از سال 1379 كه نخستين نمايش روی صحنه لباس در
ايران برگزار شد مد و طراحی لباس رسما میكوشد به قلعه پوشش
"اسلامی” نفوذ كند. پوششی كه پس از انقلاب ايران مجوز حضور
زنان خانوادههای سنتی در خيابانها شد و به آنان در ايفای
نقشی اجتماعی و كسب هويت انسانی ياری كرد و اكنون وبالی بر
گردن فرزندانشان شده است.
نوع پوشش و اسلامی بودن نبودن و حد و حدود آن
جنجال برانگيز شده زيرا هم نسل نوين حاضر نيست زيربار لباس
تحميلی آن هم شكل خاص و حكومت پسند آن برود و هم مافيای حكومتی
در ايران سياست انقلاب زدايی را در پيش گرفته و میخواهد
آرمانهای عدالت و آزادی انقلاب ايران را به جنگ باحجاب و
بیحجاب تبديل كند. به نحوی كه اكنون مبارزه با بیحجابی و
بدحجابی به شعاری سياسی برای برقراری حكومت طالبانی تبديل شده.
در اين شرايط مد و طرح لباس يك مسئله فرهنگی يا تجاری نيست يك
مسئله كاملا سياسی است، آنقدر سياسی كه رهبر جمهوری اسلامی هم
كارشناس مد ميشود و دنبال طرح "لباس ملی” است.
طرح لباس هميشه در رابطه با كار و نقش اجتماعی
انسانها بوده. در همين اروپا هم لباس زنان هرچند اسلامی نبود
اما بشدت دست و پاگير بود. تنها در دهههای ميانی سده بيستم
بود كه "شانل" طراح فرانسوی بجای لباس زنانه يكپارچه و دست و
پاگير كه پوشيدن و دراوردن آن نيز وقت گير بود و نياز به كمك
داشت، لباس دو تكه كت و دامن را اختراع كرد. بعدا با افزايش
حضور اجتماعی و كاری زنان ، لباس زنان و مردان بويژه در
محيطهای كار بشدت به هم نزديك يا حتی يكسان شد.
علاوه بر اين مد و لباس هميشه جنبه طبقاتی هم
داشته. در گذشته كه مرزهای طبقاتی خيلی سفت و سخت بود هر
طبقهای مكلف بود
لباس اجباری طبقه خود را به تن كند. امروز هم زنان خانوادههای
ثروتمند كه كار نكردن را فخر خود ميدانند همچنان حافظ لباس
سنتی هستند در حاليكه زنان كارگر و كارمند لباس ساده و حتی
پوشيدن شلوار را ترجيح میدهند. از دلايلی كه در دهه اول
انقلاب ايران حجاب اسلامی بدون مقاومت چندانی نفوذ كرد يكی هم
همين سرپوشی بود كه بر اختلافات طبقاتی میگذاشت. جامعهای كه
انقلاب كرده بود و میخواست برابری را ايجاد كند، برابری و
سادگی در لباس را هم بصورت مثلا نزدن كراوات برای مردان و حجاب
اسلامی زنان تبليغ میكرد و خود پذيرفته بود.
بعدا كه مافيای حكومتی و نظامی شكل گرفت و
مسابقه ثروت اندوزی و غارت و چپاول را بين خود آغاز كرد و آن
را بعنوان يك "ارزش" به جامعه نيز تزريق میكرد ديگر حفظ آن
برابری پوشش نه ممكن بود و نه مطلوب. يكی از نكاتی كه حزب الله
ايران روی آن مانوور میكند و مبارزه با بیحجابی را بعنوان
"عدالت خواهی” خود جلوه میدهد در واقع در همينجاست. آنان
دستشان در كاسه غارت است و نمیخواهند و نمیتوانند ريشه
بیعدالتی را كه در بيت رهبری و نهادهای نظامی لانه كرده فاش
كنند، اين است كه مبارزه با بیحجابی و يكسان شدن پوشش را پرچم
كرده بعنوان مبارزه برای عدالت جا میزنند.
حكومت فهميده با تبليغ يك نوع پوشش اجباری در
شرايطی كه قادر به تحميل آن نيست فقط بیاقتداری خود را به
نمايش میگذارد. از اينجاست كه فضايی باز شده و میشود كه
طراحی نوين لباس كه فقط با ظاهر معيارهای اسلامی هماهنگ شده
راه خود را باز كند.
|