ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

8 بهمن ماه  1397

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

سعید حجاریان

به جای تکیه برعصا و تفنگ

باید بازگشت به شعارهای انقلاب

 
 
 
 
 

 

در آستانه چهل سالگی جمهوری اسلامی سعید حجاریان که معمولا مقالات تحلیلی روشنفکرانه و نه عامه فهم می نویسد، از این شیوه خود تا حدودی فاصله گرفته و تفسیری در باره این چهل سالگی نوشته که خلاصه آن را می خوانید:

در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی قرار داریم و قاعدتاً نمی‌توانیم به ‌سادگی از این واقعه عبور کنیم. احتمالاً به ‌تدریج از اشخاص زیادی در این‌باره نظر، بیانیه و اطلاعیه منتشر خواهد شد. من نیز به نوبه خود چند نکته را در این خصوص متذکر می‌شوم. پرسش اصلی من این است؛ در مقطعی که انقلاب چهل ساله شده است آيا باید منتظر آغاز پایان انقلاب بود – که طی پروسه‌ای ته‌مانده کار ویژه‌اش را از دست بدهد و به انتهای خط برسد- یا می‌توان از این نقطه عزیمت، آغازی نو را شروع کرد و به سمت رفاه و آسایش و دموکراسی پیش رفت؟

در روایت آمده است «من بلغ اربعین سنه ولم یتعص فقد عصی». یعنی، هر کس به چهل سالگی برسد، اگر عصا به دست نگیرد، عصیان کرده است. البته مرحوم حاجی نوری معتقد است، برداشتن عصا یعنی مهیا شدن برای سفر آخرت! از این رو، چهل‌سالگی آغاز پایان است و عن‌قریب باید فاتحه را خواند چون، جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها. در مقابل مرحوم امام خمینی در تفسیری عرفانی، عصا را به احتیاط ترجمه کرده و معتقد است، از چهل سالگی به بعد، بشر باید محتاط باشد، معصیت نکند و به‌دنبال ثواب اخروی برود.

به نظر می‌رسد، چنانچه آینده را با همین دست ‌فرمان و خط‌ مشی چهل‌ ساله بپیمائیم، به دره انحطاط و زوال پرتاب می‌شویم؛ لذا باید طرحی نو دراندازیم.

اصلی‌ترین شاخصه‌های زندگی شرافتمندانه انسانی در ایران نکاتی را به ما گوشزد می‌کند. تمکین به قانون، نرخ بیکاری، تورم، نرخ رشد اقتصادی، تولید ناخالص ملی، شفافیت، دموکراسی، فساد، آلودگی محیط‌زیست، نابرابری و همچنین آسیب‌های اجتماعی، انباشت پرونده‌های قضایی و… زندگی شرافتمندانه انسانی را نوید نمی‌دهد و می‌دانیم برای رتق‌وفتق امور نمی‌توان به عصا یا سرنیزه سرکوب تکیه زد. زیرا، معمولاً این عصاها همچون عصای سلیمان، موریانه خورده‌ هستند و یک آن فرو می‌ریزد. عده‌ای می‌خواهند همه مشکلات پیش‌گفته را به گردن جنگ، توطئه‌های داخلی، فتنه و… بیندازند و بگویند، اگر این‌ها نبود، کشور بسان اقران خود همچون ترکیه، کره‌جنوبی، مالزی و… اوضاع به‌ سامانی داشت.

اگر چهل سالگی را آغاز پایان بدانیم، باید بپرسیم چگونه پایانی پیش‌رویمان است. در این‌باره اقوال مختلفی مطرح است. عده‌ای معتقدند، انقلاب دیگری در راه بوده و زمینه و زمانه آبستن زایش دوباره انقلابی کلاسیک یا رنگی است. نظر دیگر بر آن است، پس از تضعیف نظام بر اثر تحریم‌ها، بالاخره امریکا و هم‌پیمانان منطقه‌ای به ایران حمله خواهند کرد. عده‌ای دیگر معتقدند، جمهوری اسلامی همچون شوروی از درون فرومی‌پاشد زیرا ما حتی از زرادخانه تسلیحاتی و ایدئولوژیک و نیز کمربندهای ایمنی شوروی هم بی‌بهره‌ایم و به‌دلیل مخارج نظامی‌مان هر چه بیشتر به فروپاشی نزدیک می‌شویم. و دست آخر برخی برآنند، همچون خلافت عثمانی به‌دست ترک‌های جوان کودتایی صورت می‌گیرد و دولت به دست نظامیان خواهد افتاد.

در مقابل روایت‌های فوق‌الذکر، می‌توان از شعارهای انقلاب گردگیری کرد و شعله انقلاب را فروزان نگاه داشت. مضمون آن شعارها، عدالت، آزادی و نیز اسلام علوی بود.

در قانون اساسی مقولاتی چون حقوق ملت، حق‌ تعیین سرنوشت، جمهوریت و… در زمره محکمات به ‌شمار می‌آیند. این محکمات بعضاً رها شده‌ اند.

‌ در کابینه مهندس موسوی بر سر اراضی موات و بند ج و قانون کار بین جناح چپ و راست کابینه اختلاف افتاد. ابوالقاسم سرحدی‌زاده – وزیر کار- خطاب به حبیب‌الله عسگراولادی – وزیر بازرگانی- گفت: «شما غش در معامله کردید. دختر کوچک را به ما نشان دادید اما شب زفاف دختر بزرگ را به ما قالب کردید! در زمان انقلاب از نهج‌البلاغه صحبت کردید، اکنون بر مبنای رساله عملیه و نهج‌‌الفقاهه با ما سخن می‌گوئید». عسگراولادی پاسخ داد: «شما هر دو را نفهمیده‌اید!» در نتیجه این جدل‌‌ها، انجمن اسلامی هیات دولت! به‌منظور شفاف‌ کردن قرائت دولت از اسلام به‌وجود آمد و حبیب‌الله عسگراولادی و مرتضی نبوی علیه لیبرال‌هایی مانند سرحدی‌زاده و بهزاد نبوی موضع گرفتند. در واقع، ما با دو قرائت از اسلام مواجه بوده‌ایم. عموم مردمی که انقلاب کردند اسلام را دینی ضد تبعیض و برابری‌خواه می‌دانستند و شعارهایی با مضمون حکومت عدل عدلی سرمی‌دادند.

همچنین شاهد هستیم اصل ۷۱ قانون اساسی بیان می‌دارد، «مجلس شورای اسلامی در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساس می‌‌تواند قانون وضع كند». درحالیکه اکنون شاهد هستیم، شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و… در قامت قانون‌گذار ظاهر شده‌‌اند و فی‌الواقع از متن صریح تفسیر نادرست ارائه می‌شود.

این‌ نمونه‌ها حاکی از آن است اعوجاجی در مسیر انقلاب به‌وجود آمده که باید تصحیح شود و مادامیکه مسیر را به سمت شعارهای اصل انقلاب بازنگردانیم، انحطاط و زوال سرنوشت محتوم و مختوم ما خواهد بود.


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت 8 بهمن

 
 

اشتراک گذاری: