ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

6  مرداد 1399

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

21 تیرماه

یادداشت سردبیر، خلاف موج

چین ستیزی و قرارداد 25 ساله

 
 
 
 

 

پس از یک دوره انتشار مطالب و اظهار نظرهائی علیه قرار داد 25 ساله میان ایران و چین در رسانه های داخل کشور که در آن حتی از امثال "مدیری" تهیه کننده برنامه های تلویزیونی نیز در همین ارتباط کمک گرفتند، از هفته گذشته بتدریج ورق بازگشته است. این بازگشت به معنای پرهیز از تحریک مردم علیه چین و قرارداد مورد اشاره، به همراه توصیه هائی برای چنان آرایش سیاسی در حاکمیت است که از کنار آن رانت خواری و اختلاس و بی خاصیت شدن این قرارداد در نیآید. بحث پیرامون قرارداد 25 ساله، حالا با زمزمه های قرارداد راهبردی نظامی- اقتصادی با روسیه میرود تا کامل شود و پیوستن ایران به پیمان شانگهای نیز از سوی وزیر خارجه روسیه بلامانع اعلام شده است.

21 تیرماه و در آغاز موج تحریک مردم ایران علیه چین و قرار داد 25 ساله در یک ارکستر همآهنگ از سوی رسانه های داخلی و رسانه های فارسی زبان خارج از کشور، پیک نت یادداشت سردبیری خود را در دفاع از قرارداد مذکور منتشر کرد. یادداشتی که به شنائی می ماند کاملا در جهت مخالف موجی که راه افتاده بود. آن یادداشت را به این دلیل یکبار دیگر منتشر می کنیم:

 

یادداشت سردبیری:

 

انتشار طرح قرارداد اقتصادی 25 ساله میان ایران و چین که در صورت تائید چین و تصویب آن در مجلس ایران تبدیل به قرار داد خواهد شد، زمینه ساز یک سلسله بحث های عمدتا همراه با مخالفت با آن شده است. این مخالفت را احمدی نژاد آغاز کرد و به بیانیه رضا پهلوی علیه آن انجامید. در این فاصله تقریبا تمام رسانه های فارسی زبان خارج از کشور علیه این قرار داد بسیج شدند و انواع خبرها را از خود ساختند. از جمله این که فلان جزیره و فلان بخش از ایران را به چینی ها خواهند داد! البته همه در لباس دایه مهربان تر از مادر و  با داعیه دفاع از منافع ملی مردم ایران این کارزار را راه انداخته اند. مطابق این طرح، که هنوز تبدیل به قرار داد رسمی نشده، چین 400 میلیارد دلار در عرصه های مختلف صنعتی در ایران سرمایه گذاری خواهد کرد و بر خلاف جنجالی که راه افتاده، گویا 5 هزار نیروی متخصص چینی و نه نظامی و یا امنیتی نیز وارد ایران خواهند شد. از این 400 میلیارد دلار قرار است 280 میلیارد دلار صرف گسترش صنایع نفت ایران بشود. ظاهرا این طرح بخشی از تدارک جاده نوین ابریشم است که چین در حال احداث آنست و در صورت پیوستن ایران به آن، تحول مهمی درعرصه کار و تولید و در آمد ناشی از ترانزیت کالا و حمل و نقل در ایران خواهد شد.

این طرح دو گونه مخالف دارد که در انتهای خط مخالفت، به یکدیگر نیز وصل می شوند:

1- امریکا در درجه نخست، زیرا هم زیر پای تحریم های کمر شکن این کشور علیه ایران را که دود آن مستقیما به چشم مردم ایران می رود خالی می کند و هم زمینه حضور گسترده تر اقتصادی چین بعنوان رقیب اصلی اقتصادی امریکا در منطقه را بیش از پیش فراهم می کند. درعین حال که سرودی هم یاد کشورهای زیر فشار تحریم امریکا میدهد.

2- گروه دوم مخالفان ایرانی جمهوری اسلامی اند که اسب اپوزیسیون را وارونه سوار شده اند. یعنی به جای مخالفت و حتی مبارزه با سیاست های غلط و ضد ملی قدرت حاکم (بویژه در سیاست داخلی) و باصطلاح "از خود مایه گذاشتن" از مخالفان جهانی جمهوری اسلامی مایه می گذارند! مخالفانی که سنگ خود را به سینه می زنند و نه سنگ مردم ایران را. تاسف بار، آن که اتفاقا این مخالفت ها متوجه آن جنبه هائی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی است که بار مثبت آن بیش از بار منفی آنست. از جمله و بعنوان نمونه، مخالفت با حضور نظامی در سوریه. در این نمونه چنان چشم بسته پیش می روند که نمی توانند منتقد بخش های منفی و ماجراجویانه این حضور باشند، زیرا کل آن را رد می کنند و مخالف آن هستند. و یا رابطه اقتصادی و کمک نفتی به کشور ونزوئلا که دولت و مردم آن زیر فشار بی رحمانه امریکا هستند. این گروه در داخل کشور هم حضور دارند. چه بعنوان اصلاح طلب و چه بعنوان اصولگرا!

در بستر این مخالفت پر جنجال، اگر حکومت عقب نشینی نکند و گام های عملی اجرای قرار داد (پس از تصویب) برداشته شود، این امید وجود دارد که بخش قابل توجهی از بیکاری انسانی و رکود اقتصادی جبران و از قدرت سرمایه داری زالو صفت تجاری کاسته شود. قدرتی که قطعا پشت مخالفت های داخلی با طرح قرار داد 25 ساله قرار دارد و برای علنی کردن این مخالف و نشان دادن چنگ و دندان خود به رهبر و دولت و مبتکران این قرار داد، آدم هفت رنگ و بوقلمون صفتی مثل احمدی نژاد را جلو انداخته است. می توان بخشی از آتش سوزی های اخیر، انفجارها و حوادث دیگری که قطعا باز هم شاهد آن خواهیم بود را،  ناشی از همین مخالفت و همین سمت گیری به سمت چین و روسیه تصور کرد.

صف بندی در مخالفت و موافقت با تجدید تحریم تسلیحاتی ایران نیز دقیقا همین صف بندی مورد اشاره در باره طرح قرار داد 25 ساله را دارد.

می توان منتقد و مخالف جمهوری اسلامی بود، اما نمی توان به این بهانه با قدرت نظامی ایران که در نوع خود بخشی از حفاظ امنیتی کشور است و یا قراردادهای اقتصادی و صنعتی که در عمل می تواند گشایشی در زندگی معیشتی مردم ایجاد کند مخالف بود. این دو از هم جداست. حکومت ها می آیند و می روند، اما آنچه که از آنها باقی می ماند متعلق به مردم ایران است. چنان که رژیم شاه رفت اما ذوب آهن ماند، نیروگاه اتمی بوشهر ماند، تراکتور سازی تبریز ماند و شهر صنعتی اراک و شهر صنعتی قزوین و کشاورزی مدرن دشت قزوین و دشت مغان ماند، سه نیروی ارتش ایران ماند و دیدیم که در برابر تهاجم ارتش عراق همین ارتش که پس از انقلاب بسرعت خود را باز یافته بود ایستاد. بگذریم از این که سرمایه داری تجاری و روحانیون وابسته به آن این بخش از میراث باقی مانده از رژیم گذشته که سرمایه مردم ایران بود را فلج کردند و بر تنور تجارت دمیدند تا رسیدیم به فاجعه کنونی که هیچ پیوندی با انقلاب 57 و آرمان های آن ندارد.

طرحی که یک ارکستر پر قدرت تبلیغاتی در خارج از کشور و با هدف تحریک در داخل کشور و یافتن سخنگویانی معتبرتر از احمدی نژاد علیه آن بسیج شده، طرحی نیست که یکشبه و یک نفره تهیه شده باشد. قطعا بخشی از دولت و کارشناسانی که با آن در ارتباط بوده اند این طرح را تهیه کرده اند و مشاوران و کارشناسان بیت رهبری و تائید شخص او نیز سهم خود را در این زمینه داشته اند. شواهد نشان میدهد که رهبر جمهوری اسلامی با دو هدف تن به انتخابات تحریم شده مجلس و تشکیل مجلس کنونی داد:

الف- این خوش خیالی که با تشکیل مجلس استصوابی خواهد توانست از برخی گذرگاه ها – از جمله همین طرح قرار داد 25 ساله با چین- عبور کرده و مخالفان اصولگرا و صاحب قدرت و ثروت را کنترل کند.

ب- در صورت ناتوانی امریکا برای تجدید تحریم تسلیحاتی ایران، گام بعدی را برای قرار دادهای خرید نظامی با روسیه و چین بردارد.

پ- با خارج کردن اصلاح طلبان از صحنه سیاسی کشور، از کارشکنی های سیاسی، نظامی و حتی تروریستی راستگرایان موسوم به اصولگرا، زیر پوشش و جنجال مخالفت با اصلاح طلبان جلوگیری کند.

اگر این گمانه زنی درست باشد، باید منتظر نتایج این خوش خیالی در عمل و در هفته ها و ماههای آینده بود. آنها توان اقتصادی و نظامی و تروریستی لازم را دارند. رفتاری که با ظریف در مجلس شد و تهدید به استیضاح و حتی برکناری روحانی و میدان داری راستگراترین دسته بندی های داخل مجلس که برخی از آنها بعنوان نسل جوان و انقلابی به مجلس برده شده اند، چنگ و دندانی است که همین مجلس علیه طرح مشترک روحانی – رهبر نشان داده و میدهد. فریادها و شعارهای آنها علیه ظریف در مجلس، درست هنگام گفتن جملاتی مبنی بر این که سیاست خارجی را با رهنمودهای رهبر پیش برده، نشانه هایی بود از آینده. آینده ای که می خواهند با عبور از روحانی به بیت رهبری برسند. آن شعارها و جنجال ها در جریان سخنرانی ظریف را پیوند باید داد به انفجارها و حریق های اخیر و در چند گام عقب تر، به ترور سردار سلیمانی و استخر مرگ شدن هاشمی و مخالفت با خاتمه حصر موسوی و کروبی و ...

تمام مسائل و رویدادها در ایران با هم در پیوند هستند. و رشته ای از همین پیوندها به خارج از کشور وصل است. این را نباید فراموش کرد.


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت 27 ژوئیه 2020

 
 

اشتراک گذاری: