"مونيكا بلوچی” مدل وهنرپيشه ايتاليايی متولد 1964 درشهر كستلو
ايتالياست. دانشجوی رشته حقوق بود كه از وكالت صرفنظر كرد و
وارد كار سينما شد. سال 1999 ازدواج كرد و در همان سال در
نخستين فيلم خود بنام "زندگی با پسرها" ظاهر شد.
آخرين فيلم درسال 2003 "اشكهای خورشيد" نام دارد. نه قد 175
سانتيمتری مونيكا و نه انتشار عكس هايش در مجلات معروف امريكا،
هيچكدام برای او اعتباری در حد بازی در فيلم "متريكس" بدنبال
نيآورد. "متريكس" اولين محصول هاليوود است كه در آن ازموزيك
الكترونيك و كاميپوتر استفادهای حيرت آور شده است. اين فيلم
تاكنون در سه قسمت ساخته شده است.
متريكس را برادران (اندی و اندره واچوفسكی) نوشته و كارگردانی
كرده اند.
فيلم به آيندهای مینگرد كه روزگاری "ژول ورن" به آن
مینگريست. انسانی بيرون آمده از دل 3 جنگ جهانی و اسير
ابزارهای هوشمند. در آنه سه جنگ ابزارها در اسارت انسان بودند
و در اين فيلم انسان دراسارت ابزارهائی است كه خود كشف كرده و
ساخته است.
فيلم دنيای ساخته سرمايه داران و كمپانيهای بزرگ را ترسيم
میكند و انسانهای اسير مصرف.
روزی انسانها از اين خواب بيدارميشوند و عليه آنچه آنان را به
اسارت گرفته قيام میكنند. آنان ديگر نمی خواهند بهترين
لباسهای مدل روز و يارقص درنايت كلابها را زندگی روزه مره
خود بدانند . انان آزادی طبيعت و زندگی ساده را میخواهند.
"مونيكا بلوچی” را شايد برای جاذبههای زنانه اش برای بازی در
اين فيلم انتخاب كردند. انسانی كه نرم افزارها با پوست لطيفی
كه روی جدارههای گوشت و استخوان او كشيده شده ارتباط
میگيرند. آن ابزارها روح را سائيده اند و اينك تن لطيف مونيكا
بوچلی را میسايند. مونيكا ازخيانتهای همسرخود خسته است و
نيازمند يك بوسه عاشقانه. بدين تريتب، دوربين روی لبهای تشنه
بوسه او مكث نمی كند، بلكه به اسارت میماند. بوسهای بر نرم
افزاری از پوست و گوشت و نياز.
تمامی صحنههای فيلم درتاريكی است و انسانها درزبرزمين زندگی
میكنند، چرا كه جنگهای اتمی چتری از ابرهای سياه برزمين
كشيده اند. در صحنههای پايانی فيلم، برای نخستين بار،
قهرمانان داستان خورشيد و آسمان ابی را درآغوش میكشند. آنها
ايثار و عشق ابدی را همانند اسطورهای مذهبی درآغوش میكشند.
فيلم با اين پرسش تمام میشود كه آيا اين صلح پايداراست؟
ماشينی كه پدرمتريكس خطاب ميشود " اين دوره صلح را كوتاه
ميداند . "
ازپس هر پرده، پردهای ديگريست !
|