ایران و جهان   

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

۸ خرداد ۱۴۰۱

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

عنوان اول پیک نت 8 خرداد

آیا هیچ امیدی نیست که

حکومت تن به تغییرات بدهد؟

 
 
 

 

 

با تظاهرات گسترده مردم علیه گرانی های اخیر و سپس تظاهراتی که عمدتا پس از فرو ریختن برج متروپل در آبادان، در شهرهای مختلف خوزستان و حتی برخی شهرهای دیگر شکل گرفت، بار دیگر مسئله سقوط حکومت هم در میان مردم و هم در میان بخش عمده ای از اپوزیسیون داخل و خارج کشور مطرح شده است. بحثی که عمق ندارد و می تواند به یک دوران ناامیدی از هر گونه تغییری در جمهوری اسلامی تبدیل شود. هیچکس منکر خواست اکثریت مردم ایران برای رهائی از اوضاع کنونی و حاکمیتی که متهم اصلی این وضع به شمار می رود نیست. تبدیل هر حادثه و تصمیم حکومتی، حتی آلودگی هوا به بهانه ای برای تظاهرات اعتراضی و سپس تبدیل شعارهای آن علیه حکومت خود بهترین نشانه خواست مردم برای تغییرات اساسی است. اما صرفا خواست مردم برای چنین تغییراتی کافی است؟ آیا می توان به حکومت ایران برای انجام اصلاحات و تغییرات امید داشت؟ یا ما با دستگاه منجمدی روبرو هستیم که ظرفیت پذیرش تغییرات را ندارد؟

ادعای ضرورت نداشتن امید به حکومت یعنی نفی جنبش اجتماعی. در حالیکه امید به تغییرات در  حکومت ها جزء جدایی ناپذیر هر جنبشی است. واهی بودن یا نبودن این امید را خود جنبش و شرایط تحول آن تعیین می کند، نه اینکه ما از قبل آن را بجای جنبش و بجای مردم تعیین کنیم. جنبشی که امید به حکومت نداشته باشد به شورش کور می انجامد. جنبشی که به شورش می انجامد، جنبشی است که مرحله امید را پشت سرگذاشته و بی آنکه جانشینی وجود داشته باشد به حکومت جایگزین دیگری امید بسته و بتدریج که این امید به نا امیدی می انجامد، اگر دست به شورش هم نزند نا امید و منفعل می شود.

این نگاه حکومت را بطور کلی از جامعه جدا می داند و نه بازتابی از جامعه و تناسب قوای اجتماعی. تناسب قوای اجتماعی هیچگاه به شکل انفجاری تغییر نمی کند بلکه تغییر آن تدریجی است. بازتاب جنبش و خواست های مردم در حکومت هم تدریجی است. در همه این مراحل امید به حکومت و امکان ایجاد اصلاح و تغییر در آن نقش اصلی را در ایجاد جنبش اجتماعی بازی می کند. 

اگر امید به تغییرات در حکومت نداشته باشیم، باید آن را سرنگون کنیم. راه حل دیگری وجود ندارد. دو پرسش در اینجا بوجود می اید.

اول چگونه؟

 دوم به نفع کی؟

نداشتن امید به حکومت شاید خیلی جذاب به نظر برسد و میدان بزرگی برای تخیلات زیبا فراهم می کند. ولی در عمل همانطور که تجربه چهل سال گذشته نشان داده، عملا موجب بیگانگی با جنبش های اجتماعی با خواست های کوچکتری تبدیل می شود. این شعار که باید جنبش های اجتماعی را سازماندهی کنیم، خود حاوی یک تناقض است، زیرا هیچ جنبش اجتماعی با سرنگونی آغاز نخواهد شد.

آیا امید به تغییر در حکومت ها یا حکومت در ایران به نتیجه می رسد؟ نمی دانیم. چون شرایطی که درون آن جنبش اجتماعی گسترش می یابد و نحوه بازتاب آن در حکومت و شرایط داخلی و جهانی آن لحظه برای ما و برای هیچکس روشن نیست. می توانیم حدس هایی بزنیم و پیش بینی هایی بکنیم که ممکن است درست از آب در اید یا در نیآید. تنها چیزی که می دانیم آن است که اگر بی اعتناء به توازن نیروی اجتماعی و توان حکومت برای مانور به تخیلات خود ادامه بدهیم و باروت خوش باوری ها را در هر تظاهرات و اعتراض اجتماعی زیاد کنیم، زمانی که حکومت دست به مانور می زند و جنبش بدلیل نداشتن امکان برداشتن گام های بلند تر آرام می گیرد و یا حتی عقب می نشیند، آنوقت خود نیز مانند جنبش گرفتار ناامیدی و انفعال می شویم.

در ادامه همین ارزیابی از اوضاع جامعه و توان حکومت است که ما اکنون توجه را روی تضادی متمرکز کرده ایم که میان سیاست داخلی و خارجی شکل گرفته است. آیا سیاست خارجی که در جهت مثبت و مقاومت قرار گرفته و ضرورت پشتیبانی ملی را برای ادامه خود می طلبد می تواند بر جنبه های منفی سیاست داخلی غلبه کند یا برعکس سیاست های داخلی و قدرت گرفتن باندهای مافیایی و سرمایه داری تجاری وابسته و اتاق بازرگانی می توانند این جهت گیری های مثبت سیاست خارجی را خنثی کنند؟ برای پیروزی راه حل اول باید تلاش کرد. تعمیق جنبش وسیع نارضائی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کنون از این طریق امکان پذیر است و باید کوشید مردم با این تضاد هر روز بیشتر آشنا شده و حکومت را برای همسو کردن سیاست داخلی با سیاست خارجی زیر فشار گذاشت.

(عکس: مخبر معاون اول دولت، جرات کرده و در صحنه حادثه فرو ریختن متروپل حاضر شد. حتی گروه امداد نیز خشمگین بود!)

به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت ۲۹ مه ۲۰۲۲

 
 

اشتراک گذاری: