فرمانده جدید نیروی زمینی سپاه
با جدی ترین تهدید، طی
30 سال گذشته روبرو هستیم


 


اجلاس "شورای ملی صلح" درایران
نه سیاست اتمی- جنگی،
نه حمله، نه تحریم، نه جنگ

       پیک هفته 103  --------29 تير 1387  برابر با 19 جولای 2008

  infos@peiknet.com  

اخبار هفته

ترانه انتخاباتی
دلم می خواد شهید بشم

 جنازه بی تابوت و کفن
قربانیان سعادت آباد
در پی نان آمده بودند تهران

از چاه جمکران به چاه نفت
لوله کشی پول نفت
به صندوق های انتخاباتی

حاج آقا جنتی!
مردم کدام شایعه را می پذیرند

احمدی نژاد میخواهد

 4 سال دیگر هم بماند
در تدارک انحلال تحکیم
 و انجمن روزنامه نگاران


 احمدی نژاد
پل من با امریکا

"امیراحمدی" است!


گزارشی از گسترش  خرافات 
ایران در چنگ فالگیرها

مصاحبه دعاگو با کارگزاران
روحانیت مبارز

در خطرکودتا!


عسلویه
آرزوهای بزرگ

ادعا سفیر معزول

نزدیک بود احمدی نژاد را

با اشعه x خفه کنند!


مصاحبه مهم محتشمی پور
فرقه مصباحیه
سرانجام کودتا خواهد کرد!

 برای انتشار رسیده است
 مرتضوی دخترباران است

فرمانده کل سپاه در باره
تبعیض و نابرابری

در بدنه سپاه پاسداران


گفتگوی  عبدی با حجاریان
همه می خواهند بدانند
وضع به کجا ختم می شود!

رمضان زاده
سئوال اصلی اینست:
 
بمب اتم می خواهیم یا نه؟

سخنرانی  محتشمی پور
فرقه مصباحیه
جماران را می‌خواهد جمع کند
!

اختلاف 1400 ساله


ارگان سازمان مجاهدین انقلاب
8 خطر بزرگ،

 ج.اسلامی
و ایران را تهدید می کند


 

 

 

 

 

 

 

پشت سخنرانی تهاجمی رهبر، قبول آن عقب نشینی  اتمی است
 که پذیرش آن توسط امریکا و اروپا بعید بنظر می رسد.
چند گام به عقب اتمی
همه میدانند جز مردم ایران
عبور از مرحله دشوار انتخابات ریاست جمهوری امریکا
 و دلیل هراس از قبول و اعلام توقف غنی سازی اورانیوم

حاج فتح الله خان
همچنان از "اعلامیه" می ترسد!
بیژن صف سری

فیلم را ببینید!
پشت صحنه مصاحبه های
 ساختگی سیمای ج. اسلامی

وبلاگ "فریاد" متن کوتاهی درباره صحنه سازی و مصاحبه های ساختگی و فرمایشی سیمای جمهوری اسلامی نوشته و برای نمونه قسمت هائی از پشت صحنه های فیلم های باصطلاح خبری سیما را بصورت فیلم منتشر کرده است. یک بخش از این فیلم را از همينجا روی پیک نت ببینید و اگر بیشتر کنجکاو شدید برای دیدن بقیه آن به فریاد مراجعه کنید.


تفسیر مردم کوچه و بازار
از حمله، مذاکره و سخنان رهبر
سیامک زند

دراین "کیوسک" ها، امنیت لانه کرده؟!

در این کیوسک ها، به گفته مقامات قضائی و انتظامی "امنیت اجتماعی" لانه دارد. بر شمار آنها هفته به هفته افزوده می شود. هم در میدان ها و هم در خیابان ها و پارک ها. ماشین های گشت شکارهای خود را به این کیوسک ها و یا لانه ها می آورند و از آنجا تقسیم می شوند بین بازداشتگاه ها! موتور سواران مدافع امنیت اجتماعی هم به همین کیوسک ها وصل اند و به هرکس "گیر" بدهند، سر از همین کیوسک ها در می آورد. قرار است این کیوسک ها مجهز به دوربین مدار بسته هم بشوند. همه بهانه ها، برای مقابله با اراذل و اوباش و بدحجابی است، اما همه میدانند این بهانه است. گشت کلانتری ها و نیروی انتظامی در محلات و پاسگاه ها و کلانتری ها برای مقابله با دزدی و آدم ربائی و قاچاق و چاقو کشی و قتل و جیب بری و باج گیری و زورگیری بودند و هستند و کارشان را هم می کنند. این کیوسک ها فقط برای پیش بینی تظاهرات ناگهانی و موضعی مردم برپا شده اند.


زیر فشار محدودیت ها و محرومیت های جنسی در افغانستان

تنها دونده زن افغان

به یک کشور اروپائی پناه برد!

یک دختر افغان که قرار بود در المپیک پکن شرکت کند، به یکی از کشورهای اروپائی پناهنده شد. این دختر محبوبه احدیار نام دارد و تنها دختر ورزشکار افغان بود که برای رفتن به المپیک پکن خود را آماده کرده بود. اکنون معلوم نیست محبوبه احدیار که دانش آموز کلاس یازده دبیرستان "عایشه درانی" کابل بود، در خارج از افغانستان اما بنام یک افغان در المپیک پکن شرکت خواهد کرد و یا در یک تیم اروپائی و یا اصلا به المپیک نخواهد رفت. مجله اشپیگل چاپ آلمان گزارش خبری کوتاهی در باره پناهنده شدن محبوبه احدیار چاپ کرده و علاوه بر خبر پناهنده شدن وی، شرحی نیز در باره فشارهای مذهبی و فرهنگی  که بدلیل حضور او در مسابقات ورزشی بر وی وارد می آمد منتشر کرده است. ترجمه گزارش اشپیگل را میتوانید از اینجا بخوانید.


