آيتالله مشگينی، در مراسم آغاز اجلاس مجلس خبرگان رهبری كه
روز سه شنبه كار خود را شروع كرد، تشريح محيرالعقولی از برگماری، انتخاب و كشف
"رهبر" ارائه داد ايشان گفت،
كه رهبر را خداوند انتخاب ميكند و خبرگان رهبری اين انتخاب خداوند را كشف ميكنند
و از آنجا كه اين خبرگان را مردم انتخاب
ميكنند، رهبر و رهبری در جمهوری اسلامی امری انتخابی است البته دراينجا آيتالله مشگينی دو پله يكی از
نردبان تفسير انتخاب رهبری بالا رفت و فراموش كرد بگويد همين خبرگان هم اول از سوي
شورای نگهبان انتخاب شده و حداكثر آرائی كه به آن داده شده شايد چهل و دو در صد
واجدين حق رای در ايران باشد
با
قاطعيت ميتوان مدعی شد، كسانی كه در مراسم گشايش مجلس خبرگان حضور داشتند،
همانگونه گوششان به اين ارزيابی آيتالله منتظری بدهكار نبود كه مردم نيست آنها كه
در مجلس نشسته بودند، خودشان ميدانند كيستند، چه كرده و ميكنند و آيتالله
مشگينی هم چرا اين حرفها را ميزند مردم
هم كه خود بهتر از خبرگان حاضر در مجلس ميدانند به كی رای دادهاند، به كی ندادهاند
و سروته اين حرفها به كجا ميخواهد ختم شود
آقاي
مشگينی ميخواهد بگويد رهبر سايه خداوند است، و اين همان حرفياست كه نه شاهان
ايران، كه شاهان همه كشورهای ديگر نيز مدعي آن هستند و خود را "ظلالله"
ميدانند
حرف
و سخن پيرامون اين تعبير آيتالله مشگينی از انتخاب و يا كشف رهبر بسيار است، اما
محوريترين سخن با ايشان، با اين پرسش شروع ميشود:
مگر
در انقلاب 57 وقتی مردم آيتالله خمينی را به رهبری پذيرفتند، خبرگانی در اين ميان
نقشه واسطه بين خدا و مردم را عهده دار بودند؟ مگر اين خبرگان آيتالله خمينی را
در يك نشست و برخاست كشف كرده و به مردم معرفی كرده بودند؟
نه
تنها اين خبرگانی كه اكنون در مجلس خبرگان نشستهاند، بلكه آنها كه در دهه اول
جمهوری اسلامی ترور شدند و يا در انفجارهای تروريستی جان باختند نقشی در كشف آيتالله
خمينی و پذيرش وی از سوی مردم بعنوان رهبر نداشتند خبرگانی كه اگر زنده مانده بودند اكثريت قريب به اتفاق خبرگان امروزي
در مجلس خبرگان رهبری اساسا نميتوانستند جائی داشته باشند
با تعبير آيت الله منتظری، رهبر اول جمهوري
اسلامی را مردم كشف كردند و رهبر دوم را خبرگانی كه مدعی پل ارتباط و واسطه بين
مردم و خدا شدهاند
چه اين خبرگان و چه خبرگانی كه ترور و يا كشته
شدند، اگر نام و هويتی در حاكميت پيدا كردند و يا كردهاند، بعد از پذيرش آيتالله
خمينی به رهبری از سوی مردم و پيروزی انقلاب است نه برعكس
آن
روز كه آيتالله خمينی روی شانههای مردم از فرودگاه مهرآباد تا بهشت زهرا برده
شد، يكنفر از جمع امروزی مجلس خبرگان، در ميان مردم محلی از اعراب نداشتند بايد ديد چه شده؟ چه گذشته؟ چه ميگذرد؟ كه
رئيس مجلس خبرگان و امام جمعه قم، امروز خود و مجلسيانی كه بر آنها رياست دارد را
كاشف و خالق رهبر ميداند
وقتي
رهبر كنونی جمهوری اسلامی هم ميگويد "رهبری هم بينياز از نظارت نيست"،
چرا آيتالله مشگينی به نيابت از خبرگانی كه در اجلاس مجلس خبرگان حضور يافتهاند
ميگويد "رهبر فقط به خداوند پاسخگوست"
بايد
ديد واقعيت چيست و اين اصرار بر غير نظارتی كردن رهبر و رهبری با چه هدفی صورت ميگيرد
واقعيت
اينست كه بين هفتاد تا هشتاد در صد قدرت و اختيارات حكومتی و بزرگترين نهادهاي
مالی و تبليغاتی و نظامی در جمهوری اسلامی در نهاد رهبری متمركز شده و همه آنها كه
از ولايت مطلقه و پاسخگو نبودن رهبر دفاع ميكنند، كساني هستند كه به نوعی در
پيوند با اين نهاد غير پاسخگو قرار دارند و نميخواهند در باره عملكردشان به مردم
پاسخ بدهند آنها كه خود در كشف و برگماري
رهبر نقش داشتهاند، بنيادهای عظيم مالي-مذهبی را دراختيار دارند و ميدانند كه به
محض پذيرش اصل نظارت بر كار رهبری، آنوقت خود بايد پاسخگوی بسياری از حوادث،
رويدادها، غارتها، چپاولها، معاملات سياسي-پولی، ارتباطهای پنهان بينالمللی،
جنايات، حقكشیها و امثال انها در جمهوری اسلامی باشند به اين ترتيب دفاع آنها از ضرورت پاسخگو نبودن
رهبر، در حقيقت دفاع از پاسخگو نبودن خويش است آنها از رهبر دفاع نميكنند، از خويش و خويشاوندان دفاع ميكنند
|