www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

11 آبان ماه  1396

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

فروزنده فرزاد: ایران نباید دخالت می کرد

شکست همه پرسی

در اقلیم کردستان قطعی بود!

 
 
 
 

 

شکست همه پرسی کردستان عراق که مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان آنرا به اجرا گذاشت بیش از همه، پرده از ناکارامدی حکومت اقلیم و نابلدی سیاسی رهبرانش برگرفت. بیست و چند سال از آغاز حکومت خود مختار اقلیم کردستان در پی اعلام منطقه ی پرواز ممنوع در 1991 میگذرد و چهره ی کردستان نشان از توسعه نیافتگی اقتصادی، اداری، سیاسی طایفه یی و مافیایی، رقابت های سخت حزبی و درون حزبی و ... دارد. بی تردید نقش حکومت های مرکزی عراق در عقب ماندگی کردستان انکار ناشدنی است اما ضعف تاریخی رهبری کردستان و اختلافات درون آن بسیار برجسته است. با پایان گرفتن جنگ علیه داعش که بطور گذرا احزاب کرد را تا اندازه ای گرد هم آورده وسخن گفتن از فساد و مشکلات در کردستان را به بهانه آن به حاشیه رانده بود، حکومت اقلیم بر آن شد تا با برگزاری همه پرسی از بحران مشروعیتی که گریبانگیر رژیم سیاسی اقلیم بود عبور کند.

در سالهای گذشته حکومت اقلیم بصورت خانوادگی و بیشتر بوسیله ی بارزانی ها کنترل شده است. حتی ساز و کار تصمیم گیری در اتحادیه میهنی کردستان (حزب جلال طالبانی) نیز به همین گونه است و پسران و همسر جلال طالبانی نفوذ زیادی در آن دارند. در آغاز اتحادیه میهنی در مخالفت با مشی طایفه یی بارزانی و با انگیزه ترقیخواهانه از حزب دموکرات کردستان انشعاب کرد. دیگر حزب اپوزیسیون حزب "گوران" (تغییر) نیز انشعاب دیگری بودکه اینباراز اتحادیه میهنی در اعتراض به فساد درون حزبی صورت گرفت. حزب چپ میانه گوران که در 2009 بنیانگذاری شد هم اکنون دومین فراکسیون بزرگ پارلمان کردستان عراق است. طی سالیان گذشته، این احزاب و رسانه های خبری تحت نفوذشان همواره در کشمکش با هم بوده اند و از همین رو یکی از نیروهای محرکه سیاست در اقلیم کردستان رقابت بین حزبی و درون حزبی است. در این میان، رقابت در حزب حاکم یعنی حزب دموکرات کردستان و بویژه بین نچیروان بارزانی نخست وزیر اقلیم و مسرور بارزانی که سازمان اطلاعات را دراختیار دارد و نیزمشاور شورای امنیت ملی کردستان عراق است، برجسته تر و مهم تر است.

مسرور بارزانی، پسر بزرگ مسعود بارزانی است و رویه و نگاهی امنیتی به مسائل دارد و هم سودای جانشینی پدر. او برای اجرای همه پرسی پافشاری فراوان کرد و پیش از برگزاری آن با توجه به روابطی که در آمریکا دارد بدنبال لابیگری و جلب حمایت برای همه پرسی بود. نچیروان بارزانی پسر عموی او هر چند موافق اما چندان به حمایت صریح از همه پرسی نپرداخت. او شخصیتی میانه روتر دارد و خواهان گفتگو با بغداد و برقراری رابطه با همسایگان اقلیم و بالاخره تنش زدایی است. نچیروان از نوجوانی تا سالهای نخستین دهه ی 90 میلادی، پیش از بازگشت به عراق در ایران زندگی کرده که در مشی سیاسی معتدل تر او بی تاثیر نبوده است. او نیز، که نقش مهمی در مراودات و قراردادهای اقتصادی اقلیم دارد، میکوشد رهبری اقلیم را به دست بگیرد.

با وجود رای بالای آری در همه پرسی استقلال، چنین نتیجه یی بر کمتر کسی پوشیده بود. مشکل بتوان تصور کرد که انگیزه ی بارزانی برخاسته از ملی گرایی و تحقق استقلال کردستان از کانال صندوق رای بود. برعکس زیر پرچم ملی گرایی کُرد، جناح امنیتی مسرور بارزانی با پافشاری بر اجرای همه پرسی و قانع کردن رئیس اقلیم، به دنبال ادامه ی رهبری بارزانی ها در مقابله با اپوزیسیون و نیز از میدان به در کردن جناح نچیروان بوده است.

در برابر اما، تا کنون دستاوردهای همه پرسی اخیر پس از شکست در کرکوک جز از دست دادن همه ی مناطق مورد مناقشه، آوارگی شمار زیادی از مردم، کنترل همه ی مرزهای بین المللی اقلیم بوسیله ی دولت مرکزی که به معنای سلب خودمختاری ست، تعلیق همه پرسی، تعویق انتخابات پارلمانی تا 8 ماه آینده و کشمکش میان احزاب و اتهام زنی متقابل نبوده است. زیر فشار این شکست مسعود بارزانی در نامه یی به پارلمان کردستان اعلام کرد که از ریاست اقلیم کنار میرود. او همزمان در سخنانی به صراحت اتحادیه میهنی را به "خیانت" متهم کرد و مسوولیت خود را به عنوان رئیس اقلیم در سیاست نادرست همه پرسی نپذیرفت و در عمل به آتش کشمکشهای حزبی دمید.

در پی دریافت نامه ی استعفا، پارلمان با اکثریت آرا آنرا پذیرفت و هنگام خوانده شدن نامه ی بارزانی، جلسه صحنه ی درگیری میان موافقان و مخالفان شد. متعاقب آن لباس شخصی های حامی حزب دموکرات چماق و چاقو به دست به بهانه ی توهین نماینده یی از فراکسیون حزب گوران به پیشمرگه ها و شهدا به پارلمان و نمایندگان حزب گوران و اتحادیه میهنی و رسانه های حاضر حمله کردند. تنها چند ساعت پس از سخنرانی مسعود بارزانی و گفتن "از این به بعد تنها یک پیشمرگه باقی میمانم" دفاتر اتحادیه میهنی و گوران در شهر زاخو نیز توسط هواداران حزب بارزانی آتش زده شد. به احتمال زیاد مسرور بارزانی و جناح امنیتی پشت پرده ی این رویدادها هستند.

هدف او می توانست جلوگیری از عملی شدن استعفای پدرش و در عین حال مانع تراشی در راه انتقال قدرت به نچیروان بارزانی باشد، چرا که او شانس بیشتری برای بدست گرفتن رهبری اقلیم و بعنوان طرف مذاکره با بغداد را دارد. هدف دیگر او شکاف انداختن بین نمایندگان حزب دموکرات و احزاب اپوزیسیون به امید تحریم پارلمان از سوی اپوزیسیون و جلوگیری از تقویت ائتلافی از نیروها در حمایت از نچیروان باشد. فرصت هشت ماهه باقی مانده تا انتخابات آینده نیز احتمالا شاهد دسیسه های این جناح برای احیا دوباره قدرت خویش خواهد بود.

این شیوه برخورد امنیتی مسرور پیشینه دارد. آدم ربایی، قتل خبرنگاران منتقد و استفاده از گروههای فشار برای حمله به مقر احزاب دیگر پیشتر هم رخ داده اند. برای نمونه در سال 2011 شماری افراد مسلح به دفتر تلویزیون NRT که تظاهرات مردم در اعتراض به فساد و آشنا پروری (نپوتیسم) در حکومت اقلیم را پوشش میداد، حمله کرده و همه چیز را سوزاندند. قتل چند روز پیش فیلمبردار شبکه ی خبری کردستان تی وی (شبکه ی تلویزیونی متعلق به حزب دموکرات) در جنوب کرکوک که در کنترل ارتش عراق است هم اگر توطئه یی هدایت شده از همین جناح برای منتسب کردن آن به نیروهای شیعه نبوده باشد، تنها به منازعه ی میان احزاب دامن میزند و دستاویز سنگ اندازی در مذاکره با بغداد میشود.

در همین راستا، رسانه های خبری نزدیک به مسرور بارزانی به شدت روی مداخله و نفوذ ایران در قالب نیروهای شیعه ی الحشد الشعبی (بسیج مردمی) تبلیغ میکنند و آمریکا را به خالی کردن پشت کردها متهم. برگزاری تظاهرات اعتراضی کردهای هوادار حزب دموکرات در کانادا و آمریکا طی روزهای گذشته با تکیه بر نفوذ و دخالت ایران هم احتمالا به ابتکار عمل این جناح برای جلب حمایت آمریکا بوده است. روشن است که اشتباه مداخله ی ایران چگونه خوراک تبلیغاتی آنها شده است.

خیزش ناسیونالیسم عربی در عراق هم به درک چرایی شکست همه پرسی کردستان کمک میکند. به دنبال سالها اشغال عراق، شکست ارتش این کشور و تسلیم کردن بخش های بزرگی از آن به داعش که پیدایش آن واکنشِ ناسیونالیسم عرب در قالب بنیادگرایی سنی بود، جامعه ی تحقیر شده ی عراق دیگر ظرفیت جدایی کردستان را نداشت. همچنین فشار نیروهای ناسیونالیست مثل مقتدی صدر، واکنش حیدر العبادی را که پیروزی در انتخابات سال آینده و تحکیم موقعیت سیاسی خویش را هم جستجو میکند، پیش بینی پذیر می کرد.

و بالاخره اینکه همه پرسی حتی به دموکراتیزه کردن حیات سیاسی مردم کردستان نیز کمکی نکرده است. برعکس به نظر میرسد که آرزوی برپایی کردستان مستقل بعنوان پیش شرط توسعه، خود به مانعی در راه رشد و توسعه ی ساخت سیاسی- اقتصادی جامعه کٌرد بدل شده و همزمان دستمایه رهبران سیاسی کردستان برای یارگیریهای سیاسی و رقابت ها و تسویه حساب های حزبی و شخصی گردیده است.

در مقاله پیشین نوشتم که حکومت های منطقه رهبری بارزانی در راس حکومتی ضعیف را به سود خود میدانند و نتیجه ی سیاست همه پرسی، مسعود بارزانی را پای میز مذاکره با بغداد خواهد نشاند که ضعیف تر از همیشه از پای آن بر خواهد خاست. ولی شتاب رویدادهای کردستان بویژه پس از استعفای رئیس اقلیم چنان بوده که ظاهرا حتی فرصت نشستن پشت میز مذاکره را هم پیدا نمی کند. اما سوال اساسی این است که آیا اپوزیسیون میتواند از تضعیف موقعیت جناح امنیتی حزب دموکرات در پی شکست همه پرسی بهره گیرد و آن را بیشتر به حاشیه براند و راه را برای تحولات باز کند؟ و آیا خواهند توانست نیروهای پیشمرگه را که آلت دست جناح امنیتی برای بحران سازی شده را از صحنه سیاسی دور کنند؟


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت 11 آبان

 
 

اشتراک گذاری: