ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

6 آذر ماه  1393

infos@pyknet.net

 
 
 

محمد خاتمی:

7 تا 10% پایگاه اجتماعی دارند

اما بنام مردم حرف می زنند! 
 
 
 
 

 

محمد خاتمی روز گذشته با جمعی از دانشجویان و استادان دانشگاه مفید دیدار کرد و نقطه نظرات خود در باره دولت روحانی، مشکلاتی که بر سر راه این دولت هست، موقعیت اجتماعی بسیار ضعیف مخالفان دولت در حد 7 تا 10 در صد، ادعاهای احمدی نژاد درباره صادرات غیر نفتی، واحد صنعتی عسلویه و سرانجام، انتخابات آینده مجلس و ضرورت شکل گیری مجلسی که برخاسته از خواست و رای اکثریت مردم باشد را مطرح کرد. بخش هائی از سخنان وی را در ادامه میخوانید:

 

تفکری که امروز در پاره ای از دستگاه های کشور وجود دارد، از کدام بخش جامعه نمایندگی می کند؟ آیا رواست که نمایندگان 7 تا 10 درصد خواسته های خود را بنام مردم بر جامعه و دولت تحمیل کنند و جلوی خواست مردم که حداقل به صورت 51 درصد تجلی پیدا کرده است را بگیرند؟ این را هم باید در نظر گرفت که متجاوز از 30 درصد جامعه هم در انتخابات شرکت نکرد که اگر آنها شرکت می کردند، یقینا کفه ترازو به نفع این 51 درصد بالا می آمد. حتی می توان گفت که بخش قابل توجهی از جامعه چیزهایی فراتر از آنچه آقای روحانی مطرح کرد، می خواستند و از این جهت شرکت نکردند؛ حتی کف خواسته هایشان در حد شعارهای مطرح شده نبود. منظورم اینست که اکثریت جامعه ای که روش، منش و رویکرد آن 7 تا 10 در صد را نمی پذیرد از 51 درصد بسیار بالاتر است.

بر این اساس علاقه ما اینست که مجلسی که سر کار می آید، نماینده اکثریت جامعه ما باشد؛ و خواست اول ما اینست که فضا به گونه ای نباشد که فقط اقلیتی که در جای خود هم محترم است، بتواند محور و مدار باشد و جا را بر دیگران تنگ کند. در حقیقت فعلا بیشتر باید به چه نباید باشد بیندیشیم تا چه باید باشد؛ البته اگر آنچه باید باشد هم به دست آید، بسیار خوب است.

شعارهای آقای روحانی شعارهای خوبی بود و مردم پذیرفتند و همه قبول کردیم و رای هم دادیم، اما دستاورد مهم تحقق چه نباید باشد بود. اگر مجلس عاقل، مدبر، معتدل و خوبی داشته باشیم که بیشتر از اکثریت جامعه و رویکردهایی که در جامعه وجود دارد نمایندگی کند، همه سود می برند. به نظر می رسد این کار چندان دور از دسترس نیست، یعنی زمینه اجتماعی آن کاملا فراهم است و انشاءالله که زمینه های اجرایی و نظارتی انتخابات هم به صورتی باشد که این خواست که خواست انقلاب و ملت است تامین شود و دوستان هم باید به دنبال این مساله باشند.

معلوم است که آقای روحانی نتوانسته است به همه آن شعارها و رویکردهایی که داشته است، جامه عمل بپوشاند؛ خود ایشان هم مدعی این امر نیست. شعارها یعنی ما به آن سو می رویم، حال اینکه چقدر در این سو پیش رفتیم، بسته به موانع، مشکلات و البته تدبیر و کارآمدی کسانی دارد که شعار هم دادند. ممکن است بعضی وقت ها هم انتقاد و مشکلی باشد مبنی بر اینکه می شد بهتر از این کار کرد؛ چنان که در دوره ما هم اشکال بسیاری می توانست وارد باشد اما بخش عمده اینست که چقدر می توانستیم انجام دهیم؟

خوشبختانه دولت جناب آقای روحانی در عرصه های مختلف اقتصادی، بین المللی، داخلی، سیاسی و فرهنگی از رویکردهایی که داشته روی برنگردانده است. نمونه آن همین وزارت آموزش عالی است. به هر حال آقای روحانی رویکردی برای دانشگاه دارد که مورد قبول ما هم هست، البته مورد قبول بخش هایی از جامعه نیست اما روی این رویکرد ایستاده و هزینه هم پرداخته است. این در جامعه ما ارزشمند است.

آثار مثبت و برکات کار دولت را در عرصه اقتصادی، فرهنگی و بخصوص در عرصه سیاست خارجی مشاهده می کنیم. باید انصاف داد؛ رساندن تورم بالای چهل درصد به 4-23 درصد کار بسیار بزرگی است. آن هم در وضعیتی که کشور در تحریم و دارای مشکل است، سرمایه گذاری در آن صورت نگرفته و رشد اقتصادی نیز در دو سال پیش 5.5 درصد منفی بوده است. این رکود تورمی حاکم بر جامعه، بیکاری، گرانی و مسایل دیگری که وجود داشت، واقعا وحشتناک بوده است. بدتر از آن لطمه ای است که به زیرساخت های کشور در عرصه های مختلف خورد. این مشکل را نمی توان یک شبه حل کرد، اما پایین آوردن تورم حدود 46 درصدی به 4-23 درصد واقعا کار بزرگی است؛ البته باید این را در جامعه توجیه کرد.

کاهش تورم به معنای ارزانی در جامعه نیست، بلکه نشان دهنده کاهش شدت گرانی در جامعه است. به این معنا که اگر امسال برای خرید باید 45 درصد بیشتر نسبت به قیمت سال گذشته می پرداختند، در حال حاضر باید 24 درصد بپردازند. یعنی 20 درصد کمتر می پردازند اما هنوز نسبت به سال گذشته 25 درصد گران شده است. نمی توان انتظار داشت که ارزانی شود. بله! ما هم دوست داریم ارزانی باشد اما مگر دولت گفته بود که ظرف یکسال ارزانی ایجاد می کند؟ می توان گفت مسیر، مسیر درستی است و در حال پیش رفتن است اما در مسایل سیاسی و فرهنگی کمی مشکلاتی وجود دارد که اتفاقا خود آقای روحانی هم تحت فشار هستند. به اعتقاد من برخوردهایی که صورت می گیرد، بیش از اینکه با هدف تحت فشار قرار دادن جناح های سیاسی باشد، برای فشار آوردن به آقای روحانی است تا به او بگویند ما هنوز هستیم و قدرت داریم و نمی گذاریم به آن شکل که شما می خواهید کار انجام بگیرد. در عرصه هایی که می توانند و دستشان می رسد حتی در زمینه مذاکرات خارجی هم بسیار تلاش می کنند اما باید انصاف داد که خوشبختانه رهبری حمایت می کند و دلشان می خواهد با آبرومندی و حفظ مصالح ملی و انقلابی مسایل حل شود. در جاهایی که پشتیبانی رهبری وجود نداشته باشد، طبعا اثر کار آنهایی که کارشکنی می کنند، بیشتر می شود. دولت آقای روحانی امکاناتی بی نهایت ندارد باید پیشرفت کارها را با توجه به امکانات ارزیابی کرد.

مشاهده می شود که فضا نیز بسیار متفاوت شده است و آثار روانی آن در جامعه وجود دارد؛ حتی بخش قابل توجهی از موفقیت های فعلی در اقتصاد، تاثیر روانی رویکردی است که دولت دارد. البته تا حدی نیز امکاناتی عینی فراهم شده است. بخشی از دارایی های کشور بیشتر در اختیار مردم قرار گرفته، روابط با خارج از کشور بیشتر و بهتر شده است. به هر حال توسعه و پیشرفت جز با همراهی جامعه بین الملل، استفاده از ثروت جامعه بین الملل، استفاده از دانش و فناوری های جدید و نیز حضور در بازارهای جهانی میسر نیست. نمی توان درهای کشور را به روی دنیا بست و پیشرفت هم کرد. در آن صورت مانند آلبانی می شویم که در زمان انورخواجه و کمونیست ها وجود داشت یا چیزی نظیر کره شمالی فعلی که می دانیم چقدر وضع مشکلی دارد.

ما باید با حفظ منافع و اصولی که داریم، با دنیا رابطه داشته باشیم. هر دولت متعهدی باید پایبند به مصالح ملی و منافع کشور باشد و سر منافع و مصالح کشور کوتاه نیاید اما بتواند رابطه برقرار کند. دو اصل تنش زدایی و تعامل که در دولت ما بود، همین بود. در آن دوره هم تنش زدایی به معنای کوتاه آمدن سر مصالح نبود؛ البته تاریخ قضاوت خواهد کرد. امروز هم می توان قضاوت کرد که در آن هشت سال بیشتر منافع، مصالح و عزت ملی حفظ شد یا بعد از آن؟ در عین حالی که از امکانات دنیا استفاده شد.

منطقه عسلویه، زمینی خشک، شور و بیابانی بود که به کانون زنده تولید اقتصاد با متجاوز از هفتادهزار نیروز کارآمد تبدیل شد. ما سالی هفتصد، هشتصد نفر فقط از فارغ التحصیلان دانشگاه های خودمان را در آنجا می گرفتیم؛ به علاوه بسیاری از نیروهای کار تخصصی، با مهارت و نیز نیروهای خارجی در آنجا کار می کردند. شاید در آن دوران متجاوز از سی-چهل میلیارد دلار پول در عسلویه سرمایه گذاری شد که بخش قابل توجهی از آن از امکانات خارجی بود که هم از تکنولوژی خارجی و هم از سرمایه های خارجی استفاده می کردیم. متاسفانه وضعیت ما به گونه ای بود که مشارکت خارجی که ارزان تر و بهتر تمام می شد، چندان آسان نبود اما به صورت فاینانس و بیع متقابل سرمایه گذاری شد. کل صادرات غیر نفتی ما در دوره اصلاحات شامل ده تا دوازده میلیارد دلار می شد، در حالی که آقای احمدی نژاد به درستی می گوید که متجاوز از بیست میلیارد دلار صادرات غیر نفتی داشته است. در این مساله باید دید این صادرات غیر نفتی چیست؟ عمده آن پتروشیمی بود. این نکته قابل توجه است که در زمان آمدن من به دولت، 500 میلیون دلار درآمد پتروشیمی بود و وقتی از دولت می رفتم، صادرات پتروشیمی کشور حدود سه میلیارد دلار بود. و مرتب طرح ها به ثمر رسید تا زمانی که ایشان می رفت شش- هفت میلیارد دلار فقط پتروشیمی بود که صادر می شد. این موارد را به درستی، جزو صادرات غیر نفتی آوردند؛ البته ما میعانات نفتی را جزو درآمد نفتی حساب می کردیم و آقایان حساب نمی کردند.

با سرمایه گذاری آن روز و با تنش زدایی و تعامل با دنیا با حفظ مصالح کشور بود که مملکت کار کرد.

البته هر کاری انجام شود، کسانی که طرف مقابل ما در دنیا هستند، بهانه جویی می کنند، گرچه من معتقدم که دولت فعلی آمریکا می خواهد ماجرا حل شود و شاید در زمان ما بیشتر بازیگری می کردند. به همین دلیل بود که ما هم تدبیر کردیم و طرفمان را اروپایی ها قرار دادیم. آمریکا کنار بود در حالی که بعد از دولت اصلاحات، ابتکار عمل در مقابله با ایران به دست آمریکا و بعد هم شورای امنیت افتاد. منظور این است که تمام حرف امروز ما این است که تحریم ها لغو شود در حالی که زمان ما اصلا تحریم های شورای امنیت نبود که بخواهد لغو بشود. به هر حال آقای روحانی اولویت خود را این موضوع قرار داده که انصافا هم کار درستی است.

شاید بتوان گفت دولت در مسایل سیاسی و فرهنگی از جمله حصر و زندانیان می توانست بهتر عمل کند اما این را هم باید گفت که این موضوعات دست دولت نیست. امکانات دولت محدود است و نمی تواند در همه جا صرف شود. از سوی دیگر می توان گفت که امکان داشت کمی جدی تر با این مساله برخورد می شد و مطالبه دولت در این زمینه بیشتر بود.

از جمله اولویت ها در این زمینه این است که لااقل به وضع زندگی آنهایی که محصور و محبوس هستند رسیدگی شود که انصافا آقای روحانی در این زمینه کار کرده اند و کسانی مامور شده اند که به وضع زندگی و بخصوص سلامت عزیزان دربند بیشتر رسیدگی کنند و می کنند.

در زمانی، شاه می گفت «ما داریم وارد دروازه های تمدن بزرگ می شویم» و منشور صادر می کرد که «ما باید این تمدن را بسازیم». برخی گمان می کنند تمدن به این شکل است. امروز هم دیده می شود بعضی می گویند که ما می خواهیم تمدن اسلامی بسازیم یعنی وارد کدام تمدن اسلامی؟ آن تمدن اسلامی که پاسخگوی نیازهای انسان قرن چهارم و پنجم هجری بوده است؟ تمدن اسلامی که محور و مدار سیاست آن استبداد و دیکتاتوری نفس گیر توجیه شده توسط دین و فلسفه بوده است یا جامعه و مدنیتی که با دنیای امروز مناسبت دارد؟

در روابط بین المللی ببینید که امروز سیاستمداران و قدرت های غرب چه می کنند. من این را قبول ندارم که دیگران کلاسی گذاشته اند و آمده اند داعش را درست کرده اند اما به هر حال بخش قابل توجهی از این افراط و خشونت گرایی که در دنیای اسلام و غیر دنیای اسلام است، ناشی از خشونت هایی است که قدرت های استعماری و نواستعماری انجام داده اند و راه ها را بسته اند. یعنی راه دموکراتیزه شدن جوامع ما را با حمایت از رژیم های مستبد و خونخوار موجود یا با کودتا و جنگ ها و سرکوب ها و تحقیرهایی که کردند، بسته اند. اتفاقا باید گفت که خشونت گرایی امروز، عکس العملی است از خشونت گرایی ای که در تمدن غرب بخصوص در خارج مرزها و روابط خارجی اش وجود داشته است.

پیک نت  6 آذر

 
 

اشتراک گذاری: