نقش و دخالت رهبر در 
كميته لابی مذاكره با آمريكا



رسالت محبيان

 وفاق يعنی بيعت با رسالت

  نيما راشدان

مخالفان دولت و آزادی مطبوعات، به بهانه توهين به "سكينه" دختر امام حسين، در شهر قم جنجال جديدی را سازمان داده‌اند و دسته‌های طلاب مدرسه حقانی در اين شهر به تظاهرات پرداخته‌اند. آيت‌الله مصباح يزدی، مرجع طلاب مدرسه حقانی در قم و كاظم انبارلوئی، از جوانان انجمن حجتيه در روزنامه رسالت آتش بيار اين معركه‌اند - همزمان با انتخابی شدن مديران مدارس، هزاران معلم اخراجی به كار دعوت ميشوند - ادعای مطبوعات عربی : جرج بوش در ديدار با نخست وزير لبنان در واشنگتن گفته است : آمريكا لبنان بدون حزب الله، عراق بدون صدام و خاورميانه بدون جمهوری اسلامی را ميخواهد
راديوها
آزادی
صدای ايران
بي بی سی
فرانسه

نشريات

ابرار
آزاد
اطلاعات
آفتاب يزد
انتخاب
ايران
بنيان
سياست روز
جمهوری
چشم انداز
چيستا

راه توسعه

خراسان
رسالت
روز نو
عصرما
كيهان
گيلان امروز
نوروز
همشهری
ماهنامه آفتاب
يك هفتم

سايت ها

اكو نيوز
ايران امروز
ايران مانيا
ايرنا
ايسنا
بروسكا
پيك ايران
پيوند
تحكيم وحدت
دمكرات كردستان
راشدان
راه توده
راه كارگر
شمس
عصرنو
كار
گذرگاه
گويا
مرور
مشاركت
ملي- مذهبی
موتلفه
نامه مردم
نهضت ازادی
همصدا
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
برنامه‌ها
 
 
 
                pyknet@perso.be  

كوتاهترين فاصله از  هرات
افغانستان تا بغداد

سفر مهم دونالد رامسفلد به هرات و مذاكره با اسماعيل خان والی اين شهر

رامسفلد در ورود به پايگاه بگرام اسماعيل خان والي هرات در حال سان

شمار نيروهای نظامی آمريكا در افغانستان به هفت هزار نفر رسيد


وجدان صد نفره ما زنان

      نوشين احمدی خراسانی - بنيان


عليرضا علوی تبار - بنيان

گروگان گرفتن قانون اساسی 

بنيان

تكذيب دكتر ابراهيم يزدی

سعيد رضوی فقيه - نوروز

فقط برای عدالت

 

زيدآبادی به بيست و سه ماه زندان و پنج سال محروميت از حقوق اجتماعی محكوم شد

مصطفی تاج زاده - نوروز

روحانيت و آزادی

آفتاب يزد

مشكلات صنفی خبرنگاران زن در استان گلستان

پرويز پيران - نوروز

ارزيابي عملكرد شوراها

محمد قوچانی - بنيان

نامه به دوستی گمشده

نوروز

فروش نيروگاه برای كسب بودجه

رسالت

انتقاد از خود رسالت

فردين يزدانی - بنيان

مسكن و مشاركت شهروندان در مديريت شهری

احمد تركاشوند - انتخاب

مذاكره با آمريكا در چه مرحله ای است؟

احمد آملی - بنيان

كودكان خيابانی و كار كودك

غلامعباس توسلی - آفتاب يزد

تمرين دمكراسی نداشته ايم

بنيان

مقاومت 

آفتاب يزد

سالانه چهارده هزار حادثه ناشی از كار در كشور گزارش ميشود

بنيان

نظرات منتخبين نشست علامه دفتر تحكيم وحدت

محسن ماندگاری - انتخاب

وفاق و احتمال عفو عمومی

نوروز

ناطق نوری : اونی كه اونجا نشسته امامش بهش آموخته كه از هيشكی نترسد

امير محبيان - آفتاب يزد

جناح ها از حركتهای راديكال دست بردارند

نوروز

گره های شورای نگهبان سياسی است، نه شرعی و حقوقی

انتخاب

بيم از تغيير مديران در سازمان مديريت

بنيان

الهه كولايی :كسانی كه فرصت ها را از دست دادند بايد پاسخگو باشند

وجيهه محسنی - خراسان

روز جوان و مشكلات جوانان

انتخاب

وزير اقتصاد : تحقق درامد دولت منوط به فروش واحدهای دولتی است

بنيان

تجمع كارگران نانوايی های سنتی در مقابل وزارت بازرگانی

چيستا يثربی - نوروز

تئاتر زنان ايران - تلاشی برای واقع گرايی

بنيان

ضرورت حذف صندوق های قرض الحسنه

محمد قاسم زاده - ايسنا

دولت به ادبيات داستانی ظنين است

خراسان

سلامت كارگران در محيط كار

فيروز عباسی - بنيان

درباره مراسم روز معلم

نوروز

بن بست در تحقيق و تفحص مجلس از فساد مالی در صدا و سيما

آفتاب يزد

شهردار تهران : از فروش تراكم فقط پانصد نفر در شمال شهر سود ميبرند

علی اصغر كاكو جويباری - بنيان

حقوق حرفه ای معلمان

نوروز

جلسه مجلس درباره مندرجات نشريه سپاه

بنيان

حركت معلمان، تقاضای اصلاحات

آفتاب يزد

خاورميانه، يك دشمن و چند پاسخ

 

استاندار خراسان خواهان تعامل جامعه كارگری با كارفرمايان و دولت شد

نوروز

ارزيابي عملكرد شوراها

رسالت

وزير اطلاعات : مسئوليت اصلي در پرونده قتلهای زنجيره ای به عهده بازجو و قاضی پرونده است

مژگان توسلی - خراسان

آيا آمريكا اين بار حسن نيت دارد؟

عباس عبدی - نوروز

الگوی چينی، مونتاژ ايرانی

اميرسيدين - بنيان

معارضين عراقی، كاهی در مسير تندباد

آفتاب يزد

بهزاد نبوی : هنوز نميدانم اتهامم چيست

نوروز

شرط خاتمی برای بهبود روابط با آمريكا

آزاد

فيض الله عرب سرخی : رفتار جناح راست تعديل و فقط تعديل شده است

رسالت

دولتي بودن، ناكارامدی دولت، متورم بودن دولت مشكل اقتصاد ايران است

احمد بورقانی - نوروز

شوراي نگهبان و طرح هيئت منصفه

بنيان

آزادي شرط مبارزه با فساد اقتصادی است

آزاد

اكثريت جوانان معتقدند روحانيان حرف جديدی ندارند

اميد معماريان - بنيان

مصاحبه با رييس سازمان ملی جوانان

نوروز

مجمع تشخيص يك بند سرمايه گذاری خارجی را تصويب كرد

رسالت

هاشم آغاجری شالوده شكنی بنيادهای دينی را دنبال ميكند و علوی تبار سكولاريسم را

ناصر هاشمی - نوروز

تهديد يا دعوت به وفاق ملی

آفتاب يزد

دخالت احزاب سياسی در مسايل صنفی كارگری

بنيان

تبليغات برای عليرضا محجوب به بهانه روز كارگر

نوروز

اسدالله بيات : رفتار عقل گرايانه از پيروزی های اصلاح طلبي است

داوود محمدی - بنيان

بازهم درباره وفاق ملی

مراد ويسی - نوروز

رفتار مشابه راستهای افراطی همه كشورها

آزاد

نماينده اصفهان : جدی ترين مناقشه مجلس و شورای نگهبان بر سر اصلاح انتخابات خواهد بود

نوروز

محمد مجتهد شبستری : چرا ازاديخواهان قابل احترام هستند

محمد علی مندنی پور - آفتاب

مصونيت وكيل و آزادی دفاع

نوروز

سينماي ايران در دل تاريكی

ف-هاشمی - آزاد

ليبرال امپرياليسم - بالاترين مرحله امپرياليسم؟

حسين عليخانی -بنيان

پرونده های آمريكا عليه ايران

نوروز

سياست های سينمايی سال هشتاد و يك : ناهماهنگ و نارسا

بنيان

تاج الدين: مشكلات كارگران صنفی است  

آزاد

نرخ تورم رسمی غيرواقعی است

زهرا تشكر - بنيان

نگاه به شورا را ارتقا دهيم

آفتاب يزد

شكوري راد : وفاق ملی بدون محترم شمردن حقوق افراد امكانپذير نيست

بنيان

اعضاي يك قبيله برای مذاكره تا قلب اروپا و مديترانه دويده اند

نوروز

در خواست تحقيق و تفحص از نيروی انتظامی دليل احضار نماينده پارس آباد بود

آفتاب يزد

يك هفته با سياست

نوروز

آزادي ملی مذهبی ها از كدام موضع؟

 

قوامي رييس كميسيون قضايی : برای حفظ مصالح نظام بايد كار اطلاعاتی صورت گيرد نه شكنجه

نوروز

گفتگو با حيدر زنديه دبيركل سازمان معلمان تهران درباره طرح انتخابی شدن مديران

 

محمد رضا باهنر : مذاكره با آمريكا مانند قرارداد تركمانچای است


رهبران و روزنامه نگاران

 

از جمع فعالان و حاضران جنبش ملی دهه سی انگشت شماراني هنوز در صحنه باقی مانده‌اند. از ميان مليون و مذهبيون بيشتر و از جمع توده‌ايها، كه چپ ديگری را از آن دوران نمي‌توان شمارش كرد كمتر. اين حاصل جمع، هم ناشی از سن و سالي‌است كه بر همه گذشته و هم نتيجه تلفاتی است كه توده‌ايهای نسل دهه سی در جريان حوادث دهه شصت دادند. نام‌آوران و نام‌دارانی ديگر در صحنه نيستند و انگشت شمارانی كه باقی مانده‌اند، همچنان در محاق سانسور و كنترل امنيتی.  در اين حصار نيز، در مقايسه با مليون و مذهبيون ملی، محروميت همچنان بر توده‌ايها و چپ‌های غير مذهبی سنگينی مي‌كند.

در فراز و فرودهای شش سال گذشته، همه اين باقي‌ماندگان، هريك به فراخور اطلاع و آگاهی، حضور در حوادث و فضائی كه برايشان در مطبوعات وجود داشته حرف و سخنی گفته‌اند و منتشر كرده‌اند. گاه بعنوان خاطره و گاه بصورت گفتگو مصاحبه؛ و در سرجمع اين انتشارات و گفتگوها، نقطه پرگال تجربه و هشدارباش‌ها بر محور كودتای بيست و هشتم مرداد مي‌چرخيده‌ و بيم از تكرار دوباره آن در شكل و شمايلی ديگر.

طی نيم دهه اخير، نسل زخم خورده‌ای پا به ميدان گذاشته، كه با دهه سی و جنبش ملی ايران در آن سال‌ها يا با واسطه و يا بی واسطه آشنا شده است. از دهان آنها شنيده و يا از قلم آن‌ها حوادث را خوانده‌است.

اينها نيز با ارتجاع مذهبی درگيرند، همانگونه كه نيروهای مترقی دهه سی با آن درگير بودند؛ با توطئه‌های بيت رهبری و بخش‌هائی از نيروهای نظامی و فرماندهان آن درگيرند، همانگونه كه نسل دهه سی با توطئه‌های دربار شاهنشاهی و نيروهای نظامی وابسته با آن درگير بودند؛ مبارزان دهه سی اعم از مذهبي و ملی و غير مذهبی با مخالفان و خائنين بازمانده انقلاب مشروطيت و هموار كنندگان جاده قدرت رضاخان ميرپنج درگير بودند؛ نسل زخم خورده نيم دهه اخير نيز با ياران به ثروت و قدرت دست يافته و پشت به آرمان كرده دوران پيش و پس از انقلاب درگيرند...

مطبوعات تريبون اين نبرد است  همانگونه كه در دهه سی چنين بود. چهره‌ها و قلم‌ها در دو جبهه، اين نبرد را بازتاب مي‌دهند. همانگونه كه در دهه سی و جنبش ملی چنين بود. در آن دهه دكتر حسين فاطمی در مقابله با احمد دهقان سرمقاله‌های روزنامه “باختر امروز“ را مي‌نوشت و از جنبش ملی دفاع مي‌كرد و سيد نابكاری بنام “ميراشرافي“ در روزنامه‌“آتش“ نفت بر حريق كودتا مي‌پاشيد. در نيم دهه اخير سعيد حجاريان در كسوت روزنامه نگار به صحنه بازگشته و آب بر آتشی مي‌پاشد كه حسين شريعتمداری در روزنامه كيهان برپا مي‌كند. حيرت آور آنكه هم حسين فاطمی را به گلوله بستند و هم سعيد حجاريان را. هم او از مرگ جست و تا دم آخر متكی به عصا راه رفت و هم حجاريان نيمه فلج بر صندلی چرخدار به راهش ادامه مي‌دهد. اين مشتی از خروار است.

دو نسل از رهبران و روزنامه نگاران: مبارزان و رهبراني كه روزنامه نگار شدند و سياست و مبارزه را با قلم ادامه دادند و روزنامه‌نگاراني كه مشق سياست و مبارزه را ابتدا در روزنامه‌ها نوشتند..

سرگذشت مطبوعات يكصد سال اخير ايران، هرگز جدا از سرگذشت انقلاب مشروطه، جنبش‌‌ملی و خيزهای انقلابی نبوده‌است؛ حتی “ميرجعفرپيشه وري“ رهبری حكومت خودمختار آذربايجان نيز مديرمسئول و سرمقاله نويس خوش قلم روزنامه “آژير“ بود. همچنان كه سيدضياء انگليسی، رهبر پشت صحنه كودتای بيست و نهم اسفند و روی كار آمدن رضاخان هم مشق سياست را ابتدا از روزنامه‌ها شروع كرد. اين سيل قلمی كه اكنون و در نيم دهه اخير مطبوعات را با خود برده، سرچشمه‌‌ای خشك نشدنی دارد: قريحه سياسی و ذوق روزنامه‌نگاري مردم ايران.

اين نبرد را بازتابی هم در مهاجرت هست؟ دركي از آنچه آنجا مي‌گذرد، دراينجا وجود دارد؟

مي‌نشينند و بر مي‌خيزند، اما وقتی با خانه و زادگاه خويش بيگانه‌اند زحمت خود مي‌افزايند. كاروان در آنجا مي‌رود و در اينجا در گل مي‌نشيند. توفانی در فنجان و اقيانوسی در تلاطم.!

دوشنبه نهم اردبيهشت 1381

سخن روز

نامه ای كه از هر سو
بايد نوشته شود

نامه سرگشاده محسن سازگارا خطاب به رهبر كه از چند روز پيش زمزمه‌هائی در باره تهيه و آماده انتشار بودن آن وجود داشت، نقطه عطفی در رويدادهای اعتراضی سال‌های گذشته نيست، اما آغاز شتاب گرفتن رويدادها هست. صرفنظر از سابقه حكومتی محسن سازگارا و حضورش در ميان بنيانگذاران سپاه‌پاسداران در سال‌های نخست پيروزی انقلاب از يك سو، و ديدگاه‌های اقتصادی وی كه قطعا منتقدان و مخالفان جدی درون ايران دارد از سوي ديگر، نفس تهيه و انتشار سرگشاده اين نامه اقدامي‌است كه از آن بايد همه جانبه استقبال و آن را تقويت كرد، گرچه تاخير در برداشتن اين گام‌ عملا در سال‌های گذشته موجب برخی تعلل‌ها و بيراهه‌انديشي‌ها در جنبش اصلاحات شد.

حقيقت تلخ آنست كه در سال‌های گذشته و بر سر هر گذرگاه از مسير پرپيچ و خمی كه اصلاحات پشت سر گذاشت و بر سر هر بزنگاهی كه اصلاحات با ناكامي‌ها و مقاومت‌ ها روبرو شد، آنكه مورد خطاب و اعتراض قرار گرفت محمد‌خاتمی بود. رئيس جمهوری كه اختيارات قانونی آن محدود و اين محدوديت در دايره تنگ قدرت‌های اقتصادی - سياسی حاكمه تنگ‌تر از دايره قانون بود!

عده‌اي كه واقعيت را مي‌دانستند و اطلاع داشتند كه 80 در صد قدرت حكومتی در نهاد رهبري متمركز است و اختيارات انتصابی وابسته به اين نهاد نقش آفرين اصلی صحنه مقاومت در برابر اصلاحات است با اين تصور كه بايد نهاد جمهوريت را تقويت كرد و نهادهاي انتصابی و نهاد رهبری را به رسميت نشناخت، در هر بزنگاهی رياست جمهوری را مخاطب قرار دادند و نامه به او نوشتند. آن عده‌كثيری هم كه از اين تقسيم قدرت بي‌اطلاع و يا كم اطلاع بودند، زير بمباران حرف‌ها و شعارهای خلاف عملكرد نهاد رهبری و زير مجموعه‌های آن و مطبوعات وابسته به آنان كه مشكلات مردم را تائيد ولی رهبر و نهاد رهبری را ناجی اين وضع تبليغ مي‌كردند برای اعتراض به دولت تشويق شدند. تظاهرات كارگران و معلمين در مقابل مجلس و تاكيدات پياپی روزنامه‌های وابسته به نهاد رهبري بر معضل بيكاری، فقر و فحشاء در جامعه و رفع و دفع همه‌ آنها را از دولت طلب كردن شناخته شده‌ترين شيوه عمل و تبليغات در تمام سال‌های گذشته، در اين زمينه بوده‌است.

به اين ترتيب، رهبر و نهاد رهبری از تيررس دو گروه آگاه و ناآگاه معترض به وضع اقتصادی، سياسی، فرهنگی جامعه دور نگهداشته شدند و هر مقام و غير مقامی، چه روحاني و چه غيرروحانی كه زبان به اعتراض تلويحی و نه صريح  در اين مورد گشود تحت پيگرد قوه قضائيه، نيروهای نظامی و محافل ترور قرار گرفت. آيت‌الله منتظری نخستين معترض و افشاگر اين وضع بود كه به خانه‌اش حمله و در حصر قرار گرفت، عبدالله‌نوری به دليل اشاره به اين وضع و موقعيت محاكمه و زندانی شد، دكتر يدالله سحابی بدليل نوشتن نامه سرگشاده اعتراضی به رهبر مغضوب شد و چون زندانی كردن وی ناممكن بود فرزندش عزت‌الله سحابی را به بند كشيدند، حجت‌الاسلام كديور به همين جرم محكوم و زندانی شد. دهها آيت‌الله و روحانی و حقوقدان بدليل اعتراض به اين وضع از قوه قضائيه، شورای نگهبان و حتی نمايندگي‌های رهبری كنار گذاشته شدند و يا كناره گرفتند و يا در حوزه‌های علميه با ممنوعيت و محروميت روبرو شدند. هرگز كسی نتوانست فرماندهان نيروهای انتظامی، مسئولين وزارت اطلاعات و امنيت، لباس‌شخصي‌ها و فرماندهان سركش در برابر قانون سپاه را به زير سئوال بگيرد، چه رسد به محاكمه، در حاليكه همه آنها تحت اختيار رهبر بودند و هستند. همينگونه‌است وضع نهادهای پرقدرت اقتصادی تحت مسئوليت نهاد رهبري. انتخابات مجلس خبرگان رهبری، با هدف حفظ اين اختيارات كنترل ناپذير چنان سرهم‌بندی شد كه تنها 42تا49 در صد واجدين حق رای در آن شركت كردند و به بهانه فتح كابل بوسيله طالبان و حالت جنگی در خراسان، جلوی اعتراض‌ها را گرفتند و تحريم وسيع اين انتخابات را در سكوت پشت سر گذاشتند.

اينكه گفته مي‌شود برگمار كنندگان رهبر در مجلس خبرگانی كه بعد از درگذشت آيت‌الله خميني تشكيل شد، خود هدايت كننده رهبرند، شايد تماما و شايد بخشی از آن واقعيت باشد، اما اين مسئله چه تماما و چه بخشا تغييری در اصل واقعيت نمي‌دهد. اين واقعيت كه اين نهاد و شخصی كه در راس آن قرار گرفته بايد مورد خطاب نخبگان و توده‌های مردم قرار گيرد نه مقامی كه خود زير فشار مستقيم و غيرمستقيم اين نهاد است. اينست آن غفلت بزرگی كه در تمام سال‌های گذشته صورت گرفته‌است. دهه دوم جمهوری اسلامی كه هدايت و رهبری آن با اين نهاد و شخص رهبر بوده‌است و بحران همه جانبه كنونی كشور محصول آنست بايد بررسی و نقد شود. “رهبر“ بايد پاسخ دهد و بگويد براساس چه امتيازاتي از ميان تمام آيت‌الله ها و روحانيون ايران امثال آيت‌الله جنتی، آيت‌الله يزدی، آيت‌الله مصباح، آيت‌الله واعظ طبسی و آيت‌الله موحدی كرمانی بايد پيش كشيده مي‌شدند و دهها آيت‌الله زمان حيات آيت‌الله خمينی خانه نشين مي‌شدند؟ كدام معيار اجازه تعيين رهبران موتلفه اسلامی بعنوان اعضای مجمع تشخيص مصلحت را داده‌است؟ چه قدرتي پشت سيمای جمهوری اسلامی قرار دارد كه يك ملت با سياست آن مخالف است اما سيما به كار خود ادامه مي‌دهد؟ پاسخگوی اين فقر و فحشاء و غارتگری و تبعيضی كه طی دوران رهبری وی بر جامعه عارض شده چه كسی است جز آنكه 80 در صد اختيارات حكومتی را دراختيار داشته و در هر امر كوچك و بزرگی دخالت مستقيم وغير مستقيم مي‌كند و تكيه كلامش « من برای اداره اين كشور...» است؟

شايد بگويند در اين سال‌ها و در ارتباط با همين وضع، كسانی حتی وقتی به تلويح زبان گشودند تحت پيگرد قرار گرفتند. پاسخ آنست كه نه تنها نبايد از بيم اين پيگرد به مردم آدرس غلط داده مي‌شد و رياست جمهوری خطاب قرار مي‌گرفت، بلكه اشتباه آن بود كه به تلويح سخن گفته شد و از چند نمونه بسيار انگشت شمار فراتر نرفت. بايد با صراحت در شمار وسيع و از همان ابتدا گفته مي‌شد تا پيگرد آن دشوار و حتی نا ممكن شود و مردم نيز بدانند كدام سو را بايد آگاهانه نشانه روند! سخن برسر نشانه روی آگاهانه‌است، والا نه تنها مردم كوچه و بازار، بلكه نظرسنجي‌های پنهان و گسترده حكومتی نيز نشان مي‌دهد كه خشم و نفرت مردم نسبت به نهاد رهبری مرزهای خشم و نفرت نسبت به دربار شاهنشاهي در سال انقلاب را هم پشت سر گذاشته است. آخرين دولت شاهنشاهی (شاهپور بختيار) در آستانه پيروزی انقلاب، حداقل توانست تظاهرات يكصدهزار نفره‌ای را به حمايت از قانون اساسي شاهنشاهی و با شعار “خدا، شاه، محمد اينست شعار ملت“ را زير رگبار خنده و تمسخر صدها هزار نفر كه در پياده‌روهای خيابان‌های تهران نظاره گر اين تظاهرات بودند برگزار كند، كه بدشواري بتوان تصور كرد در صورت تكرار شرايط ماه‌های آخر نظام شاهنشاهی و انحلال كميته امداد و صندوق‌های قرض‌الحسنه، نهاد رهبری و شورای تبليغات اسلامی بتواند، حتي چنين حمايتی را در خيابان‌ها به نمايش بگذارد.


توضيح در موردبايگانی پيك

يادآور ميشويم مشكل مربوط به بايگانی پيك برطرف گرديده و اكنون همه صفحات شماره های قبل پيك از طريق بايگانی قابل مشاهده است

 

 




   



ی