روزنامه سخنگوی حزب سوسياليسم دمكراتيك آلمان
دخالت آمريكا در ايران
برای خفه كردن آزادی است



خانه عفاف از دل غارت 
و سفره خالی بيرون آمده
 محمد حيدری - پارس پژواك
جدال حكومتی بر سر دو گزينه به لحظات قطعی و مهم تصميم گيری نزديك ميشود : يا سركوب داخلی و رفتن به سوی مذاكره با آمريكا و خروج از بحران اقتصادی و يا مدارا با مردم و گشايش درهای مذاكره با آمريكا و خاتمه بخشيدن به محاصره اقتصادی
روزنت
امروز
پارس پژواك
رويداد
همه ايران
راديوها
آزادی
صدای ايران
بی بی سی
فرانسه

نشريات

ابرار
آزاد
اطلاعات
آفتاب يزد
انتخاب
ايران
جمهوری
چشم انداز
چيستا

راه توسعه

حيات نو
خراسان
رسالت
روز نو
كيهان
نوروز
همشهری
ماهنامه آفتاب
يك هفتم

سايت ها

اكو نيوز
ايران امروز
ايران مانيا
ايرنا
ايسنا
اديب برومند
پيك ايران
تحكيم وحدت
دمكرات كردستان
راشدان
راه توده
راه كارگر
شمس
عصرنو
كار
گذرگاه
گويا
مرور
مشاركت
ملي- مذهبی
موتلفه
نامه مردم
نهضت ازادی
همصدا
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
برنامه‌ها
 
 
 
                pyknet@perso.be  

كناره گيری از حاكميت، به معنای ضعف در بهره گيری ازموقعيتی است كه
 بسود جنبش و عليه مخالفان اصلاحات در حال تكامل است
علی لاريجانی خود را آماده
كفالت رياست جمهوری ميكند

رايزنی ها و پيام های شفاهی روزهای اخير پيرامون متن
پاسخ دكتر محمد رضا خاتمی به حاج حبيب الله عسگراولادی

مهم‌ترين نكته‌ای كه موتلفه اسلامی خواهان حذف آن از پاسخ محمد‌رضا‌خاتمی به عسگراولادی است، طرح حضور رهبران حجتيه و مقلدان آيت‌الله خوئی در رهبری جمعيت موتلفه، طرح تبديل جمهوريت به حكومت و ماجراهای مربوط به انتخابات سال 76 و فشار اين جمعيت به روحانيون قم برای حمايت از ناطق نوری است




از ديدار احتمالی باقی و گنجی با سولانا جلوگيری شد


نامه صمد پورترابی به آيت الله طاهری



كناره‌گيری از حاكميت، به معنای ضعف در بهره‌گيری از موقعيتی است كه

روز به روز به سود جنبش و عليه جبهه مخالفان اصلاحات در حال تكامل است!

 

علی لاريجانی خود را آماده

كفالت رياست جمهوری می‌كند!

برخي اخبار دريافتی حكايت از پاره‌اي ديدارهای سياسی جهت آماده شدن جبهه مخالفان اصلاحات برای مقابله با كناره‌گيري احتمالی اصلاح طلبان از حاكميت دارد. به موجب اين اخبار، علي‌لاريجانی كه پيوسته در شورای امنيت ملی و جلسات كابينه بعنوان سخنگوي مهاجم جبهه مخالفان اصلاحات حضور داشته است، بتدريج خود را آماده پذيرش ماموريت‌هاي بزرگتر مي‌كند. اطمينان همه جانبه‌ای كه رهبر به وی دارد و حمايتی كه از جانب آيت‌الله جوادي‌آملی پشت برادران لاريجانی قرار دارد و همچنين پايداری وی در نگهداری سيماي جمهوری اسلامی دركنار مخالفان اصلاحات و ارتباط ويژه وی با رهبر، در مجموع موقعيتی را برای وی فراهم ساخته كه در صورت يك جابجائي سريع و كودتائی قدرت او بتواند نقش اجرائی مهمی را در جمهوری اسلامی عهده دار شود.

كناره گيری از حاكميت

رايزني‌ها و ديدارهای علي‌لاريجانی با رهبران و كارگزاران جبهه مخالفان اصلاحات در هفته‌ها و روزهای اخير، باز مي‌گردد به بحثی كه در جبهه مشاركت ايران اسلامی و در ميان اصلاح طلبان پيرامون ضرورت كناره گيری از حاكميت و به ميدان كشاندن جناح راست مطرح است.

اين بحث در حالی جريان دارد و رو به گسترش است، كه بسياري معتقدند اين كناره گيری يك اشتباه بزرگ و در عين حال ناشی از عدم جسارت لازم براي افزايش جنبه مبارزاتی اصلاح‌طلبان حاضر در حاكميت بر جنبه سياسي-مذاكراتی است. كناره گيري در برابر تهاجم سياسي قرار دارد، كه در صورت تحقق راه كار اول، بر خلاف تصوري كه به آن دامن زده مي‌شود اعتماد مردم نسبت به توان مبارزاتی اصلاح طلبان حاضر در حاكميت كاهش يافته و آنها را افرادی كه ميدان را خالي كردند ارزيابی خواهند كرد، در حاليكه در حالت دوم، حتی اگر منجر به يورش به اين نيروها و سردرآوردن آنها از زندان‌ها نيز بشود، باور مردم به پايداری آنها تقويت خواهد شد. اين دو شيوه در حاكميت نيز با دو عكس‌العمل روبرو خواهد بود.

1‌- در صورت كناره گيری از حاكميت، جبهه مخالفان اصلاحات با به ميدان كشيدن چهره‌هائی نظير علي‌لاريجاني باب مذاكرات با امريكا را فورا خواهد گشود،

2‌- بخشی از نقدينگی دولت را با افزايش حقوق و دستمزدها و يك رونق بسيار كوتاه مدت و گول زننده اقتصادی وارد بازار خواهد كرد.

3-‌ ‌برخلاف وضع موجود، مطبوعات جناح راست برای مدتی خود را با تمايلات جوانان نزديك كرده و سيمای جمهوری اسلامي چهره‌ای كاملا متفاوت با چهره كنونی به خود خواهد گرفت.

4-‌ تبليغات سنگينی سازمان داده خواهد تا همه مشكلات و دشواري‌های اقتصادی متوجه دولت خاتمی و اصلاحات شود.

5-‌  بازداشت‌ها و دستگيري‌ها بصورت مرحله‌ای و زمان‌بندي شده و فارغ از افشاگري‌هاي مطبوعات به اجرا گذاشته خواهد شد و فضای سياسی را با پاره‌ای جنجال‌ها چنان دچار تلاطم خواهند كرد كه اخبار اين دستگيري‌ها و بازداشت‌ها بازتابی در ميان مردم نداشته باشد و با امتيازهای بزرگ اقتصادی به امريكا و اروپا، رسانه‌هاي فارسی زبان خارج از كشور را نيز برای مدتی غافلگير خواهند كرد و اخبار اين دستگيري‌ها و بازداشت‌ها در زير سايه اين جنجال‌ها و امتيازها مدفون خواهد شد.

مذاكرات و رايزني‌هائی كه اكنون به رهبری علي‌لاريجانی صورت مي‌گيرد، تدارك برای چنين شرايطی است. همچنان كه موافقت رهبر با دستگيری 30 چهره مشخص از ميان اهل سياست و فرهنگ و ادب كشور، در ادامه حركت در اين مسير و تهديدات وی در آخرين سخنراني‌اش نيز همين پيش بينی را تائيد مي‌كند.

اوج گيری اعتراضات روحانيون و امام جمعه‌ها كه مستقيما عليه سياست‌های رهبری در 13 سال گذشته است، رسوائی هر صحنه‌سازی كه به ميدان مي‌آورند(ازجمله ماجرای آغاجری و يا اعترافات پورزند) و آغاز زمزمه‌‌هائي درصفوف سپاه پاسداران از يك سو و اعتراضات شديد والدين آقازاده‌هائی كه باتهام اختلاس نامشان مطرح است از سوی ديگر، به تدابير ضربتي امكان بروز داده‌است. آگاهان معتقدند كناره گيري از حاكميت، به معنای ناتواني از بهره‌گيری از اين موقعيت به سود جنبش، بيم از صراحت بيشتر بخشيدن به افشاگري‌ها و مقابله‌ها و ترديد در جسارت بيشتر بخشيدن به مردم برای آماده شدن برای حضور موثر تر در صحنه تلقی شده‌ و جبهه مخالفان اصلاحات را نسبت به بهره‌گيری از اين ضعف اميدوار ساخته‌است.

 



رايزنی‌ها و پيام‌های شفاهی روزهای اخير پيرامون

متن پاسخ دكتر محمد‌رضا خاتمی به حاج‌حبيب‌الله عسگراولادی

 

پاسخ به عسگراولادی

پرده‌ها را كنار خواهد زد؟

  مهم‌ترين نكته‌ای كه موتلفه اسلامی خواهان حذف آن از پاسخ محمد‌رضا‌خاتمی به عسگراولادی است، طرح حضور قاطع رهبران حجتيه و مقلدان آيت‌الله خوئی در رهبری جمعيت موتلفه، طرح تبديل جمهوريت به حكومت و ماجراهای مربوط به انتخابات سال 76 و فشار اين جمعيت به روحانيون قم برای حمايت از ناطق نوری است!

 

محافل سياسی تهران از رايزني‌هائي در باره محتوای پاسخ محمد‌رضا خاتمی دبيركل جبهه مشاركت ايران اسلامی به حاج‌حبيب الله عسگراولادی دبيركل جمعيت موتلفه اسلامی اطلاع مي‌دهند. حاج‌حبيب‌الله عسگراولادی در نامه‌ای كه امضای وی را دارد اما انشاي ديگران، اتهامات سنگينی را متوجه جبهه مشاركت، مجاهدين انقلاب اسلامی و محمد‌رضا خاتمی كرده‌است. اين نامه ظاهرا بعنوان پيام به كنگره اخير جبهه مشاركت ايران اسلامی تنظيم و ارسال شده بود، اما تا چند روز پيش منتشر نشده بود، تا آنكه شخص دبيركل موتلفه اسلامی خود را به روزنامه‌های وابسته به جناح راست جمهوری اسلامي داده و متن آن را فاش ساخت.

آنگونه كه از قرائن پيداست، جمعيت موتلفه اسلامی با ارسال اين نامه به كنگره جبهه مشاركت ايران اسلامی قصد تاثير گذاری روی متن بيانيه پاياني اين كنگره را داشته، اما زمانی كه از اين تاثيرگذاري نا اميد شده متن نامه را منتشر ساخته‌است. در بيانيه جبهه مشاركت ايران اسلامي، برای نخستين بار از نظرسنجي‌ها و آمارگيري‌هائی ياد مي‌شود كه به موجب آنها مردم ايران از روحانيون حاكم و نقش بازاري‌ها در حاكميت و در سرنوشت كشور بشدت عصبی و ناراضي‌اند و خواهان تغييرات اساسی در بنيان‌هاي حاكميت هستند. تاكيد بيانيه جبهه مشاركت روی اين نظرسنجي‌ها و ديدگاه مردم نسبت به حكومت بازاري‌ها، طبعا واكنش‌هاي تند جمعيت موتلفه اسلامي، بعنوان سخنگوی اين طيف حكومتی را مي‌توانست به همراه داشته باشد.

گفته مي‌شود اكنون برخی پيام‌هاي ارسالی برای رهبران جبهه مشاركت ايران اسلامی بر اين پايه قرار دارد كه سرنوشت نهائی انتشار روزنامه نوروز و يا اساسا يك روزنامه سخنگوی جبهه مشاركت ايران اسلامی بستگی بهپاسخ نامه دكترمحمد‌رضاخاتمی به حاج‌حبيب الله عسگراولادی دارد. آنچه كه موتلفه اسلامی از انتشار و تاكيد بر آن بيم دارد، نقش و موقعيتی است كه رهبران شناخته شده انجمن حجتيه و مقلدان آيت‌الله خوئی در رهبری جمعيت موتلفه دارند. اين افراد كه دو چهره شاخص آنها علي‌اكبرپرورش قائم مقام رهبری موتلفه اسلامی و مصطفی ميرسليم وزير اسبق ارشاد اسلامی در كابينه هاشمی رفسنجانی هستند، در ابتدای تشكيل حزب جمهوري اسلامی نيز در رهبری اين حزب و دركنار افرادی مانند دكتر حسن آيت، شاخه حجتيه و مقلدان آيت‌الله خوئی را تشكيل داده بودند. آيت‌الله خوئی با انقلاب 57 و شخص آيت‌الله خمينی مخالفت بنيادی داشت و تا پايان عمر نيز بر نظرات خود پای فشرد. بخش ديگری از نگرانی جمعيت موتلفه اسلامي، شرح وابستگی لباس‌شخصي‌ها به موتلفه اسلامی و اشاره به در اختيارداشتن واحدهاي مسلح از سوی جمعيت موتلفه اسلامی و قبضه بنيادهای عظيم مالی نظير كميته امداد توسط رهبری اين جمعيت است. و اين درحالی است كه بنياد مستضعفان و جانبازان نيز سال‌ها از طريق محسن رفيقدوست عضو رهبری موتلفه اسلامی در قبضه اين جميعت بوده‌است. بخش ديگری از نگرانی جمعيت موتلفه اسلامی ناشی از طرح دوباره ماجرای انتخابات سال 76 و نقش شخص عسگراولادی در مذاكره با روحانيون برای جلب حمايت از ناطق نوري، طرح عسگراولادی برای تبديل جمهوريت به حكومت است، كه اكنون در مجمع تشخيص مصلحت توسط وابستگان موتلفه اسلامی پيش برده مي‌شود. همچنين نقشی است كه عسگراولادی در هيات منصفه مطبوعات دارد.

اين مجموعه اطلاعات و رايزني‌ها و گفتگوهای پشت پرده، طي روزها و هفته‌های اخير موجب شده تا تنظيم و انتشار پاسخ به حاج‌حبيب‌الله عسگراولادی را، كه مي‌تواند پاسخ افشاگرانه‌ای به موثرترين تشكل حزبی جناح راست مخالف اصلاحات باشد با تاخير روبرو ساخته‌است.

 



نهم مرداد ماه

هزار و سيصد و هشتاد و يك

سخن روز

تراژدی حاصل از سيزده
 سال رهبری مطلقه

در آستانه پيروزی انقلاب پنجاه و هفت و در روزهای نخست پيروزی اين انقلاب، دو اقدام جنجال برانگيز بنام حجت‌الاسلام هادی غفاری و آيت‌الله صادق‌خلخالی ثبت است. در اقدامی زود هنگام و نمادين، بدستور اولی فاحشه‌خانه تهران در انتهای خيابان سي‌متری با خاك يكسان شد و در اقدام دوم، بدستور آيت‌الله خلخالي بارگاهی كه برای رضاخان در شاه‌عبدالعظيم ساخته و هر ميمهان خارجی را براي نثار گل بر قبر وي، بعنوان بنيانگذار ايران نوين به آنجا مي‌بردند، با بلدوزر صاف و با خاك يكسان شد.

كسی بخاطر ندارد كه مهندس بازرگان و دولت موقت اعتراضی آشكار نسبت به اقدام دوم كرده باشند و يا مطبوعات سخنی به اعتراض در اين باره نوشته باشند، مگر آنكه اين تخريب بر اساس موازين شرعی بايد صورت گيرد؛ اما در باره اقدام اول هم دولت موقت معترض جدی بود و هم مطبوعات. ويرانی سرپناه بر سر مشتی زن بي‌پناهی كه با تن فروشی امرار معاش مي‌كردند و يا در چنگال سوداگران فحشاء به اسارت در آمده بودند، نمي‌توانست مشكل فحشاء را حل كند، همچنان كه ويران سازی مقبره رضا‌خان نمي‌توانست خلق و خوی ديكتاتوري، استبداد و سلطنت را بخشكاند.

بسياری از زنان فاحشه‌خانه آن دوران تهران را به خانه بزرگ ثابت پاسال در انتهای خيابان جُردن آنروز منتقل كردند و در پشت ديوارهای طوسي‌ رنگ و سنگي آن، بدستور هادی غفاری كلاس‌هاي توبه و آموزش اسلامی را برپا كردند. از ميان آنها، تعدادی را برای برهم زدن متينگ‌ و سخنراني‌ها سازمان دادند و تعدادی نيز بقيه عمر خود را وقف خدمت در زندان‌ها و يا حضور در گشت‌های خياباني كردند. گفتند مي‌خواهيم فحشاء را از ميان برداريم، غافل از علل اجتماعی آن پديده‌ای كه ابتدا از سطح به عمق رفت و اكنون با وسعتی كه تصور آن را نمي‌كردند يكبار ديگر به سطح بازگشته‌است.

بيست و چهار سال پس از آن دو رويداد فراموش نشدني، تهران يكی از مراكز تجارت دختران نوجوان و صدور آن به كشورهای خليج‌فارس و شهرهاي بزرگ آن-بويژه تهران- چنان به فحشاء و تن فروشی آلوده‌اند كه حضور زنان و دختران در حاشيه خيابان‌‌ها، به شناسنامه اين شهرها تبديل شده‌است. نسخه‌هائي كه هاشمی رفسنجانی برای ترويج ازدواج موقت در نماز جمعه‌هاي تهران مي‌پيچيد، سرانجام به انتشار طرح تاسيس نخستين فاحشه‌‌خانه رسمی در تهران انجاميده‌است. به موجب اين طرح قرار است چندين هتل و خانه امن (!) به بنگاه‌ها، دفاتر و موسسات صيغه موقت و تقسيم تن فروشان ميان مشتريان اختصاص يابد و درآمد ناشی از آن نيز تحت نظارت شرعی خرج شود. قربانيان فقر، فلاكت، شكست طرح‌هاي متعدد حجاب اجباري، مقابله با ورزش بانوان، جشن‌های شرم‌آور بلوغ در مدارس دخترانه كه روان پريشی را در اين مدارس بدنبال آورده‌است، كشاورزی ويران، گسترش ايدز، سفره‌های خالي، شوهران بيكار، زنانی كه شوهرانشان را در جنگ از دست دادند و... قرار است در اين موسسات ثبت‌نام شده و نهضت تن‌فروشي ترويج يابد! آنچه را "زال‌ممد" در انتهاب خيابان سی متری تهران پی افكنده بود و هادی غفاری با تصور از بين بردن آن ويران كرد، اكنون دهها هتل و صدها خانه‌امن نيز پاسخگوی آن نيست!

سيامك پورزند و يورش فرهنگي

همزمان با انتشار گزارش مربوط به تاسيس نخستين فاحشه‌خانه بزرگ و متمركز در تهران، سيماي جمهوری اسلامی يك روزنامه‌نگار مطبوعات دوران شاه را به پشت ميز محاكمه و مصاحبه تلويزيوني كشانده‌است: سيامك پورزند. روزنامه‌نگاری كه در دوران پيش از انقلاب در حاشيه مطبوعات اينسو و آنسو مي‌رفت و سخنش بيش از توان و عملش بود!

بيست و چهار سال پس از ويرانی مقبره رضاخان و در تلاش برای احيای سلطنت زير لوای ولايت، سيامك پورزند را به تلويزيون آورده‌اند تا بگويد در تمام اين سال‌ها سلطنت طلب‌ها اشاعه فرهنگ غربی مي‌كرده‌اند، روشنفكران و دگرانديشان ملی و مترقی كشور طرفدار سلطنت و فرهنگ غربي‌اند و رهبری آن هم برعهده وی بوده‌است! افتخاری كه هرگز در دفتر سلطنت دوران پهلوي پسر و پدر ثبت نيست و در هر دو دوره سيطره ظل‌الله بر سر ملت ايران، اهل فرهنگ، انديشه، دگرانديشی و مطبوعات در تنگناي معيشت و حرفه بوده‌اند. طرفداران احيای سلطنت، زير لواي ولايت مطلقه، پورزند را به تلويزيون آورده‌اند تا بگويد همه بحرانی كه اكنون سراپاي جامعه‌ايران را فرا گرفته ناشي از يورش فرهنگی غرب است و اين يورش هم كار سلطنت‌طلب‌هائي است كه قدرتمندانه بيست و چهار سال در جمهوری اسلامی عرصه علم و فرهنگ و هنر جولانگاهشان بوده‌است!

اين بحران ناشی از چپاول مردم توسط بازاري‌ها و تجار محترم نيست، بحران ناشی از سلطه آقايان و آقازادگان بر اركان حكومت نيست، بحران ناشی از تشكيل شورای شيوخ و كارگزاران آنها در مجمع تشخيص مصلحت نظام و تقليد از سيستم حكومتی عربستان سعودی نيست، بحران ناشی از سلطه مافياي حجتيه بر حاكميت نيست... بحران ناشی از يورش فرهنگی غرب است. و لابد همين يورش فرهنگی باعث نابودی توليد و صنعت در كشور شده و اعتصابات كارگری را بوجود آورده و ايران را به بزرگترين وارد كننده گندم در جهان تبديل كرده‌‌است. بيست و چهار سال پس از سرنگونی نظام شاهنشاهي، آيت‌الله جنتی مفتخر به كشف شبكه برانداز فرهنگی به رهبری سيامك پورزند، يك خطبه از نماز جمعه را به تشريح اين فتح اختصاص داده‌است و بدنبال وي، رهبر جمهوري اسلامی نيز برای خنثی سازی فشار سنگينی كه از حوزه‌های مذهبي، از درون سپاه پاسداران، از ميان اقشار مختلف مردم، از مجلس، از طرف نمايندگان ادوار گذشته مجلس، از سوی دانشجويان، كارگران، روحانيون، كارگزاران دهساله اول جمهوری اسلامی و... به وی وارد مي‌آيد تا بلكه نگاهي به كارنامه سيزده ساله خود بياندازد سخنان آيت‌الله جنتي را تكرار مي‌كند. شش سال تمام تلاش كردند تا بلكه بتوانند او را از موتلفه اسلامي، مدرسه‌حقاني‌چي‌ها و حجتيه و مافيای اقتصادي-حكومتي جدا كنند و جلوی ادامه فاجعه سيزده ساله گذشته را بگيرند، و حالا او، پشت به اينهمه افشاگری و آگاهی عمومی مردم، با تكرار سناريوی سعيد‌امامي -كه خود وی او را عامل صهيونيسم بين‌المللي اعلام كرده بود- طی سخنانی با افتخار اعلام مي‌كند كه كاشف اصلی يورش فرهنگی او بوده‌است و محصول اين كشف بزرگ امنيتی را هم همگان مي‌توانند در سيمای سيامك پورزند و ادعاهاي خنده‌داری كه مي‌كند ببينند!

مردم حساب و كتاب رهبری سيزده ساله را از وی مي‌خواهند، ايشان مردم را به نمايش مضحك تلويزيوني سيامك پورزند حواله مي‌دهد، كه سناريوی آن از درون موسسه كيهان، به سرپرستی حسين شريعتمداری بيرون آمده‌است!

بيست و چهار سال پس از آن دو بلدوزری كه هادی غفاری و صادق خلخالی در تهران به حركت در آوردند، فاحشه خانه بزرگ تهران تاسيس مي‌شود و سيامك پورزند به تلويزيون آورده مي‌شود تا بگويد طرفداران بازگشت سلطنت پهلوي، در رقابت با آقايان، بر فرهنگ و هنر و روشنفكری كشور سلطه دارند. اگر نام اين دو پديده فاجعه نيست، بفرمايند چيست؟

هستند روزنامه‌نگاران و اهل قلم حاضر در صحنه‌ای كه بخاطر دارند، در سال پنجاه و هفت، اندك زمانی پس از كشتار مردم در ميدان ژاله، زلزله طبس را ويران كرد. شاه كه از تكرار تظاهرات انقلابی جان به لب شده بود، از اين فاجعه استقبال كرد و براي گمراه ساختن افكار عمومي، همراه با دوربين‌های تلويزيونی عازم طبس شد تا بلكه نمايش تلويزيوني صحنه‌های دلجوئی وی از زلزله‌زدگان مردم را برای مدتی از تظاهرات انقلابی منصرف كند و فرصتی براي تجديد قوا و تجديد آرايش سياسي-نظامي فراهم شود. وقتی شاه به طرف زلزله زدگان طبس رفت، پيرمردي از ميان جمعيت به طرف شاه آمده و با صدای بلند خطاب به شاه كه لباس نظامی به تن داشت گفت: «آقاي شاه! چرا مردم را كشتي؟»

شاه با نگاه عاقل اندر سفيه گفت:«ما نكشتيم، زلزله كشت!»

پيرمرد شاه را از خواب بيدار كرد و گفت:« اينجا را نمي‌گويم، ميدان ژاله را مي‌گويم!»

مردم گزارش كارنامه سيزده ساله رهبری را مي‌خواهند، مضحكه تلويزيونی سيامك پورزند كه پاسخ نيست!

 

 


 

 
ی