ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

4 مرداد  1395

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

در "پاتوق"های تهران

ششلول بندها کشیک میدهند

معتادان مواد مخدر می کشند

 
 
 
 

 

اگر ساعت 12 شب به بعد گذرتان به اتوبان چمران، شمال به جنوب نزدیک پل مدیریت بیفتد یا نزدیک برج‌های معروف و گرانقیمت آتی‌ساز عبور کنید حتماً پاتوق ها را خواهید دید.

پاتوق‌ها برای معتادان کارتن‌ خواب و بی‌ خانمان حکم سرپناه را دارند. هم جای خواب‌ است و هم جای دود و دم. کسانی که دنبال تهیه مواد و مصرف هستند، پاتوق بهترین مکان است.

بر اساس آمار، این پاتوق ها هر شب نزدیک به هزار مراجعه کننده دارند. در صورت جمع شدن پاتوق های چمران و پل مدیریت، آنها محل دیگری را برای خود تدبیل به پاتوق می کنند.

چند شب پیش به‌ طور اتفاقی از کنار یکی از همین پاتوق‌ها رد ‌شدم و با دیدن صحنه عجیبی مجبور به توقف شدم. چند جوان که فردایش فهمیدم نوچه‌های پاتوق‌دار هستند، به سوی یکدیگر شلیک می‌کردند. یکی دو تایی‌شان پشت درخت سنگر گرفته‌ بودند و چند نفری که در حال فرار بودند مدام به عقب برمی‌گشتند و تیراندازی می‌کردند. این جنگ پاتوقی 2 دقیقه بیشتر طول نکشید و صدای تیراندازی قطع شد. حالا فقط صدای ماشین بود که ساعت 3 نیمه شب شنیده می‌شد.

هنوز در شوک این صحنه بودم که در بزرگراه حکیم و در چند قدمی دوربرگردان مدرس به صحنه دیگری برخوردم. 5 موتور سوار در حاشیه بزرگراه پارک کرده‌ بودند و آدم بود که از لای شمشاد‌ها بیرون می‌پریدند و به سمت ‌شان می‌رفتند. نمی‌دانم چه خبر بود. آخر این موقع شب این آدم‌ها کی هستند و چه می‌کنند؟ اصلاً امشب چه خبر است؟

روز بعد به پاتوق استخر در کنار پل مدیریت رفتم. همان‌جایی که شب گذشته تیراندازی شده‌ بود. تا چشم کار می‌کرد آدم‌های جور‌واجور از دور و اطراف به‌ طرف پاتوق می‌رفتند. از زن جوان گرفته تا مردهای 30 - 40 ساله‌ای که صورتشان پیر شده بود. حدود 100 نفر یا کمی بیشتر. 2 مرد جوان که از دور سالم و قوی به نظر می‌رسند در حال نگهبانی بودند. از معتادی که با فاصله زیادی از پاتوق، کنار درخت نشسته بود و بساطش را همان‌جا ‌راه انداخته بود و دود را به اعماق جانش فرو می‌برد از پاتوق می‌پرسم. اول جواب نمی‌داد. بعد از چند دقیقه‌ای که حسابی دود گرفت، زبانش باز می‌شود: «مأموری یا خبرنگار؟"

- کدومشون بهتره؟

- هیچ‌کدوم

می‌گویم خبرنگارم و برای دیدن پاتوق آمده‌ام. می‌خواهم بدانم اینجا چه می‌کنند و چه کسی رئیس پاتوق است؟ سرانگشتان سیاه و تاول‌زده‌اش را جوری تکان می‌دهد که بفهماند نشر اطلاعات خرج دارد. بعد از گرفتن مبلغ مورد نظر شروع می‌کند: «ببین داداش این پاتوق «رضا درازه» الانم خودش زندانه و نوچه‌هاش اینجا رو اداره می‌کنن. به منم گفتن که حق ندارم پاتوق بیام به خاطر اینکه ازشون مواد نخریدم دیگه راهم نمی‌دن. هرکس میاد پاتوق، باید از پاتوق‌دار و آدم‌هاش مواد بخره وگرنه از پاتوق می‌ندازنش بیرون.

 

قسطی حرف می‌زند و باید مدام سؤال پرسید که چند کلمه‌ای جواب پس بدهد.

- چه جور آدم‌هایی اینجا میان؟

- همه‌جور آدم. از من بی‌خانمون گرفته تا دانشجو و مغازه‌دار و آرایشگر و...

- چرا اینجا؟

-  چرا نیان! بهتر از اینجا کجا می‌تونن برن؟ مواد که هست، مکان هم رایگان. میان می‌خرن و می‌کشن و می‌رن. هیچ‌کس از دوست و آشنا و فامیلشون هم نمی‌فهمه. اینجا برای آدم‌هایی مثل ما که خونه و زندگی و کار ندارن، بهترین جا برای زندگیه اگر این آدم‌های پاتوق‌دار بذارن.

- پاتوق‌ دارها چه ‌کار با شماها دارن؟

-  اینجا صفر تا صد فروش و هر چیزی که به مواد ربط داره دست اونهاست. اگر کسی بیرون نشئه کنه و بیاد پاتوق و آدم‌های پاتوق‌دار بفهمن که از جای دیگه‌ای مواد خریده با چک و لگد می‌ندازنش بیرون.
- این آدم‌ها چطوری پاتوق‌دار شدن؟

- با زور. پرکمر هر کدومشون یه اسلحه هست. به زور میان و جایی که پاتوق مصرف‌ کننده‌هاست رو می‌گیرن و براش قانون می‌ذارن. هر کسی هم که اعتراضی داشته باشه اونقدر می‌زنن تا سگ‌ کش بشه. بعضی وقت‌ها که با خودشون درگیر می‌شن تیراندازی می‌کنن. آدم‌های خطرناکی هستن. یک وقت نری سمت پاتوق‌! اگر شک کنن که خطری براشون‌داری سمتت تیراندازی می‌کنن. از هیچ چیز نمی‌ترسن.

- به ‌نظرت چقدر درآمد دارن؟

 - ببین داداش اولش یک چیز بهت بگم. هر وقت بیای اینجا نوچه‌های پاتوق‌دار هستن. خودش هم غروب به بعد میاد. البته رضا که زندانه فعلاً برای خودش جانشین گذاشته. صبح و غروب اینجا خیلی شلوغه. هر کس به توان مالیش مواد می‌کشه. من دوا می‌زنم. اونی که وضعش بهتره شیشه، یکی تریاک و... حداقل روزی 700 - 600 نفر اینجا میان. اگر میانگین هر نفر 10 هزار تومان مواد بکشه، میشه روزی 7 میلیون. تازه من کم گفتم؛ یکی از بچه‌ها می‌گفت که رضا قبل از اینکه زندان بیفته روزی 13 - 12 میلیون درآمد داشت. بعضی آدم‌ها روزی 3 - 2 بار میان برای مصرف.

 

حالا می‌فهمم که تیراندازی و درگیری پاتوق‌دارها و نوچه‌هایشان بی‌دلیل نیست؛ حرف از درآمد ماهی 300 - 200 میلیون پول است که دست‌کم نصف به نصف سود است.

گاهی پاتوق‌ها با قیمت‌های بسیار بالایی فروخته‌ می‌شوند. هر پاتوق به ‌طور اختصاصی مواد می‌فروشد. در یک پاتوق فقط شیشه و حشیش می‌فروشند، در یک پاتوق دیگر هروئین و تریاک. این مسأله بستگی به دور و نزدیک بودن پاتوق‌ها به یکدیگر دارد.

گاهی پاتوق‌دارها یا نوچه‌هایشان برای از دور خارج کردن حریف از صحنه عرضه مواد، دست به اسلحه می‌برند. معمولاً گردانندگان پاتوق از افرادی که به چوبدار معروف هستند، برای نگهبانی در اطراف پاتوق استفاده می‌کنند. این افراد معتادند و برای دریافت مواد مخدر روزانه ۶ تا ۱۰ ساعت کشیک می‌دهند و به محض مشاهده مأموران با تلفن همراه یا سوت کشیدن آنها را خبر می ‌کنند. وقتی فروش مواد مخدر برای سوداگران مرگ که روزانه به هزاران مصرف‌کننده مواد می‌رسانند، سود نجومی داشته ‌باشد، تلاش برای گرفتن پاتوق دیگران گاهی به قتل و خونریزی می‌انجامد.

نام چند پاتوق پر رونق را می پرسم: پاتوق عبدی، پاتوق پاشا، پاتوق استخر، پاتوق حسین لره، پاتوق  محمد شاه. میخوای تا صبح برات بشمارم؟

 

(خلاصه شده از گزارش "خبرآنلاین")


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت 4 مرداد

 
 

اشتراک گذاری: