ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

 10  مرداد  1391

infos@pyknet.net

 
 
 

مردم اگر سلطنت خواستند
خودشان یک شاه هم پیدا می کنند!
از فیسبوک فروغ فاطمه طیاری Forough Fatemeh Tayari

 
 
 
 

شاه همه جوانانی که عقل، شعور همراه با شهامت و از جان گذشتگی داشتند و فکرمیکردند که حکومتی که برآنها حاکم است جنایتکار و کودتاچی است و انرا برنمی تافتند، بزندان وزیرشکنجه انداخت، برای خواندن ساده ترین

کتابها که درآنها فقط کنایه ای به ظلم و جورحکومت درخود داشت ۵ سال زندان روی شاخ خواننده بود . درعوض در وسط دانشگاه تهران مسجد ساخت، درعوض لباس احرام میپوشید و به حج میرفت، درعوض میگفت درتپه های امامزاده داود هنگامی که از اسب سقوط کرده حضرت عباس او را از وسط راه گرفته که آسیبی نبیند، درعوض سازمان اوقاف را برپا کرده بود که همه پولش به جیب روحانیون میرفت، درعوض درایام محرم مراسم روضه خوانی برپا میکرد، درعوض به بعضی از روحانیون که به زندان می افتادند و بعد اظهار ندامت می کردند، در زندان میز، قلم و کاغذ می داد که برعلیه نیروهای مترقی و چپ مقاله بنویسند.

میدانید هنگام سقوط شاه فقط درتهران چهارهزار مسجد وجود داشت. آیا می توانید تعداد کتابخانه های تهران را در این زمان نام ببرید؟ اگرفقط در هر مسجد دونفرفعال بودند، منظورم فقط پیشنماز و سرایدار مسجد می باشد، میشود هشت هزارنفر، به این تعداد سایرنمازگزاران و خانواده های آنها را هم اضافه کنید و ببیند چه رقم قابل توجهی حاصل خواهد شد. درعوض دربیرون از مسجد هیچ حزب و سازمانی که سخنی برخلاف میل همایونی بگوید نمی توانست پا بگیرد و فعالیت کند. شاه هر قدرهم که لازم دید کشت. ساواک احمد آرامش برادرزن شریف امامی را درپارک ملت فقط بجرم اینکه از جمهوری صحبت کرده بود به رگباربست . خود بیل کلینتون و وزیر خارجه اش درسازمان ملل اذعان کردند که درایران درسال ۱۳۳۲ کودتا کردند وشاه فراری را به ایران اورده و با کشتارازادیخواهان دوباره براریکه قدرت نشاندند، تخت شاهی دراثر فعالیتهای شعبان بی مخ ها بود که دوباره زیر پای شاه قرارگرفت.
گفته میشود که مردمی که صبح میگفتند زنده باد مصدق، عصر میگفتند زنده باد شاه، چه کسی باورمیکند که اینان همان مردمان بودند، اگراین موضوغ واقعیت داشت، پس زندانهای بعد از کودتا را از چه کسانی پر ساختند؟

 نه. مردم را احمق فرض نکنید، آنها که صبح می گفتند زنده باد مصدق اگرشناسائی شدند، دستگیر، زندانی و تعداد زیادی هم به جوخه های اعدام سپرده شدند و آنها که ناشناس ماندند در خانه ها برای سقوط رئیس دولت ملی زار گریستند . برای برگشت دوباره جنایتکار و از دست رفتن آزادی تازه بدست آمده در گوشه خلوتشان برای اینده ایران و مبارزین در بند زانوی غم بغل گرفتند.

نه دوستان. طرفداران شاه در آن روز رمضان یخی ها، ملکه اعتضادی ها، شعبان بی مخ ها و امثال آنها بودند، زیرا که شاه شاه اوباش و جانیان بود نه شاه مردم . نگاه کنید به عکس العمل هواداران رضا پهلوی در همین آمریکا برای گفتار آقای مشیری که مستند صحبت کرد و به همراه گفتارش تصاویر
واضحی از دموکراسی که شاه میخواست به مردم ایران تعلیم دهد به نمایش گذاشت. واکنش هواداران رضا پهلوی درمقابل این مرد چه بود؟ آینجا دیگر ایران نبود که ساواک زبان از کام ایشان بیرون بکشد و ببرد ولی ببیند که در چه نشریات و رادیو تلویزیون هائی چه ناسزاهایئ که نثار ایشان نشد. حالا همین رضا پهلوی با این هواداران صبور و آزادیخواهش میخواهد شاه بشود زیرا که احساس کرده است . عربستان سعودی هم مثل پدرایشان مشغول دادن آموزش دموکراسی به مردم عربستان است و میتواند کمک کند وایشان را براریکه قدرت بنشاند. همین امریکا هم وقتی لازم دید خمینی ناشناس را ناگهان ازعراق
ببرد پاریس و همه امکانات رسانه ای را دراختیارش گذاشت و او را یکشبه خمینی کرد و ژنرال هویزر را به تهران فرستاد و به شاه دستور داد ایران را ترک کند. درحقیقت این آشی که برای مردم به اسارت گرفته ایران پخته شد نتیجه خیانت های شاه و جهان خوار بودن آمریکا ست . پیش از سقوط شاه درایران چهل هزارمستشارآمریکائی و خانواده هایشان مشغول دادن تعلیم دموکراسی به ارتش شاهنشاهی بودند.
نویسندگان موافق شاه یا بسیارجوانند و بوسیله پدرانشان شستشوی مغزی شده اند و یا همان همراهان شاه هستند که درغربت حالا دیگر کم کم به صندلی چرخ دار نیازمندند. بهتراست بجای افتادن توی دامی که آمریکا برای بلعیدن ایران پهن کرده است و رضا پهلوی را هم صیاد قرار داده است نیفتند و گوشه عافیت را رها نسازند و این آخرعمری را در استراحت سپری سازند و اگر نیازی به سواد و مطالعه احساس کردند، خوب است کتاب « همه آدم های شاه » نوشته اسیفن کینزر را بخوانند تا کمی از خیانت های شاه اگاه شوند. همان شاهی که انچنان به قدرت چسبیده بود که دوسال قبل از سقوطش حاضرنشد جایش را به همین رضا پهلوی بسپارد و فرح را نایب السطنه قرار دهد و خودش کنار برود. آنوقت هم رضا پهلوی آرزو بدل نمی ماند، هم خودش با آبروتر کشور را ترک می کرد. شاکی آن شاه از همه بیشتر خود رضا پهلوی باید باشد. همین شاه بود که مسئول اوردن ملاها به قدرت گشت و پسر تن پرورش که همه سالهای دوری از وطن فقط ول گشته و هنوز نمیداند کارچیست خودش را با گاندی مقایسه میکند. گاندی فقط ازمال دنیا یک بز داشت که از شیر او ارتزاق می کرد و همه هم اش را برای اعتلای وطنش بکارمی بست .
خانمها، آقایان شکنجه، کشتار و زندانی کردن نه کیلوئی است، نه متری که مثلأ بگویید شاه کم شکنجه کرد و یا کم کشت، فراموش نکنیم در اواخر حکومت شاه از صدها روزنامه ای که از زمان مشروطیت در ایران منتشر میشد فقط سه روزنامه اطلاعات، کیهان و آیندگان بجا مانده بودند. شاه تحمل کمترین انتقادی را نداشت، کدام شاه دردنیا حزب می زند و به همه مردم مبگوید یا بیائید عضو حزب من بشوید یا از کشور بروید بیرون، انگار که کشور خانه شخصی اوست که بایستی اگراو نخواست مردم از کشوربیرون شوند.  تازه تنها فردی که تقاضای پاسپورت برای خروج از ایران کرد، ساواک دستگیر وزندانیش کرد. نه خوانندگان عزیز! بر این سیاق بود که شاه با چشم گریان از کشور فرار کرد.
حالا این آقای رضا پهلوی درکجا و کی کتابی نوشت و از سیاست های پدرش و جنایاتی که کرد انتقاد کرده  است؟ همسر من زندانی رژیم شاه و فراری رژیم کنونی است و تنها آپارتمانی هم که داشته ایم و یک ریال بدهی به هیچکسی نداشت بوسیله این آقایان ملاخورشد. یعنی توسط سازمان چپاولگری بنام «ستاد اجرائی حضرت امام» سند زده و فروخته یا بعبارتی بلعیده شده است و هیچ انگی هم به من وهمسرم نمی چسبد که در حال حاضرعضو هیچ حزبی نیستیم. طرفداران رضا پهلوی بدانند، اگر رضا پهلوی واقعأ طرف مردم کشور را داشت، اول بایستی با کارهای پدرش جزء به جزء تسویه حساب میکرد، نظرش را راجع به کودتای
۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اعلام مینمود و می گفت که پدرش جنایت کرد و مواضع خودش را روشن و شفاف بیان میکرد، اینکه ا ودر آن زمان کودک بوده و دستش به خون هیچکس آلوده نیست، مانع ازاین نخواهد شد که برخورد جدی با سیاست پدرش بنماید . اگرواقعأ اعتلای میهن و مردمش مورد نظرتان هست بجای فحاشی به مخالفانتان بروید یقه شاهزاده اتان را بگیرید و از او بخواهید که به این سئوالات پاسخ گوید. از نادمین مخالف زمان گذشته گفتید ولی نگفتید که تنها یک نفر بنام آقای ح . ر. است که دربدری درغربت به جنونش کشانده و اراجیف به هم می بافد. خود این مرد در رژیم شاه وحشیانه ترین شکنجه ها را تجربه کرده. ولی ببینید درد غربت چه باری را بر روح و رروان یک انسان تحمیل میکند که برای رسیدن به کشورش به جلاد روی می اورد. ماجرا همان ماجرای کفن دزد است. والا بایستی هم به شاه و هم به شیخ که مظهرظلم وستم و بیعدالتی هستند نه گفت . که کارنامه هردو سیاه است. اینقدر خود را بی آبرو نکنید و دفاغ از شاهی را که کارنامه ای سیاه تر از ذغال دارد را به همان رضا پهلوی واگذارید که فکرمیکند پدرش با کشتارآموزش دموکراسی میداده. تازه اگر مردم دلشان برای شاه داشتن لک زده باشد، مگر قحط الرجال است که رضا پهلوی را انتخاب کنند. همان مجلسی که رای به سقوط احمد شاه قاجارداد. رای به سقوط سلسله پهلوی هم داده است. چطورآن مجلس قانونی بوده ولی مجلسی که از سلسله پهلوی خلع ید کرده است، غیرقانونی است؟

حالا اگرمردم شاه خواستند یکی برای خودشان از بین مردمان سیاسی خوشنام انتخاب می کنند و یک سلسله تازه میزنند، چه نیاز به رضا پهلوی که از نوجوانی دریک کشور دور از ایران زندگی کرده و آنقدر دچار اوهام است که مانند دون کیشوت خود را درنقش نلسون ماندلا وگاندی می بیند. چیزی که از ایران میداند خاطرات دور زمان حکومت پدرش است. ( این مطلب قبلا در سایت "اخبار روز" نیز منتشر شده است)

پیک نت  10  مرداد

 
 

اشتراک گذاری: