به سوی اصلاح  به مرتبطین و یا معشوقه های سابق خود زنگ می زنند و با دریافت مبالغی اندک خود را برای جستن آزادی پیش فروش می کنند که این مورد بر اثر درماندگی در بین زنان زندانی به شدت شایع است .

 

وقتی زن و یا دختری در زندان پول برای خرج کردن و خرید غذا و پوشاک و هزینه تلفن نداشت به هر عملی تن در می دهد. در این مورد موارد بسیاری وجود دارد که دختران جوان و کم سن و سال در زندان زنان از طریق خانم رئیسان و زنان شرور و  سابقه دار برای بهره کشی جنسی و سکسی و ارزاء امیال شیطانی در اتاق های مخصوص در زندان به عنوان معشوقه و همبستر بهره کشی می شوند و برای مسکوت ماندن این نوع جریان و پنهان کاری سران مافیای زندان حق الحساب سنگینی نیز پرداخت می کنند و شریان اصلی احتیاجات زندانیان را که فروشگاه است از طریق عوامل و یا دوستانشان در دست می گیرند و هدایت می کنند و افرادی هم که سد راه باشند و بی کس و کارتر از سایرین باشند یا نقص عضو و یا مجروح می کنند و یا مثل همان دخترانی که حلق آویز و پرونده خودکشی برایشان تشکیل شده و ماهیت  مرگشان معلوم نشد از بین می برند .

 

مافیای زندان زنان دوش به دوش متولیان زندان گام بر می دارند و بعضی موارد این همکاری نیز افشا گردیده که متشابه آن قضایای ترانزیت دختران از زندان رجائی شهر توسط رئیس سابق زندان رجائی شهر آقای حاج محمد شکاری به کشورهای عربی بوده که در آن ماجرا صدها زن و دختران جوان زیبا و نوامیس مردم از طریق تهدیدات و ارعاب به کشورهای عربی ترانزیت و در اختیار کاباره داران و هتل داران عرب قرار گرفته بود .

 

البته در مواردی هم مافیای بندها و سالن های زنان در قبال دریافت امتیازاتی زنان و دختران زندانی را با قول و قرارهای خواص و محرمانه در اختیار برخی از متولیان فاسد زندان قرار می دهند .

 

البته این زنان و دختران قربانی به غیر از زنان و دختران زیبایی هستند که در زندانهای زنان الک و قربیل و انتخاب می شوند و در زندان پیش خرید و اغفال و آلوده و یا تطمیع و یا حتی معتاد و آلوده می شوند برای تزریق به شبکه های داخلی و خارجی که خانم رئیس های سابقه دار و شرور در زندان به پشتوانه حمایت متولیان زندان و امکاناتی که در اختیار آنان می گذارند و درماندگی زندانیان و بی کفایتی مسئولین و متولیان قضائی و امنیتی و مدد کاری پورسانت کلانی از انتقال هر دختر و زن از زندان از طریق شماره حساب های محرمانه دریافت می نماید .

 

البته در بعضی از موارد کار به راحتی انجام نمی شود. مثلا اگر دختر باکره ای در بند زندان باشد و مقاومت کند و قول مساعد ندهد برای همکاری او را با عملیات و رایزنی های خاص  متولیان پشت پرده، اذن دخول می کنند و در صورت مقاومت بیش از حد او را از طریق قرص و مواد مخدر معتاد و آلوده می کنند و اگر نشد دامن چنین موارد استثنایی را لکه دار می کنند تا راحت تر به اهداف خود برسند که توضیح این موارد پیچید گی های خاص خود را دارد که شرح آن واقعا سخت و مشکل است .

 

البته این دار و دسته ها در زندان زنان با ایجاد بحران های مصنوعی زنان و دختران را وادار به تبعیت می نمایند. مثلا عدم انعکاس کمبود ها و یا کیفیت بعدغذا و یا نبود امکانات بهداشتی و یا اجازه ندادن مافیای زندان برای توسعه امکانات رفاهی و بهداشتی و مخابراتی در زندان زنان و یا هدایت فروشگاه ها از طریق افرادی همچون خانم ش.ج که وکیل بند منتخب مافیای زندان نیز محسوب می گردد و به اعدام محکوم شده و فکر می کند با خوش خدمتی به متولیان و مافیای زندان در روز اعدام با التماس طناب دار را از گردنش دور می کنند. امثال او در جهت کم فروشی و بد فروشی و گرانفروشی وگرسنه و بدهکار و درمانده نگه داشتن زندانیان گام بر می دارد که با چراغ سبز روسای پشت پرده و بر اثر عدم نظارت و هرج و مرج مطلق و نبودن فریاد رس برای زندانیان حتی چند برابر گران فروش ترین فروشگاههای مردان اجناس را به زنان بی سرپرست  و بی پناه و درمانده و از همه جا بی خبر و پناهنده در قلب قانون می فروشند.

در زندان زنان تغذیه آنقدر ضعیف است که زنان برای بقاء جسمانی خود به هر کاری تن در می دهند. زنان بار دار و زنان دارای بچه در زندان های اوین و رجائی شهر آنقدر از مشکلات تغذیه رنج می برند که اگر مساعدت خانواده ها و یا زندانیان دلسوز نباشد از پا در می آیند و حتی در بعضی از موارد با خوردن غذای نا چیز بچه های خود قادر به شیر دادن به نوزادان و کودکان میشوند و اگر غذاهای صدقه ای و کمک و مساعدت تعدادی زن دلسوز نباشد همه آنها زیر دست و پا از بین می روند.

 

البته موارد ضد انسانی و ضد قانونی و نا جوانمردانه نیز در زندان زنان مثل عدم اعمال قوانین خواص زنان باردار در زندان رخ می دهد که زنان باردار در شرایط بسیار سختی در بین انبوهی از آلودگی ها و مشکلات و دلهره ها آنقدر می مانند تا در زندان و در شرایط بسیار ضد انسانی فارغ شوند که در سال گذشته چندین مورد در زندان اوین رخ داده است .

 

زنان باردار و دارای بچه در بدترین شرایط در زندان بسر می برند که مهمترین آنان عدم رسیدگی به امور بهداشتی و درمانی به کودکان و مادران آنها، نبود پزشک متخصص کودکان  و وسایل بازی و مایحتاج ریز و درشت محافظت و نگهداری از کودک عدم تغذیه مناسب مادر و کودک، عدم امکانات بهداشتی کافی، چند بار مصرف کردن وسایل بهداشتی یک بار مصرف کودکان، نبود میزان کافی شیر خشک و ویتامین های مورد نیاز و پوشک برای بچه ها که اکثرا زندانیان خیر این امکانات را برای مصرف زندانیان می آورند .

 

استعمال گسترده مواد مخدر و دخانیات در سالن ها و بند های زنان و رواج گسترده مواد مخدر در بین زندانیان زن کم سن و سال وعدم امکانات ضد عفونی مداوم در سالن های زنان و عدم بررسی دقیق پزشکی زندانیان جدید الورود وعدم تفکیک زندانیان دارای بیماری های پوستی و عفونی و هپاتیت و ایدز که خود برای سایر زندانیان مشکل ساز و عذاب آور است .

 

فرمایشی بودن مطلق بازدید های مختصر در بندهای زنان که هر گونه دیدار بازدید کنندگان و طرح مشکلات از طریق زنان زندانی مصادف با تنبیه و قطع امتیازات و برخورد شدید است که قوانین آن از طریق متولیان زندان اعمال می شود .

امور دندان پزشکی و چشم پزشکی و نیاز به عینک طبی و نیاز به داشتن دندان مصنوعی آرزوی دست نیافتنی در زندان زنان است. خصوصا اگر امکان و بودجه و هزینه آن را نداشته باشیم ، امکانات فرهنگی و ورزشی و آموزشی در زندان زنان فقط  در حد یک تور والیبال و یک توپ والیبال و چند عدد راکت و توپ پینگ پنگ خلاصه می شود و صدها کتاب از رده خارج بی مصرف و اکثرا مرتبط به مسائل شرعی و مذهبی و تاثیر و توصیف شرح و اصول عبادت.