www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

4 آبان ماه  1396

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

نگاهی به دو مقاله و مصاحبه ایشان

پرگوئی و مفت گوئی

استادانه صادق زیباکلام! 
 
 
 
 

هفته گذشته آقای صادق زیبا کلام دو مقاله و مصاحبه در نشریات جناح راست کشور منتشر کرد: فرهیختگان و مثلث. ایشان از نظر اقتصادی بیشترین نزدیکی را به مواضع جناح راست حکومتی دارد و از نظر سیاسی مساعدترین دیدگاه‌ها را برای تخریب اصلاح طلبان و به همین دلیل بشدت مورد توجه دستگاه تبلیغاتی راستگرایان حکومتی است. روزنامه راستگرای فرهیختگان در مقدمه مصاحبه با ایشان می‌نویسد که "وی در سال ۱۳۲۷ متولد شد، از طرفداران مصدق بود اما از لحاظ تشکیلاتی در حزب زحمتکشان به رهبری مظفر بقایی فعالیت می‌کرد." طبعا کسی که در سال 1327 متولد شده نمی‌تواند در سال 1332 هوادار مصدق باشد، یعنی فعالیت تشکیلاتی ایشان در حزب زحمتکشان مظفر بقایی باید مربوط به دهه 40 و همزمان با آقای حسن آیت باشد. بنوشته همین روزنامه آقای زیباکلام در سال 1353 دستگیر می‌شود و "اسناد آزادشده آرشیو ملی بریتانیا در سال ۲۰۰۶ نشان می‌دهد که محافل دانشگاهی، وزارت خارجه و دفتر نخست‌وزیر بریتانیا هارولد ویلسون، که در آن زمان ریاست دانشگاه برادفورد را برعهده داشت، تلاش زیادی را برای روشن شدن وضعیت زیباکلام و آزادی او انجام داده بودند که البته بی‌نتیجه مانده بود. وی درنهایت در شهریور ۱۳۵۵ پس از دو سال و یک ماه از زندان آزاد شد."

این‌ها بخشی از سوابق آقای زیباکلام است که تا به امروز نمی‌دانستیم یا لااقل بر ما آشکار نبود و هر چند تاثیری بر ارزیابی ما نسبت به نظریات ایشان ندارد ولی اطلاع از آنها لازم است، چون تصور می‌کنیم چرخش‌های ایشان، اگر نه از نظر تشکیلاتی، به لحاظ اندیشه‌ای با این سوابق بی‌ارتباط نباشد. آقای زیباکلام در گفتگو با فرهیختگان که ایشان را از "تئوریسین‌های پرکار جریان اصلاحات" معرفی می‌کند نکاتی را مطرح می‌کند که بسیاری از آنها در چارچوب جنگ روانی جناح راست علیه جنبش مردم ما برای تغییر قرار دارد. 

ایشان در این مصاحبه درباره مخالفت‌ها با هاشمی رفسنجانی در دوره اصلاحات می‌گوید:

"حجاریان و بچه‌های دفتر تحکیم وحدت یا همین آقای ابراهیم اصغرزاده جزء جریان رادیکال و تندرو دوم خردادی و اصلاح‌طلب محسوب می‌شدند که در اصل مقصر اصلی این حادثه (مخالفت با هاشمی) بودند. البته می‌توان این گلایه را از آقای خاتمی، عبدا... نوری و موسوی‌لاری داشت که شما اگر موافق این سخنان و مواضع تندروهای اصلاحات نبودید چرا مخالفت نمی‌کردید؟ و سکوت شما آزار‌دهنده بود."

در جای دیگر می‌گوید:

"آقایان موسوی‌خویینی‌ها، بهزاد نبوی، ابراهیم اصغرزاده، سعید حجاریان، مصطفی تاج‌زاده و بسیاری از افراد دیگر در این مدت 30 سال دچار قبض و بست‌هایی شدند. شما اگر دهه 60 به مهندس بهزاد نبوی یا حجاریان و تاج‌زاده می‌گفتید که مثلا آزادی، دموکراسی و... اینها به شما می‌خندیدند و این دغدغه‌ها برای آنها جوک بود و می‌گفتند اینها ترشحات بورژوازی غربی و فرهنگ غربی است. آن روز این افراد شعارها و حرف‌های انقلابی می‌دادند و از مبارزه با استعمار و استکبار، مبارزه با آمریکا، آزادی قدس و نابودی اسرائیل حرف می‌زدند."

ما نمی‌دانیم آیا واقعا اگر کسی در دهه 60 به نبوی و حجاریان و تاج زاده می‌گفت "آزادی" آنها می‌خندیدند و برایشان جوک بود یا نه. خود آنان باید به این پرسش، پاسخ دهند. شاید آقای زیباکلام در زمره اینگونه افراد بوده و قیاس به نفس می‌کند. ولی این را می‌دانیم که این موضوع برای اکثریت مردم ایران جوک نبود و آرمان‌های انقلاب ایران را نباید اینگونه به جوک و افتضاح کشید و مبارزه با امریکا را در برابر آزادی‌ها قرار داد. حتی به نظر مرحوم ابراهیم یزدی ترورها و انفجارهای دهه شصت که موجب از بین رفتن فضای آزادی‌های سیاسی در ایران شد کار دستگاه‌های جاسوسی غرب بود، همانطور که ظاهرا آقای زیبا کلام فراموش کرده است در سال 1361 نماینده امریکا تحت پوشش خبرنگار به ایران آمد و در ملاقات با آقای خامنه‌ای، رئیس جمهور وقت- درخواست غیرقانونی کردن حزب توده ایران را مطرح کرد.

ایشان در جای دیگر با اشاره به حسن روحانی می‌گوید:

"معتقدم که آقای روحانی در مراسم تحلیف و تنفیذ تعمدا نامی از آیت‌ا... هاشمی نبرد. مهم‌ترین علت آن هم این است که ایشان می‌خواستند این پیام را به اصولگرایان بدهند که من هیچ ارتباطی با هاشمی ندارم و من را با هاشمی محشور نکنید و به هاشمی مربوط نمی‌شوم و به صورتی از هاشمی اعلام برائت کرد و خود را از نزدیکان جریان اصولگرایی دانست…"

در جایی دیگر:

"هیچ‌وقت روحانی را فردی که طرفدار دموکراسی و آزادی باشد نمی‌دانم. هر بار که روحانی درباره حقوق شهروندی صحبت می‌کند بی‌اختیار خنده‌ام می‌گیرد"

در جایی دیگر

"یکی از دلایلی که روحانی اسمی از مرحوم آیت‌ا... هاشمی نبرد همین است. روی آقای هاشمی بغض و کینه دارد که اسم او را نمی‌برد. چون خیلی خوشش نمی‌آید که هاشمی در مقابل او ظاهر شود و دیگران بگویند اگر این نبود، تو رای نمی‌آوردی یا خاتمی اگر نبود شما معلوم نبود دو میلیون و 400 هزار رای هم بیاوری، چه برسد به 24 میلیون."

با این سخنان، منفعت مطرح شدن چنین فردی به عنوان "تئوریسین پرکار اصلاحات" برای روزنامه‌های جناح راست و صدا و سیمای حکومتی کمابیش معلوم است.

آقای زیباکلام همین هفته مقاله‌ای هم در هفته نامه راستگرای "مثلث" علیه موسوی خوئینی‌ها و نه علیه ایشان بلکه علیه یک درک از اصلاح طلبی نوشته است. می‌نویسد:

"معتقدم امروز آقای موسوی‌خوئینی‌ها نمی‌تواند در جایگاه رهبری اصلاحات قرار بگیرد نه به‌ واسطه اینکه آقای خاتمی حضور دارد…. واقع‌‌بینانه‌ترین تعریفی که از اصلاحات می‌توان داشت دموکراسی‌خواهی، احترام به حقوق بشر، آزادی مدنی، حاکمیت قانون، آزادی مطبوعات، آزادی اجتماعات و فعالیت تشکل‌های سیاسی است، اما آقای موسوی‌خوئینی‌ها تا به امروز تکلیف خودش را با اینها و مساله اشغال سفارت آمریکا روشن نکرده"

مطلب در اینجاست که مقاله آقای زیباکلام علیه فعال شدن موسوی خوئینی‌ها درست همزمان به سلسله مقالات کاظم انبار لویی در روزنامه "رسالت" علیه ایشان است که اتفاقا موضع نقدش دقیقا همان موضع زیباکلام از زاویه عکس و این است که موسوی خوئینی‌ها تکلیف خود را با جریان مخالف مبارزه با امریکا روشن نکرده است.

آقای زیباکلام در ادامه همان مقاله می‌نویسد:

"آقای ناطق نوری را اصلاح‌طلب‌تر از آقای موسوی‌خوئینی‌ها می‌دانم. حالا علی مطهری جای خود دارد. من دیگر اعتباری برای آقای موسوی‌خوئینی‌ها قائل نیستم چون گرچه اصولگرا نیست ولی اصلاح‌طلب هم نیست."

 اینکه آقای موسوی خوئینی‌ها چه نظرها و دیدگاه هایی دارد یا ندارد به خود ایشان مربوط است خودشان باید پاسخگو باشند ولی اینکه آقای زیباکلام بخواهد برای جنبش اصلاحات تعیین تکلیف کند که چه کسی اصلاح طلب است و چه کسی نیست مسئله‌ای نیست که به ایشان مربوط باشد. نه خود ایشان کمترین صلاحیتی برای این کار دارد و نه جایی که در آن مقاله می‌نویسد و مصاحبه می‌کند در جایگاهی قرار دارد که بخواهد جنبش اصلاحات را تعریف و جای شخصیت‌ها را در آن مشخص کند.


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت 4 آبان

 
 

اشتراک گذاری: