...
غم نان فقط به نانوايان اختصاص ندارد، سينماگران معترض هم با
در آميختن عشق و نان فيلم مىسازند. سناريو آماده است:
سكانس اول
زيپ كاپشنها را بالا بكشيد، در دوطرف صف بكشيد، صدا، دوربين
حركت.
-
آقا نوبت منه ، من يكدونه مىخوام ،
-
چه خبره اول صبح ۱۰ تا نون ، هر كه پول خرد داره وايسه ،
اطلاعيه از تاريخ... قيمت نان ۱۰ درصد افزايش مىيابد.
-
آقا نون فطيره ،
-
همين كه هست ، به هر كه دوست دارى شكايت كن ،
-
آقا ترازو براى چيه؟
-
براى خنده،
-
مگه نون وزن نمىشه؟
-
دست شاطر خودش ترازوه
-
چونهها را سنگين تر بگير.
سكانس دوم
نون از تنور خارج ميشه، پخت سنتى را مردم بيشتر دوست دارند،
سنگك، تافتون، بربرى، فرقى نداره، همش صفيه، مردم براى شكم
هزينه مىكنند. از هرچى بگذرند از شكم نمىگذرند.
يك ذره بزرگتر، چهار تا دونه خشخاش، سنگك و بربرى۱۰۰ تومن.
بيشترم بگى ميدن. ديگه مردم حوصله جر و بحث ندارند، كوچه و پس
كوچههاى رى، آب منگول، آبشور، قيصر پيرشده، خان دايى مرده،
فرمان ماشين بريده.
نماى بيرونى
-
آقا حالا كه نون گرون شده، انصاف داشته باشيد. اقلا نون سوخته
و فطير دست مردم نديد.
-
خواهر من، ما مقصر نيستيم. همه چيز گرون شده، يك كيلو گوشت
خداتومن، چيزى كه تو اين مملكت قيمت نداره نونه، بريد خدا را
شكر كنيد كه اين يك لقمه نون هم هست.
سكانس سوم
-
برق رفت، تعطليه، آقا تو را خدا اگه نون دارى بده.
-
مگه نمىبينى برق رفت
-
آقا! شما كه پختتون سنتى و كارى به برق نداره،
-
اختيار داريد. همه چيز به اديسون مربوطه،
-
حسين آقا! آرد دارى؟
-
چند كيسه، براى چى مىخواهى؟
-
قنادى دارم ،
-
خوب، وقتى خلوت شد بيا صحبت كنيم.
-
بابا پول مىدم كه ترس نداشته باشم،
-
اگه بازرس بياد، همه را مىبره. اونم ميشه خريد اما راه داره،
گندم مال خودمونه ملالى نيست.
- آقا چرا نونها اين قدر كوچيكه،
-
٦۰ تومن دادى نون يك مترى مىخواى؟ هرچقدر پول بدى همان
قدر آش مىخورى، آرد گرون شده، اگر شكايت دارى اونم شماره
تلفن، برو زنگ بزن.
پشت خط :
-
آقا ببخشيد، آرد گرون شده؟
-
نه،
-
پس چرا نون گرون شده ،
-
همه چيز تابع تورمه، نون هم به قيمت روزگران ميشه، نون به نرخ
روز خوردن هم دردسر شده ،
كات
فيلم خوبى ميشه. بايد ديد از تدوين چه جور درميآد. بازيگران
آماتور بودند، اما از پس نقش خوب برآمدند. فيلم جشنواره اى
شد، بايد منتظر ماند. به هرحال بايد فيلم ساخت، نون خوردن زحمت
داره.
|