“سيلويو
برلوسكوني“ نخست وزير اولترا ليبرال و ميلياردر ايتاليايی به بركت مالكيت كانالهاي
تلويزيونی، سانسور كامل خبری را در ايتاليا برقرار كرد و سپس زير چتر اين سانسور و
تبليغات بی وقفه تلويزيونی برای خويش اكثريت آرای انتخاباتی را بدست آورد دست او در دهها پرونده فساد مالی و اقتصادی در
ايتاليا و ديگر كشورهای اروپايی بند است و بايد از دادگاهی به دادگاه ديگر برود برلوسكونی كه قبل از هر چيز به فكر تجارت و كسب
و كار خود است اخيرا طرحی را به منظور فشار بيشتر بر طبقه كارگر و مزدبران ايتاليا
و قانونی كردن و فراگير كردن اخراج آنان در دست اجرا دارد كه به گفته وی گويا با
اخراج كارگران اشتغال ايجاد خواهد شد البته
برلوسكونی توضيح نميدهد كه چرا هم
بيكاران ايتاليا و هم كارگران آن كشور با طرح او كه ظاهرا به نفع آنان است
مخالفند و اين صاحبان صنايع ايتاليا، كمپانی های چندمليتی اروپايی و آمريكايی و
شركا و رفقای برلوسكونی هستند كه از اين طرح دفاع ميكنند؟
پيامد اين طرح تا بدينجا آن بوده است
كه در ظرف دو هفته اخير دو تظاهرات در مقياس ميليونی در ايتاليا برپا شده است كه
وسعت شركت مردم در آن حتی سازماندهان تظاهرات را هم غافلگير كرد
همزمان با ايتاليا، مجمع تشخيص مصلحت
نظام ايران نيز كه اخيرا رهبر جمهوری اسلامی تركيبی از بازاريان بزرگ و افراطي
ترين عناصر اولتراليبرال داخلی را در آن گنجاند طرحی مشابه طرح برلوسكونی را در
دست بررسی دارد البته در ايران، از آنجا كه سنديكاهای مستقل كارگری سركوب شده اند،
روزنامه ها و روزنامه نگاران زير فشار دائمی قوه قضاييه و انواع و اقسام دادگاه ها
و نهادهای نظامی و انتظامی قرار دارند و كارگران از هر گونه حمايت قانونی و
اجتماعی محروم ميباشند، مجمع تشخيص مصلحت نظام اميدوار است طرحها و برنامه های آن بي
سروصدا و بدون برانگيختن اعتراضی كه قادر به سركوب آن نباشد پيش خواهد رفت
آنچه شرايط ايران و ايتاليا را با هم
متفاوت ميكند ظاهرا موضع نيروهای چپ در قبال اين تحولات است اگر
تظاهرات ايتاليا از جمله به ابتكار چپ مركز و ائتلاف موسوم به اوليويه (زيتون) و
بخشی از سوسيال دمكراسی آن كشور صورت گرفت چپ مذهبی داخل كشور كه به اهرمهاي
حكومتی نيز دسترسی دارد و بخشی از آن خود را به سوسيال دمكراسی نزديك ميداند و در
خانه كارگر، فراكسيون كارگری مجلس و حزب كار اسلامی نيز حضور دارد، خاموشی را
ترجيح ميدهد
ظاهرا، هنوز چپ مذهبی در ايران در
رويای حفظ ائتلاف با كارگزاران سازندگی، تجاوز به حقوق زحمتكشان را قابل چشم پوشي
ميداند اين چشم پوشی تا آنجاست كه سخنان چندی پيش سعيد
حجاريان در جلسه جبهه مشاركت كه از «تعديل اقتصادي»
به عنوان "فاجعه اقتصادي"
نام برده بود نيز به سرعت فراموش شد يا سعی شد بياد آورده نشود و در عوض، جای آن
را تعريف و تمجيد از خصوصی سازی و قانونی كردن اخراج كارگران و طرح هائی مشابه طرحهاي
برلوسكونی گرفت
ظاهرا اينان توجه ندارند انچه در
ايتاليا بصورت تظاهرات بروز كرد در ايران بدليل مسدود بودن مجاری اعتراض از يكسو و
فقدان حداقل حمايت های اجتماعی از زحمتكشان از سوی ديگر، دير يا زود بصورت يك
انفجار بروز خواهد كرد
جای تاسف بسيار است كه پاره ای خيال
پردازی ها، حتی از سوسيال دمكراسی اروپا هم عقبتر است و سازوكار انتخابات چنان مطلق
شده است كه ظاهرا فراموش شده در چه كشوری و در چه شرايطی مبارزه بايد پيش برده شود
در جبهه دوم خرداد، اكثريت چنان در روياي
كسب حمايت انتخاباتی قشر متوسط بسر ميبرد كه فراموش كردهاست، اولا فشاری كه بر
طبقه كارگر و تهيدستان جامعه وارد ميشود دير يا زود پيامدهايش گريبان ديگر قشرها و
قبل از همه قشر متوسط را خواهد گرفت و ثانيا كشوری كه در آن نيروی كار از امنيت
برخوردار نباشد هيچگاه نخواهد توانست يك نظم سالم اقتصادی و صنعت ملی را برقرار
سازد و اين ادامه فاجعه اقتصادی و اجتماعی در مقياس ملی را سرعت خواهد بخشيد.
بالاخره اينكه طبقه كارگر و زحمتكشان شايد ديرتر به صحنه بيآيند ولی آن زمان كه ابتكار
را در صحنه بدست گيرد نقش تعيين كننده ايفاء خواهد كرد اعتصابات منجر به پيروزی انقلاب 57- بويژه در صنعت نفت- نمونهاي
فراموش نشدنياست
ادامه جنبش اصلاح طلبی در ايران در
گرو حفظ يا عدم حفظ ائتلاف با كسانی نيست كه ضعيفترين اعتقاد را به اصلاحات مورد
نظر مردم دارند، نگرانی در جدائی از اين طيف نيست، آنچه بايد نگران آن بود از دست
دادن حمايت اكثريت مردم زحمتكشی است كه به اميد پايان يافتن فجايع و خاتمه يافتن
تسلط مافيای ثروت و قدرت به جنبش اصلاح طلبی روی آوردهاند
|