نگرانی مردم، جدی شده
اخبار مقدمه حمله جنگ روانی نیست!


حساب بانکی

A.Khodai

DEUTSCHE BANK

Konto 4593745

BLZ 10070024

برای پرداخت از خارج آلمان اطلاعات زیر را بنویسید

BIC: DEUTDEDBBER

IBAN. DE 31100700240459374500

----------------------------

برای تماس با پیک نت

 ازآدرس ای میل زیر استفاده کنید:

  infos@peiknet.com

آدرس پستی

Postfach 200208
  13512 Berlin

Germany

----------------------------

 

   

--------------------------------


تماس با پیک - تبلیغات در پيك

دیدگاه ها

دهه 50 شاه- دهه 60 ج.اسلامی
این دهه،
آن دو دهه نیست!
نامه وارده

اشکال برخی اشخاص و گروه های خارج از کشوراینست که اتفاقات و تحولات سیاسی سال های دهه 50 و 60 آنچنان بر ذهن و روانشان تاثیر گذاشته که بیرون آمدن از آن تقریبا غیر ممکن است. درحالیکه با گذشت زمان زندگی امروز مردم ایران متاثر از تحولات داخلی و منطقه ای و بین المللی بسیار پیچیده تر از چند دهه قبل شده است. این را عرض کردم تا بگویم که زندان هم دیگر آن زندان دهه 50 و 60 نیست و بازجوها هم دیگر آن بازجوها نیستند. البته سرکوب و خشونت از سوی حاکمیت تفاوت ماهوی با سال های آن دو دهه ندارد اما به دلایلی که پوشیده نیست، سرکوب و نقض حقوق انسانی شهروندان با شیوه های پیچیده تر و با ظواهر قانونی صورت می گیرد. به عبارت دیگر ، در اغلب موارد ، حاکمیت امکان سرکوب و جنایتی مثل اعدام های تابستان 1367 را پیدا نمی کند؛ نه آنکه آن روش ها را زیادی غیر انسانی می داند، بلکه شرایط تکرار آن را دیگر ندارد.
بنابراین، تلاش ها و مقاومت هایی که از سوی افراد و گروه های داخلی صورت می گیرد شایسته کمک و حمایت نیرو های دموکراسی خواه و ملتزم به حقوق بشر است.
انچه من در مورد بند 209 زندان اوین نوشتم صرفا مشاهدات و احساس من از آن فضا بود، که با هدف طرح موضوع حقوق اقلیت های ملی ایران در میان دانشجویان و نهاد های حقوق بشری صورت گرفت. (شاید هم در این کار موفق عمل نکرده باشم). احتمالا کسانی که در این بند و یا بطور کلی زندان اوین زندانی بوده اند تجربه مشابه مرا داشته اند. با وجود این، خوب می دانم که افرادی نظیر آقای باطبی یا فرزاد کمانگر تجربیاتی به کلی متفاوت با تجربه من داشتند و شکنجه های قرون وسطایی را تحمل کرده اند. من هم از شکنجه و خشونت دهه 60 آگاهم.علاوه بر آنکه اهل شهری هستم که بسیاری از جوانان آن از قربانیان آن دهه در زندان های جمهوری اسلامی بودند و با بسیاری از افراد خانواده و بستگان آنها سابقه دوستی دارم، در رشته تحصیلی قبلی ام (کارشناسی ارشد علوم سیاسی) دارم و تحولات دهه 60 را مطالعه کرده ام و در جریان جنایت های صورت گرفته در آن سالها قرار دارم.
امسال افتخار شرکت در مراسم تجلیل از جانباختگان اعدام های تابستان 67 را پیدا کردم. فکر می کنید از میان جمعیت چند میلیونی تهران چند نفر انگیزه و شهامت حضور در این مراسم را داشتند؟. پیشنهاد می کنم به جای انکار هزینه ای که افرادی نظیر من پرداخت کرده اند( اخراج از دانشگاه، تحمل 70 روز بازداشت و احتمالا تحمل زندان بلند مدت تر بعد از محاکمه، محرومیت از مزایای اجتماعی نظیر ممنوعیت اشتغال، و غیره در شرایطی که اکثریت قریب به اتفاق جوانان و دانشجویان خنثی و بی تفاوت بوده و حاضر به پرداخت هیچگونه هزینه ای نیستند) واقعیات جامعه ایران را باید مد نظر قرار داد و با تحلیل های درست تحولات ما را یاری رسانید. باید خود را از شر برداشت های نادرست رهانید. درباره فضای واقعی دانشگاه ها ی ایران (نه آنگونه که برخی در داخل و خارج هیاهو می کنند) برای شما مفصل خواهم نوشت. از جمله درباره زندان افراد مختلف دربند( 209) از سوی بازجویان تا تصویری از این روی بازجوئی و بازجوها نیز ارائه دهم.


در کردستان

چرا پاسخ کلام

اعدام است؟


همه سوار
 "سمند"!

حالا که خبرهای وزارت خارجه به شما می رسد، این خبر را هم داشته باشید بد نیست: در سفارتخانه ایران در کاراکاس سفیر برای کلیه کارکنان خود یک دستگاه سمند از کارخانه ایران خودرو اختصاص داده است . جالب اینجا میباشد به کارکنانی هم که چند ماه آینده ماموریتشان پایان یافته یک اتومبیل داده اند.


چرا تن ما

باید کبود شود؟
شیرین فامیلی

آن ماموری که زنان را درپارک ها و اتوبوس کتک میزند همان نیست که همسرخود را در خانه زیر مشت و لگد می گیرد؟


روزنامه نگارانی
یکدل و یک زبان
اما جدا از هم