پيک هفته

   

پيک نت

پيوندهای پيک بايگانی پيك

hafteh@peiknet.com

 

    hafteh@peiknet.com

 

پيک هفته

ارشيو هفتگی

درباره پيك هفته


 
 

 

 

پيک هفته

 

 

 

دومین سخنرانی خارج از کشور رئیس دانا

چپ نوین

برای دفاع از دمکراسی

در انتخابات شرکت نمی کند!

بخش عظیمی از بودجه که میزانش را نمی دانیم صرف هزینه های نظامی می شود. بزرگترین نیروی نظامی منطقه در اختیار جمهوری اسلامی است، بزرگترین حزب مسلح جهان یعنی بسیج در اختیار حکومت است. 3 میلیون نظامی هزینه دارند، تسلیحات آنان نیز همچنین. سئوال این است اگر در موقعیت صلح باشیم و به رای مردم و دموکراسی متکی باشم چه نیازی به این میزان هزینه نظامی است؟

 

فریبرز رئیس دانا، اقتصاد دان و تحلیلگر سیاسی چپ، که پس از سخنرانی در شهر برلین در آلمان راهی بلژیک شده است، در یک جلسه سخنرانی در بروکسل پایتخت این کشور نیز نقطه نظراتی اقتصادی و سیاسی را طرح کرد که در راستای سخنرانی اش در برلین بود.

او از جمله گفت:

من به نفتی بودن بیش از حد اقتصاد ایران انتقاد می کنم، اما باید گفت که تمام تفاوت ایران با بنگلادش و افغانستان در داشتن نفت است.

۱۹ میلیون دانش آموز،3 ر۵ میلیون دانشجو، ۴ میلیون فارغ التحصیل، راه ها، سدهای بیشمار، مدارس، بیمارستان ها، زیر ساخت های اقتصادی، تولیدی و... همه به برکت نفت است.

درآمد نفت طی این سال ها تنها در دست بخش خاصی بوده و حکومت ها به دلیل اتخاذ سیاست های نادرست اقتصادی، نبود دموکراسی، عدم جلوگیری از فرار سرمایه، فساد سطوح کلان مدیریتی، ارتشاء، دزدی ها و ... نتوانسته اند آنچنان که باید در پیشرفت و توسعه ایران نقش موثری بازی کند.

خصوصی سازی خودمانی است. یعنی قشر خاصی در جامعه اقتصاد ایران را عملا در دست دارد.  بیشتر از ۶۰ درصد فعالیت ها و انباشت سرمایه ها متعلق به نقل و انتقالات خصوصی است و دولت سهمی نزدیک به ٣۰-٣۵ درصد دارد. همه دولت ها در جمهوری اسلامی سعی داشته اند این خصوصی سازی را تقویت کنند، اما نه به معنای واقعی بلکه واگذاری به نزدیکان خود و قشر خاصی از جامعه. حرکت حکومت ها بر اساس منافع ملت نیست، بر اساس منافع بخش خاصی از جامعه و خودی هایی است که به آن ها نزدیک اند. مشکلات امروز ایران انباشت سرمایه نیست به پنج دلیل:

اول- ناکارآمدی سرمایه گذاری و عدم بهره وری؛ یعنی انکه به دلیل هزینه بالای طرح ها به هر دلیلی از قبیل دزدی ها، طولانی بودن زمان اجرا، مواد اولیه و ... سرمایه گذاری ها ناکارآمد است و به بهره وری منجر نمی شود.

دوم- مالکیت ها دست گروهی خاص است و توزیع درآمد هیچ برنامه مدون و نظام مندی ندارد.

سوم- واردات بالا و صادرات پایین

چهارم- حرکت سرمایه ها به بخش مسکن، بدلیل بازدهی بالاتر، ناکارآمدی سرمایه گذاری های بلند مدت و تولیدی و مواردی از این دست.

پنجم- نظامی گری؛ امروز بخش عظیمی از بودجه که میزانش را نمی دانیم صرف هزینه های نظامی می شود. بزرگترین نیروی نظامی منطقه در اختیار حکومت جمهوری اسلامی ایران است، بزرگترین حزب مسلح جهان یعنی بسیج در اختیار حکومت است. ٣ میلیون نظامی هزینه دارند، تسلیحات آنان نیز همچنین. سئوال این است اگر در موقعیت صلح باشیم و به رای مردم و دموکراسی متکی باشم چه نیازی به این میزان هزینه نظامی است. هزینه نظامی را به هر یک از بخش های دیگر اجتماعی-اقتصادی تزریق کنیم قطعا تحول بزرگی روی خواهد داد.

فکر نکنید که این ایراد تنها به احمدی نژاد وارد است. و اگر کسی فکر می کند چون چاوز به ایران آمده ، احمدی نژاد و دولت اش نیز چپ محسوب می شوند سخت در اشتباه است.

اقدامات این دولت کاملا نشان دهنده ان است که این دولت یکی از راست ترین دولت هاست و خاتمی و هاشمی نیز به عنوان نئولیبرال های طرفدار اقتصاد بازار همین گونه بودند. فرار سرمایه ها، افزایش فاصله بین دهک های بالا و پایین اقتصادی-معیشتی، فقر و سیاست های اتخاذ شده نشان می دهد که این دولت تا چه حد راستی است و دولت های پیشین نیز همچنین.
ما به عنوان فعالین سیاسی ایرانی و جنبش چپ نوین با اتکا به آمار شرکت کنندگان در مجلس هشتم، تاکید داریم که اگر ۴۰ درصد مردم در انتخابات شرکت کرده اند، ۶۰ درصد مردم ایران با ما هستند و چون ما به رای شان احترام و به دموکراسی ارج می نهند. باید بخش های منفعل و توسری خورده جامعه را بلند کرد و به آنان گفت که امروز دیگر در اقلیت نیستند، باید پتانسیل موجود را به انرژی جنبشی تبدیل کرد و ما نیز به عنوان فعالین چپ نوین ایرانی به آن سوی گام بر می داریم. ما خواهان اصلاحات کاملا ساختاری هستیم و اصلاح طلبان را نیز قبول نداریم، راستی ها را نیز همینطور، هر دو یکی هستند و ما باید بلند بگوییم که نیروی سومی در میان مردم وجود دارد که نه اصلاح طلب است و نه راستی. نیرویی است متکی به خود، خواهان دموکراسی واقعی و حقوق واقعی اش.

در اوایل به آقای خاتمی امید بود، اما وی نشان داد که این کاره نیست و او نیز به ولایت فقیه و سیستم تن در داد و نخواست در جهت احقاق حقوق اصلی مردم گامی بردارد. به نظر نمی رسد که این حکومت- رژیم- اصلاح شود و این هم راه حلی نیست که برخی لندنی ها خط آن را می دهند! یعنی صبر کنیم، دوباره هاشمی یا خاتمی بیاید و بمانیم منتظر تا نامعلوم سال دیگر که رژیم استحاله شود! باید انرژی مان را از حالت بالقوه به بالفعل درآورده و در جهت دموکراسی واقعی در ایران بکوشیم. اصلاح طلبی تمام شده است.

یکی از حاضران با دفاع از اقدامات خاتمی در زمان ریاست جمهوری اش و در ادامه دیدن دولت های قبلی با دولت احمدی نژاد پرسید.

رئیس دانا گفت: خاتمی اقدامی در جهت احقاق حقوق مردم نکرد. مثلا در زندانی شدن ناصر زرافشان و سیاسی ها، بسته شدن روزنامه ها، تضییق بر فعالین و مخصوصا در دوره دوم ریاست جمهوری اش وقتی دو دستی دموکراسی نیم بند را تقدیم احمدی نژاد کرد، آیا باید از ایشان دفاع کنم؟ یا وقتی از اسدالله لاجوردی تقدیر کرد؟! ما نیروهای چپ نوین هستیم و خواهان یک دموکراسی مشارکتی هستیم، یعنی گسترش شوراها که منتخبین آن باید در توزیع درآمدها و مالکیت ها وارد عرصه شوند، ما خواهان اصلاحات ساختاری، شایسته سالاری، عدالت اجتماعی و دموکراسی واقعی هستیم. دولت احمدی نژاد واقعا دنباله همان دولت هاست. چه کسی بودجه بسیج را ۶۰ برابر کرد؟ خاتمی! چه کسی بودجه شورای نگهبان را آنقدر بالا برد که او دستگاه های نظارتی اش را افزایش داده و دموکراسی را تحدید کند؟ خاتمی! خاتمی وقتی انتخاب شد، نگفت من رئیس جمهور آزادی ام. یا اینکه زین پس جلوی نظارت استصوابی را می گیرم.

کریمی زاده ها، پیران ها و ... چپی هایی بوده اند که در زمان خاتمی دستگیر شدند. سه دانشجویی که به جرم چاپ روزنامه و چاپ کاریکاتور گرفتند منصوری و قصابان جزء فعالیت چپ بودند.

آنهایی که می خواهند در انتخابات شرکت کرده و بین بد و بدتر انتخاب کنند، آزادند اما ما بنا نداریم شرافت دموکراسی را به خطر بیاندازیم.