ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

28 شهریور  1391

infos@pyknet.net

 
 
 

سقوط غیر قابل انکار
اعتبار سپاه در میان مردم
علی مزروعی

 
 
 
 

درهمین دورانی که جدال فکری و سیاسی بر سر شکل گیری " نظام حزبی " بین سیاست ورزان جریان داشت (پس از پایان جنگ تحمیلی و رحلت امام خمینی) " سپاه پاسداران " که پس از جنگ نیروی انسانی و مادی اش آزاد شده بود کم کم برای ورود به عرصه اقتصاد و سیاست خیز برداشت. " سپاه " برای ورود به فعالیتهای اقتصادی باتمسک به اصل ۱۴7قانون اساسی که بیان می دارد: " دولت باید در زمان صلح از افراد و تجهیزات فنی ارتش در کارهای امدادی، آموزشی، تولیدی، و جهاد سازندگی، با رعایت کامل موازین عدل اسلامی استفاده کند در حدی که به آمادگی رزمی آسیبی وارد نیاید. " وارد میدان اقتصاد شد و توانست پیمانکاری برخی طرح های بزرگ ملی را با شرایط خاص در اختیار بگیرد. مزمزه " ثروت اقتصادی " این نهاد را برای دراختیارگیری " قدرت سیاسی " تحریک و ترغیب کرد واین خواسته را با حضور غیرآشکاردر انتخابات مجلس پنجم تمرین نمود که چندان موفقیت آمیز نبود. در انتخابات ریاست جمهوری هفتم " سپاه " با همه قوت و نیرو وارد میدان سیاست شد و به حمایت از ناطق نوری برخاست ولی رای بیش از بیست میلیونی مردم به خاتمی شکست سختی را به این نهاد تحمیل کرد و ناچارازعقب نشینی شد. پس از اندک مدتی از استقرار دولت اصلاحات سپاه به بازیابی خود در مقابله با دولت خاتمی و اصلاح طلبان پرداخت و پس از واقعه 18 تیرسال 78 ، 24 نفر از سرداران مشهور سپاه به خاتمی نامه معنادار و هشدارآمیزی نوشتند که از حضور فعال این نیرو درعرصه سیاست حکایت داشت. بااین احوال انتخابات مجلس ششم و پیروزی قاطع اصلاح طلبان به آنها آموخت که ورود به عرصه سیاست به طرق معمول و رقابتی برای آنان مقدور نیست و باید شیوه ای دیگر را آزمون کنند، از اینرو بود که با بکارگیری همه امکانات دراختیارشان به شکل دهی « حزب پادگانی » روی آوردند و با تکیه بر این حزب وارد انتخابات دور دوم شوراها شدند و با پیروزی نسبی دراین انتخابات بدلیل عدم مشارکت مردم برای تسخیر مجلس و دولت برنامه ریزی کردند. دراین مسیر بود که با انجام کودتای انتخاباتی مجلس هفتم را دراختیار گرفتند و بیش از هفتاد سردار سپاه را نماینده کردند، و درانتخابات ریاست جمهوری نهم هم احمدی نژاد رااز شهرداری تهران  به ریاست دولت برکشیدند، و در انتخابات ریاست جمهوری دهم با کودتا ادامه ریاستش بر قوه مجریه را به ملت تحمیل کردند.

برای برآورد دخالت نظامیان در عرصه سیاست ایران کافی است تعداد سپاهیانی را که پس از مجلس هفتم و دولت نهم صاحب پست سیاسی شده اند شماره کرد، و البته این جدای از نقشی است که " سپاه " در سرکوب سیاسیون منتقد و معترض داشته و برای یکه تازی « حزب پادگانی » به تهدید و تحدید و انحلال همه " احزاب " رقیب اقدام کرده است. دلیل بارز دیگرش داشتن سازمان اطلاعاتی مستقل از دولت و زندان اختصاصی توسط " سپاه " است که کنترل و برخورد با چهره های شاخص سیاسی کشور را دنبال کرده و زندانی کردن آنها را پی گرفته است. و ماههاست که بند 2 الف " سپاه " زندان اوین چهره شاخص سیاسی اصلاح طلبی همچون بهزاد نبوی را به بند کشیده است.
درهمه سالهای گذشته وقتی به اینگونه عملکرد " سپاه " با استناد به قانون استخدامی نیروهای مسلح یا فرمایشات مکرر امام خمینی مبنی براینکه افراد نیروهای مسلح از جمله " سپاه " حق فعالیت سازمانیافته در عرصه سیاست و مناقشات سیاسی را ندارند انتقاد شده، پاسخی از اینگونه داده می شود: "سپاه طبق قانون یک نهاد سیاسی، نظامی، فرهنگی و امنیتی است "

حتی اگر این استدلال سرداران " سپاه " که " نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن " دخالت های سیاسی نظامی انجام شده آنها در امور کشور را توجیه و پوشش قانونی می دهد بپذیریم، باید پرسید آیا " آزادی " ، " جمهوریت " و " انتخابات " از دستاورهای گرانسنگ انقلاب نیست که با مداخله نظامیان در سیاست بوسیله " حزب پادگانی " بلاموضوع و فاتحه اش خوانده شده است؟ و آیا می توان با تمسک نادرست به اصلی از قانون اساسی اجرای بسیاری از اصول آنرا ملغی و تعطیل کرد؟ و آیا این رخداد حاکی از سلطه و " ولایت نظامیان " برکشور نیست؟

حضور سپاه در اقتصاد و سیاست امروز ایران آنچنان گسترده و وسیع شده است که جای هیچگونه فعالیت و عرض اندامی برای بخش خصوصی و سیاست ورزان مدنی باقی نگذاشته است. نوار سخنرانی سردار مشفق، که بطور وسیع و علنی از سوی " سپاه و بسیج " پس از کودتای انتخاباتی خرداد 88 در کشور توزیع شد، نمونه و سند بسیار صریح و روشنی بردخالت این نهاد در امر " انتخابات " و انجام کودتای انتخاباتی بود، و جالب اینکه وقتی هفت نفر از چهره های شاخص سیاسی اصلاح طلب از سردار مشفق شکایت کردند و خواستار رسیدگی به این موضوع شدند نه تنها به شکایت آنها رسیدگی نشد بلکه باردیگر همگی آنها به زندان کشیده شدند تا با اجرای احکام سنگین زندانی که به سفارش " سپاه " برای آنها صادر شده بود، تنبیه و مجازات شوند، و دیگران هم بیاموزند که با دم شیر نباید بازی کرد!

«سپاه» با خیمه زدن بر ثروت اقتصادی و قدرت سیاسی نظامی و در سایه " حزب پادگانی " البته که سردارانش می توانند هر روز برای سیاست ورزان و " احزاب " خط و نشان بکشند و شرط و شروط بگذارند و جز خود و حاکمیت اقتدارگرا و حامیانش را " برانداز " بنامند حتی اگر روزگاری نخست وزیر، ریئس مجلس و رئیس جمهور کشور بوده باشند، اما آنچه با سپاهیان یار نیست شرایط و احوال زمانه بطورکلی و ناکارآمدی مفرط حاکمیت یکدست اقتدارگرا و نظامیان بطورخاص است بگونه ای که اکثریت مردم ایران دیگر دید مثبتی نسبت به " سپاه " و اینگونه عملکردش ندارند، و به جد خواستار بازگشت نظامیان به پادگان و انحلال " حزب پادگانی " هستند.

پیک نت 28  شهریور

 
 

اشتراک گذاری: