ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 

صفحه اول

پیوندهای پیک

بايگانی پيک

10 دی  1391

infos@pyknet.net

 
 
 

فشرده ای از مصاحبه محمد شریعتمداری

بخشی از ساواک را

پس از انقلاب راه اندازی کردیم

 
 
 
 
 

این فشرده ایست از مصاحبه محمد شریعتمداری با روزنامه "اعتماد" که در عنوان نخست شماره امروز پیک نت هم به این مصاحبه اشاره شده و هم محمد شریعتمداری معرفی.

 

 

- معاونت اقتصادی وزارت اطلاعات را بر عهده داشتید؟

بله. در تاسیس وزارت اطلاعات با ایشان(ریشهری) بودم .

پیش از حضور در وزارت اطلاعات هم گویا در اطلاعات نخست وزیری حضور داشتید .

در دفتر معاونت انقلاب بودم که دفتر اطلاعات نخست وزیری هم یکی از شعب آن بود. آقای تهرانی و آقای حجاریان هم تشریف داشتند .

- سوابق قبل از انقلاب تان چیست؟

قبل از انقلاب که ما دانشجو بودیم و اصلا ورود به کار اجرایی نداشتیم. در دانشگاه کرمان الکترونیک می خواندم . با پیروزی انقلاب اسلامی به تهران آمدم برای اینکه اهل تهران بودم . در کمیته استقبال فعالیت می کردم. این کمیته معجونی از همه فعالیت ها بود. من چون ورزش رزمی می کردم به یک عده یی دفاع شخصی یاد می دادم. عضو گروه پذیرایی کمیته استقبال هم بودم که شام و ناهار می دادیم . در دبیرستان علوی که شوهر خاله من ،‌آقای شایسته رییس این دبیرستان بودند و جلسات کمیته استقبال هم در دفتر ایشان برگزار می شد ؛ در آنجا همه نوع کاری بود بعد هم که کمیته مرکزی انقلاب تشکیل شد و آیت الله مهدوی کنی آمدند. خدمت ایشان حاضر شدیم. در آن زمان هم وقتی هواپیمای شکاری می خواست بلند شود کمیته مرکزی باید تصمیم می گرفت و اجازه می داد و اگر قرار بود نفت توزیع شود ،‌تصمیمش با کمیته مرکزی بود .

- یعنی کمیته مرکزی خودش به نوعی دولت موقت بود ؟

دولت نبود اما عملا کار دولت را انجام می داد .

- در کمیته چه جایگاه و منصبی داشتید ؟

در کمیته مرکزی هم پست می دادم ، هم لیست حقوق می نوشتیم هم در واحد عملیات حضور داشتم و با ماشین های گشتی عملیات می دادیم. یادم می آید یکی از آقایان که الان هم مسوولیت بالایی دارند  یک روز پشت فرمان نشسته بودند و من کنار دستش بودم که بلندگو را روشن کرد و فریاد زد که مردم به باند فرودگاه تیر اندازی نکنید. هواپیمای مهاجم خودی است. من هم به او گفتم، آقا جان هواپیمای مهاجم که نمی تواند خودی باشد. بعد یک شرایطی به وجود آمد که یکسری از بچه های کمیته انقلاب در زمان شهید رجایی مخصوصا در واحد های مختلف و بیشتر در حوزه سیاسی به نخست وزیری منتقل شدند .

- آقای بهزاد نبوی در آنجا معاون اجرایی ایشان بودند ؟

بله ایشان معاون اجرایی شهید رجایی بودند. یک معاونتی هم بود با عنوان معاونت امور انقلاب که آقای چمران اداره می کردند. تصدی آن معاونت با آقای خسرو تهرانی بود . ایشان هم اتفاقا دانشجوی دانشکده امام صادق(ع) بودند که البته در حال حاضر در دانشگاه ارشاد تدریس می کنند و بنده با رای و نظر آیت الله باقری کنی و آیت الله مهدوی کنی به نخست وزیری آمدم و جانشین آقای خسرو تهرانی در نخست وزیری شدم و در آنجا دفاتر مختلفی بود. کارهای مختلفی را در سطح کشور می کردیم .(پس از انفجار نخست وزیری و کشته شدن باهنر و رجائی. نخست وزیر و رئیس جمهور. انفجاری که مجاهدین خلق مسئولیت آن را پذیرفتند!)

اوایل انقلاب که ساواکی ها برای گرفتن حقوقشان می آمدند و می رفتند خیلی از ساواکی ها را می شناختم .

- کسی از این ساواکی ها را هم جذب اطلاعات نخست وزیری کردید؟

اصلاً بخشی از ساواک را ما مجددا راه اندازی کردیم. اطلاعات کشور در حوزه امنیتی کار سختی بود.

بخش ضد جاسوسی در ساواک بود. این بخش را آمریکایی ها طراحی کرده بودند و در حوزه شرق بیشتر تمرکز و قدرت داشتند .ثمره اش را هم بعدا در منحل شدن حزب توده دیدیم .

- چند درصد از ساواکی ها ار جذب کردید ؟

خاطرم نیست ولی تعدادی از اینها که در حوزه امنیت در مسائل خارجی کار می کردند به ویژه در حوزه جاسوسی و ضد جاسوسی به کار گرفته شدند که اطلاعات از آنها گرفته شود و مشخص شود که چه کارهایی انجام شده است .

- پیشنهاد این کار را چه کسی داد و چه کسی نظارت بر این کار داشت ؟

معاونت امور انقلاب نخست وزیری (چمران که بعدها وزیر دفاع شد و در جبهه غرب کشته شد)متصدی این کار بود که معاون نخست وزیر محسوب می شد و بالطبع خود نخست وزیر که شهید رجایی بودند مسولیت این کار را بر عهده داشتند.

- مسعود کشمیری (عامل انفجار نخست وزیری که مجاهدین خلق او را از اعضای خود معرفی کردند) را هم شما در اطلاعات نخست وزیری دیده بودید ؟

بله ، او دبیر شورای امنیت کشور بود .

دفتر امور انقلاب در اطلاعات نخست وزیری معجونی از همه این فعالیت ها بود. وقتی قرار شد وزارت اطلاعات تشکیل شود، با آدم هایی که در این زمینه آشنایی داشتند قانون اطلاعات را نوشتیم که توسط دولت تحویل مجلس شورای اسلامی شود .

مشروح مذاکرات در مجلس پیرامون وزارت اطلاعات را در کتابی که آقای عماد الدین باقی نوشته اند خواندم. در این کتاب با یک اسم مواجه شدم که کمتر کسی از این نام اطلاعات دارد و حرف می زند به نام جواد مادرشاهی که اطلاعات زیادی درباره ایشان موجود نیست. ایشان همان مقطع زمانی، مشاور امنیتی رئیس جمهور(خامنه ای) وقت بودند. آقای مادرشاهی از اعضای سرشناس انجمن حجتیه بوده اند. آقای حجاریان در آن مقطع زمانی که قانون وزارت اطلاعات قرار بوده در مجلس بررسی شود با اسم مستعار جهانگیر به مجلس می آمدند. برای تدوین این قانون دو نگاه وجود داشت. یک نگاره که متعلق به آقای حجاریان و دوستانشان بود که قائل به وزارتی شدن اطلاعات بودند . یک نگاه هم متعلق به آقای مادرشاهی بود که به عنوان مشاور امنیتی رییس جمهور در جلسات حاضر می شد و قائل به سازمان اطلاعات بودند .(مادرشاهی از رهبران انجمن حجتیه و مامور تحویل گرفتن پرونده ای از ماموران امنیتی انگلستان است که بر مبنای همین پرونده دستگیری رهبران حزب توده آغاز شد. این ماموریت و ملاقات در پاکستان انجام شد. مادرشاهی اکنون نیز بی سر و صدا و بی تظاهر در بیت رهبری مخفیانه ترین ماموریت های امنیتی را انجام می دهد. عکسی از او در هیچ کجا یافت نمی شود!)

در بحث انتخاب وزیر اطلاعات که در نهایت آیت الله ری شهری انتخاب شدند گزینه های دیگری مانند اسدلله لاجوردی و مرحوم زواره یی هم مطرح بود که به ناگهان بحث شرط مجتهد بودن وزیر اطلاعات مطرح می شود و حکم اجتهاد آیت الله ری شهری توسط پدرزن ایشان مرحوم آیت الله مشکینی صادر شد. همین حکم اجتهاد باعث می شود لاجوردی و زواره یی اسامی شان به عنوان یکی از گزینه ها حذف شود ودر نهایت آیت الله ری شهری وزیر اطلاعات شدند .

- چه شناختی از آقای جواد مادرشاهی دارید ؟

آقای مادر شاهی روی مسائل اطلاعاتی و سازمان های اطلاعاتی بسیار تسلط داشتند. در دوران ریاست جمهوری آقا (خامنه ای) هم یادم می آید که ایشان در نهاد ریاست جمهوری فعالیت می کردند.

- ایشان مشاور بودند و نخستین رییس مرکز اسناد انقلاب هم بوده اند .

ما همیشه خوبی اینها (کادرهای حجتیه) را شنیده ایم. این مساله جدا از این است که ارتباط این دوستان با شیخ محمود حلبی (بنبانگذار حجتیه) چه بوده است .

- شما خودتان عضو انجمن حجتیه بوده اید ؟

عضو انجمن به این معنا که آقای مادر شاهی و دوستانشان حضور داشتند نبودم. اما در دوران نوجوانی تا ۱۵-۱۶ سالگی پنجشنبه ها هفت هشت نفری بودیم که دعای فرج می خواندیم. یک معلمی داشتیم که در زمینه ضد بهائیت به ما درس می دادند. این که این سازمان فعالیتش چه بوده است خارج از بحث الان ما است .

- آخرین باری که آقای ریشهری ایشان را دیدید کی بود ؟

همین دو سه روز پیش

- چه سمتی در آستان حضرت عبدالعظیم دارید؟

عضو هیات امنا و نماینده تام الاختیار آیت الله ری شهری در آستان هستم.

- نقش فردوست در تاسیس وزارت اطلاعات چه بود؟

در ان زمان وزارت اطلاعات هنوز تاسیس نشده بود و مذاکرات و بازجویی از او تازه داشت انجام می‌شد. هنوز نوشته تدوین‌شده‌ای آماده نشده بود. البته ممکن است کسانی با او ارتباط داشتند و می‌رفتند و می‌آمدند و سوالاتی از فردوست می‌پرسیدند و اطلاعاتی می‌گرفتند و بعدا از همین مطالب استفاده می‌کردند و من نمی‌توانم این مساله را رد کنم.

http://aftabnews.ir/vdcbw5b8arhbw8p.uiur.html

پیک نت   10  دی

 
 

اشتراک گذاری: