ایران و جهان   

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

۱۶ شهریور ۱۴۰۱

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

گفتگوی یونگه ولت با  دبیر اول حزب کمونیست ایتالیا

سرمایه داری جنگ سوم را

به جهان ما تحمیل می کند!

ترجمه ـ عسگر داوودی

 
 
 

 

 

دبیر اول حزب کمونیست ایتالیا «مائورو آلبورسی» درباره اوضاع بغرنج و خطرناک کنونی جهان با نشریه یونگه ولت آلمان مصاحبه ای کرده که ترجمه آن را می خوانید:

 

ایتالیا قبل از انتخابات

مردم ایتالیا 25 ماه سپتامبر دولت جدیدی را انتخاب خواهند کرد. بر اساس نتیجه نظرسنجی ها بلوک راستگرای «سنترودترا» تاکنون به وضوع پیشرو این انتخابات است. موسسه تحقیقاتِ انتخاباتی «دموپولیس» خانم «جورجیا ملونی» را که یک راستگرای افراطی است با احتمال 24 درصد آرا برنده انتخابات ارزیابی کرده است. حزب سوسیال دموکرات پارتتو دموکراتوـ (PD) با رهبری «انریکو لتا» دارنده حدود 22 ممیز 6 دهم درصد آرا است و سومین جریان سیاسی راستگرای متعلق به «ماتیو سالونی» می تواند حدود 14 ممیز 5 دهم درصد آرای انتخابات را کسب کند.« جنبش پنج ستاره» به رهبری «جوزه کونته» (M5S) و جریان سیاسی «سیلیوبرلوسکنی»  (Forza Italia)  با 7 در صد و پشت سر آن حزب تازه تاسیس (Azion) زنده باد ایتالیا که خود را «وارثان دراگی» نخست وزیر فعلی معرفی می کند، و حزب اُکو اجتماعی Europa) (Verde«  و (Sinistra Italiana)  ضعیف ترین نیروهای فعلی با 3 ممیز7 درصد آرا محسوب می شوند.

تخمین ها نشان می دهد که بلوک راستگرای موتلفه با حدود 47 درصد آرا دارای اکثریت مطلق انتخابی خواهد بود. از سوی دیگر «سنتروسینیسترا» چپ لیبرال در صورت تشکیل ائتلاف 30 ممیز 5 درصد آرا را صاحب خواهد شد. در حال حاضر هیچ شریک ائتلافی برای «جنبش پنج ستاره» مشخص نشده است. بر اساس آخرین نظرسنجی که بین 22 تا 24 اوت انجام شده است، انتظار می رود میزان مشارکت رای دهندگان 67 درصد حائزین شرایط رای باشد.

یونگه ولت: آقای آلبورسی با توجه به بررسی نظر سنجی های اخیر، خیلی بعید بنظر می رسد که حزب شما بتواند در انتخابات 25 سپتامبربه پارلمان راه پیدا کند. با این وضعیت چرا حزب شما در رقابت انتخاباتی شرکت می کند؟

آلبورسی: برای ما مهم است که در مقابل جریان فکری درون مجلس جریان فکری خودمان را که دیدگاهی جدید محسوب می شود مطرح کنیم. احزاب تثبیت شده تقریبا دارای دیدگاه های یکسانی می باشند. عملکرد تاریخی احزاب سنتی راست حاضر در صحنه سیاسی ایتالیا به این نتیجه منجر شده است که ایتالیا به تابع منافع واشنگتن و بروکسل (اتحادیه اروپا) تبدیل شده است. از سوی دیگر هدف یک جریان سیاسی پیشرو این است که به کارگران ایتالیا نقطه مرجع مناسبی ارائه دهد. بحران موجود در ایتالیا نشان دهنده شکست عملکرد دولت های تابع سیاست های کلی غرب است.

 

س: نقش احزاب راستگرای ایتالیا که مدعی ارائه آلترناتو جدیدی هستند را چگونه ارزیابی می کنید؟

 

ج: نظر سنجی ها احتمال پیروزی احزاب راستگرای افراطی را پیش بینی کرده است اما آنچه که مسلم است سیاست های آنها پاسخی به نیازهای فوری کارگران نخواهد داد. می توان تصور کرد که در یک پیروزی احتمالی بلوک راست سیاست های بازار محور، کاهش خدمات اجتماعی و سیاست مهاجرستیزی را اعمال خواهد کرد. مشاهده می شود که این روزها بار دیگر موضوع جلوگیری از ورود پناهندگان به ایتالیا در تبلیغات انتخاباتی برجسته می شود. جریان چپ می کوشد تا با حضور در مبارزه انتخاباتی در حد توان خود نارضایتی رای دهندگان را در مسیری هدایت کند که افشاگر عملکردهای نظام سرمایه داری در کشور باشد. افشای سیاست های مالی نظام و اینکه این سیاستها به نفع چه کسانی تمام می شود. افشای سیاست مالیاتی (نرخ مالیات بر در آمد) فعلی که میزان دریافت مالیات از شرکتها و کارگران را در یک سطح قرار می دهد! در نتیجه صاحبان سرمایه روز بروز چاق تر و کارگران و دیگر مزدبگیران با وجود تورم دائمی روز بروز ضعیفتر می شوند. از سوی دیگر زیر ساخت ها و خدمات عمومی بطور دائمی در حال فرسایش و از بین رفتن می باشند.

س: چرا کارمندان ایتالیا بیشتر به جریانات راست رای می دهند تا به چپ ها؟

ج: وعده های مالیاتی راست نه فقط برای کارمندان حتی برای بخشی از کارگران نیز جذاب است. پرداخت فقط  15درصد از درآمد به عنوان مالیات، همانطور که جریان راست «لیگا» مطرح کرده است مزد بگیران کم درآمد را می فریبد. اما قضیه به این سادگی ها نیست. سیستم اقتصادی اجازه می دهد تا فراریان مالیاتی در بین پردرآمدها همچنان به دزدی مالیاتی خود ادامه دهند. فرار مالیاتی در ایتالیا به مراتب آسانتر از دیگر کشور های سرمایه داری غرب است.

س: این امکان وجود دارد که دموکراسی حاصل از جمهوریت در ایتالیا به خطر افتد؟

ج: احتمال بروز خطر علیه دمکراسی نسبی موجود در ایتالیا، از گسترش جدید عدم توازن قدرت ناشی می شود. اگر راست افراطی برنده قاطع انتخاب باشد، بروز چنین پدیده ای می تواند نظم حکومتی موجود را مورد سوال قرار دهد. در چنین شرایطی امکان اجرای «اصلاحات» مورد علاقه برای برندگان میسر می شود. چنین احتمالی با توجه به تاریخ ما می تواند فاجعه بار باشد. ما باید ارزش دموکراسی پارلمانی و مهم تر از همه قانون اساسی فعلی را به مردم یادآوری کنیم.آنها دستاورد های مهم مقاومت علیه فاشیسم در ایتالیا محسوب می شوند. تجدید نظرگرائی احتمالی اگر قرار باشد علیه دموکراسی اعمال شود نباید از نظر اجتماعی قابل قبول باشد.

س: چپ تقریباً در تمام اروپا تکه تکه شده است. وضعیت جنبش کمونیستی در ایتالیا چگونه است؟

ج: جریانات انشعابی سال 1991 از حزب کمونیست در ایتالیا سال 2016 دوباره در حزب کمونیست ایتالیا (PCI) متحد شده اند. وظیفه ما است تا حزبی که در طول تاریخ جنبش کمونیستی توسط «آنتونیوگرامشی، پالمیرو تولیاتی، لوئیجی لونگو و انریکو برلینگوئر» بینانگزاری شده است را به عنوان یک میراث تاریخی حفظ کنیم. انحلال قدیمی ترین حزب کمونیست اروپای غربی در دهه 90 تصمیمی فاجعه بار بود. این حزب یک تجربه جمعی از زمان حضور پرقدرت خود در تاریخ ایتالیا را با خود حمل می کند. اثر انحلال حزب در آن تاریخ تاتثر بسیار نامناسبی دراتحادیه های کارگری، نهادهای اجتماعی و دیگر بخش های اجتماعی بوجود آورد و ناامیدی های بسیار را حتی تاکنون بوجود آورده است. در هر حال یک نیروی کمونیستی فعال و سازگار با شرایط فعلی ایتالیا در این کشور لازم است. ما اکنون تنها حزبی هستیم که نظام سرمایه داری را در سطح جهان و در ایتالیا زیر سوال می بریم و آن را نفی می کنیم. نظام سرمایه داری در عمیق ترین بحران های ساختاری خود قرار دارد. مشاهده این بحران چندان مشکل نیست. بحران فعلی می تواند حتی به خطراتی جبران ناپذیر در سطح جهانی منجر شود. بحران در نظام سرمایه داری معاصر به نوعی تهاجم منجر شده است که حتی خطر برخورد هسته ای را فراهم می کند.

س: شما به وزن تاریخی حزب کمونیست ایتالیا اشاره کردید. چه عواملی منجر به کاهش نفوذ آن شد؟

ج: ضعف فعلی کمونیسم در ایتالیا را نمی توان بدون موضوع فروپاشی شوروی تحلیل کرد. این فروپاشی نشان داد که در جنبش کمونیستی ضعفی عمیق وجود دارد که نتیجه آن پیروزی مقطعی نظام سرمایه داری غرب بود. تائثر این فروپاشی در افکار عمومی به توهم «پایان تاریخ» و اینکه فقط یک سیستم اقتصادی موجودیتِ عملی دارد و آنهم سیستم سرمایه داری است دامن زد. اکنون پس از گذشت بیش از 30 سال می بینیم که همین نظام سرمایه داری اکنون با تحمیل یک جنگ جهانی جدید موجودیت بشریت را تهدید می کند. انحلال اشتباه حزب کمونیست در آن تاریخ با هدف ایجاد حزب جدیدی انجام گرفت که ظاهرا می بایستی مشخصات یک چپ مدرن را داشته باشد در نتیجه حزب Partito Democraticodipcf sinistra  را تأسیس کردند که بعدها به «پارتتو دموکراتو» تبدیل شد و امروز با سیاست چپ مشترکات نسبتاً کمی دارد.

س: جنگ اوکراین را چگونه ارزیابی می کنید؟

ج: هدف از گسترش ناتو به سمت شرق و به همجواری مرزهای غربی روسیه موردی بیش از یک هدف استراتژیک علیه روسیه نیست. از همان ابتدا هدف از این گسترش نفوذ از طرف سرمایه داری غرب و دستگاه نظامی آن ناتو، ورود به حوزه نفوذ روسیه و رویاروئی با این کشور بود. البته این موضوع نیز پوشیده نیست که روسیه هیچگاه ادغام در یک نظم جهانی تحت رهبری آمریکا را نخواهد پذیرفت. ما از همان آغاز «عملیات ویژه روسیه» در اوکراین خواستار آتش بس و توقف فوری این درگیری شدیم اما متاسفانه دریافته ایم که کشورهای اتحادیه اروپا با رهبری آمریکا منطق «جنگی شکوهمند و ایدئولوژیک» و «دگماتیسمی نظامی» را ترجیح می دهند و مرتبا سلاح های بیشتر و بیشتری را به اوکراین ارسال می کنند. اکنون دیگر رازی نیست که دولت های ما قصد دارند حتما و حتما «روسیه را از نظر نظامی شکست دهند.» بدیهی است که هدف غرب صلح نیست بلکه پیروزی نظامی به هر قیمتی است. نباید فراموش کرد که در پس زمینه این درگیری، چین به عنوان متحد روسیه همچنان دشمن واقعی ناتو است. از طرفی دولت های غربی مایلند تا تنش فی مابین خود با روسیه را حفظ کنند. دولت ایتالیا نیز در رفتار تهاجمی غرب علیه روسیه غرب را همراهی می کند. در سطح جهان هر کسی که هژمونی غرب را زیر سوال می برد، با چماق ناتو مواجه می شود و البته این عمل کوشش سیستم سرمایه داری غرب فرافکنی بحران درونی این سیستم است.

س: عضویت ایتالیا در ناتو بچه معنا است؟

ج: ایتالیا برای ناتو به عنوان یک بازوی جنگی مهم است. ما چندین پایگاه نظامیِ آمریکائیِ مستقر در خاک خود داریم. صدها بمب اتمی در آنجا انبار شده است. به همین دلیل است که در شرایط بروز یک جنگ تمام عیار ایتالیا یکی از اولین اهدافی جنگی خواهد بود. البته در سالهای اخیر ارتش ایتالیا در ماموریت های جنگی بیشتر و بیشتر درگیر بوده است. در افغانستان، عراق و یا لیبی. در مبارزات انتخاباتی فعلی احزاب راست خواستار گسترش نیروی دریایی ما هستند و تمایل نشان می دهند تا زمینه همکاری ایتالیا با نیروی دریایی ترکیه فراهم شود. این نوع نظریات ادامه خطابه های تسلیحاتی سال 1914 است. راست های ایتالیا می خواهند در ناتو موقعیت بالاتری را کسب کنند. در عین حال این خبر خوب وجود دارد که اکثریت مردم ایتالیا مخالف تحویل سلاح از طرف ایتالیا به اوکراین می باشند. همین اکثریت با افزایش هزینه های نظامی در کشور نیز مخالف است. با وجود این 2 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور در صندوق بودجه ارتش سرازیر می شود. یعنی حدود 104 میلیون یورو در روز. رسانه های فرمایشی ایتالیا مانند همکاران دستآموز دیگر خود در غرب در این رابطه سکوت اختیار کرده و گزارشی منتشر نمی کنند. آنها به جای بیان شکوائیه های خلق، بلندگوی نخبگان سرمایه داری هستند. مردم نمی دانند پول مالیاتی که باید برای رفاه آنها صرف شود و یا توسط آن مدرسه، مهد کودک، دانشگاه یا جاده و اتوبان احداث شود عملا کجا حیف میل می شود. در شرایطی که مالیات برای تولیدکنندگان و فروشندگان اسلحه کاهش داده شده، برای نان و دیگر مایحتاج زندگی همچنان ثابت نگهداشته شده است.

س: ماریو دارگی نخست وزیر فعلی ایتالیا که سابقا رئیس بانک اروپا نیز بوده در مقر اتحادیه اروپا بروکسل به عنوان سمبول سرمایه داری مالی ، نماینده ماورا بحار و تکنوکراسی اروپا مورد احترام است.

ج: در طول سال های موجودیت اتحادیه اروپا مشخص تر شد که ماهیت این اتحادیه در تقویت نظام سرمایه داری با هدف کسب حداکثر سود است نه ارائه خدمات به مردم اروپا. این نوع عملکرد ریشه در فرهنگ اقتصادی مرکانتیلیسم آلمان دارد، «کسب حداکثر سود.»، «سودجوئی هدف اصلی» است. از زمان اجرای «برگزیت»، اتحادیه متوجه شد که چندان هم دارای وضعیت با ثباتی نیست. پس از آن بروکسل کوشید تا با روش تمرکز مدیریت، رهبری را از دست کشورهای کوچک اروپا خارج کرده و زیر نفوذ قاطع کشور های بزرگ اروپائی متمرکز کند. همزمان اتحادیه اروپا تلاش می کند تا پاسخی برای عدم موفقیت سیاست های اجتماعی خود پیدا کند. در عین حال همچنان تلاش برای گسترش نفوذ قدرت ژئوپلیتیک اتحادیه اروپا اعمال می شود. بنیانگذاری یک ارتش اروپایی در دست برسی است. جنگ اوکراین بهانه بررسی موضوع را فراهم کرده است. موضوع تشکیل چنین ارتشی بعنوان موضوع روز ولی منوط به وضعیت های پیش رو در اروپا و کل غرب است. باید توجه داشت که اتحادیه اروپا تابع سیاست های ناتوئی آمریکا است.

س: اگر سخنان شما را بدرستی فهمیده باشم، نتیجه می گیرم که اتحادیه اروپا سیاست مورد نظر تکنوکرات های نئو لبیرالِ مسلط بر اتحادیه را پی می گیرد؟

ج: من هم برداشت شما را تائید می کنم. این اتحادیه که قدرت تصمیم گیری اش بر چند صد تکنوکرات متمرکز است به سختی می تواند دموکراتیک باشد، آنها حتی می کوشند تا امپراتوری جدید اروپایی ایجاد کنند. بروکسل بدون شک سیاست های امپریالیستی فعلی را همچنان دنبال خواهد کرد. اتحادیه اروپا معتقد است برای کسب منافع بیشتر، حتی برای فراتر از مرزهای اتحادیه اروپا به ارتش اروپا نیاز دارد. این فقط یک حدس و گمان نیست، بلکه در هر سند رسمی اتحادیه اروپا قابل مشاهده و مطالعه است.

س:انترناسیونالیسم از جمله برنامه ها و اهداف کمونیستها است، حزب شما چه دیدگاهی را در این رابطه پیشنهاد می کند؟

ج: ما نه فقط مخالف وجود یک جامعه اروپائی نیستیم. بلکه طرفدار یک اروپای مردمی هستیم که مردم آن در همبستگی با یکدیگر همکاری داشته باشند. اروپای مورد نظر ما از اقیانوس اطلس تا اورال ها کشیده شده است. ما کنفدراسیونی از دولت های مستقل را پیشنهاد می کنیم. ارزیابی ما این است که اتحادیه اروپا در شکل و ماهیت فعلی عملا اصلاح پذیر نیست، زیرا تابع منطق سرمایه داری است. در نتیجه این سوال بسیار مهم همچنان مطرح باقی می ماند: چه نوع اروپائی برای ساکنان آن و برای غیر اروپائی ها مفید و لازم و ضرری است؟

 

https://www.jungewelt.de/artikel/433905.linke-in-italien-das-ist-die-wettr%C3%BCstungsrhetorik-aus-dem-jahr-1914.html


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت ۷ سپتامبر ۲۰۲۲

 
 

اشتراک گذاری: