خبرگزاری ايسنا، در سلسله گفتگوهائی كه با چهره های شناخته شده
حاكميت در جمهوری اسلامی می كند، گفتگوئی نيز با هاشمی
رفسنجانی انجام داده است. اين گفتگو به بهانه آغاز دهه فجر و
بازگشت آيت الله خمينی به ايران صورت گرفته، اما همانگونه كه
انتظار می رفت، محور اصلی و سياسی آن به مسائل روز و مسئله
انتخابات رياست جمهوری بازگشته است.
هاشمی رفسنجانی دراين مصاحبه نيز ديدگاه هائی را با احتياط
مطرح می كند، كه ظاهرا بايد برنامه و اهداف او در صورت آمدن به
صحنه انتخابات و رسيدن به مقام رياست جمهوری باشد. در واقع
نيز، آنچه كه دراين گفتگوی طولانی اهميت بازانتشار دارد همين
نكات و برجسته ساختن آنست. با همين هدف و منظور مصاحبه مورد
بحث را با دقت خلاصه و نكات مورد بحث را استخراج كرده ايم كه
در ادامه می خوانيد:
هاشمی رفسنجانی، در بخش اول مصاحبه خود، آن ديدگاه های آيت
الله خمينی را طرح می كند كه در واقع می تواند با تكيه بر آنها
تلويحا بر ضرورت اصلاحات مهر تائيد بزند. او می گويد:
« قبل از
پيروزی انقلاب، خود مردم جمهوری اسلامی را شعار دادند. الان به
ياد ندارم كه چه كسی برای اولين بار جمهوری اسلامی را مطرح
كرد. اما شعار ”استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی” از درون خود
مردم جوشيد. بعد از انقلاب و قبل از تدوين قانون اساسی بحث
نظام اسلامی مطرح بود. در آن مقطع، امام (ره) جمهوری اسلامی را
مطرح كرد. اينكه
فرمودهاند “نه يك كلمه كم نه يك كلمه زياد” بخاطر اختلاف در
بين گروهها و حتی در
شورای انقلاب بود. ما در شورای انقلاب با دوستان نهضت آزادی و
غير روحانی اختلاف
داشتيم. بعضيها ميگفتند: جمهوری، و بعضيها جمهوری جمهوری
دموكراتيك را مطرح
ميكردند و پيشنهادهای مختلفی مطرح ميشد. بالاخره امام (ره)
جمهوری اسلامی را مطرح
كردند و بعد هم به مردم گفتند كه من به جمهوری اسلامی رای
ميدهم، شما به هر چه كه
دوست داريد، رای دهيد. تقويت و تحكيم اين جمهوری با خواست امام
(ره) و سابقه آن در
ميان مردم بود.
»
هاشمی رفسنجانی درباره ولايت فقيه كه زير پرچم آن سلطنت را در
ايران احياء كرده اند، با هدف دفاع از آزادی های اجتماعی و نه
سياسی گفت:
«بعضی افراد در بحث ولايت ميگفتند كه ولی فقيه را خداوند
تعيين كرده و اكنون هم بعضيها اين اعتقاد را دارند. اين عده
معتقدند كه مشروعيت
ولی فقيه به رای مردم نيست و ولی فقيه هر تصميمی كه بخواهد،
ميتواند بگيرد. امام
به ولايت فقيه حق بالايی ميدادند كه نمونه آن موضوع سلمان
رشدی است. ايشان
اختيارات ولی فقيه را محدود نميدانستند، ولی
دخالت ولی فقيه در زندگی مردم را قبول
نداشتند.
در قانون اساسی ما، همه در برابر قانون مساوی هستند. بعضی از
همان آقايان
نميخواهند به انتخابات اصالت دهند. امام (ره) از لحاظ اصولی
به ولايت فقيه
جامعالشرايط معتقد بودند و در مواردی هم اجرا ميكردند، مثلا
مجمع تشخيص را موقعی تشكيل دادند كه در قانون اساسی نبود و يا
مثلا شورای عالی دفاع را در زمان جنگ
تحميلی تشكيل دادند كه در آن زمان برای تمام دستگاهها، حتی در
برخی موارد قانون وضع
ميكرد. ايشان نميخواستند در شرايط عادی، برای تمشيت امور
مسير ديگری غير از قانون
را در پيش بگيرند، مگر در موارد خاص. مثلا با اينكه شورای
نگهبان وجود داشت،
گفتند: اگر دو سوم مجلس قانونی را تصويب كرد، شورای نگهبان حق
مخالفت با آن را
ندارد.
»
(امری كه در طول 4 سال حيات مجلس ششم ممكن نشد!)
رفسنجانی درباره شورای نگهبان كه نقش آن نيز مهم ترين بحث
سياسی – حقوقی در جمهوری اسلامی است گفت:
«...در زمينه
سياسی و اداری نظارت بستگی به تعريفی دارد كه از آن ارائه
ميشود. نظارت در ذات خود
مفهوم
استصوابی
يا
استطلاعی
ندارد. معنای نظارت بستگی به نظر قانون دارد. در دنيا
ناظران زيادی وجود دارند كه فقط وظيفه گزارش كردن بر عهده
آنها است. فرض ما اين است
كه شش فقيه شورای نگهبان عادلند. آنها هم نبايد جوری فكر كنند
كه از معيارهای انقلاب دور شوند. همين حالا با مواردی مواجهيم
كه شايد برای شما جالب باشد. فقهای شورای نگهبان در شورای
نگهبان موردی را به دليل مغايرت با قانون اساسی يا شرع رد
ميكنند ولی در مجمع بر خلاف رايشان نظر ميدهند؛ دليل آن را
هم رای دادن بر اساس
مصلحت عنوان ميكنند.»
رفسنجانی در بخش ديگری از اين مصاحبه، تلويحا برنامه تشكيل
كابينه خود در آينده را مطرح كرده و گفت:
«... كشور بايد بدون تعصبات باندی و جناحی اداره شود. اكنون در
شرايطی هستيم كه بايد نيروهای خوبمان را - از هر جناحی كه
هستند - حفظ كنيم. البته
هر كس در جای خودش و در حد مقدور. طبيعی است كه وقتی گروهی
قدرت را به دست ميگيرد،
افراد جديدی را در مسووليتها ميگمارد.
»
درباره شركت در انتخابات نيز هاشمی همان جملاتی را كه در ماه
های اخير گفته به نوع ديگری مطرح كرد و گفت:
«... يكی از شروط من برای حضور در انتخابات اين است كه ببينم
در بين
نامزدها كسی كه هم از لحاظ شخصيتی ظرفيت اداره كشور در شرايط
فعلی را داشته باشد و
هم دارای مقبوليت باشد، وجود دارد يا خير؟ ممكن است تعدادی از
افرادی كه اكنون
هستند، صلاحيت ذاتی داشته باشند كه اگر پشتوانه رای مردمی
همراهشان باشد، ميتوانند
كشور را اداره كنند. ظرفيت شخصی و پشتوانه رای مردمی بايد با
هم باشند. ممكن است
افرادی ظرفيت ذاتی داشته باشند، ولی مردم به هر دليلی كمتر به
آنها رای بدهند. در
اين صورت پشتوانه خوبی برای اداره كشور ندارند، هرچند كه رييس
جمهور قانونی هستند.
من هم منتظر اين هستم كه در ميان افرادی كه در انتخابات نامزد
شدهاند و يا
ميشوند، افرادی كه اين دو ويژگی را داشته باشند خودنمايی
كنند.
اگر دو شرطی كه قبلا ذكر كردم محقق شود، خيال من تا
آخر عمر راحت خواهد شد. بر فرض كه اين شرايط محقق نشود و اين
اتفاق نيفتد، طبعا به
عنوان كسی كه دلسوز انقلاب است و حاضر است هستی خود را در راه
انقلاب بدهد، وارد
ميدان ميشوم.
در مورد اينكه چه زمانی دقيقا تصميم خود را اعلام ميكنم، هنوز
سه ماه تا
نامنويسی فرصت باقی است و بحثهای فعلی، كمی زود شروع شده
است. وقت زياد است و به
موقع تصميم خود را اعلام ميكنم.
»
رفسنجانی در باره كارنامه 8 سال رياست جمهوری خود كه در همين
شماره پيك نت به نقل از مصاحبه "ابطحی” با خبرگزاری "آفتاب"
اشاراتی به آن را می خوانيد، با اشاره به اتخاذ سياست هائی
متفاوت با آن سالها گفت:
«... در زمان رياست جمهوری من، دولت به سه گروه تقسيم شد. مثلا
اگر كابينه 30 نفر عضو داشت، تعدادی از
كارگزاران و تعدادی از مخالفان كارگزاران و جمعی مستقل بودند.
دولت من از نيروهای مستقل و چپ و راست تشكيل شده بود. در
انتخاب وزيران هم هيچگاه به هيچ كس مديون
نبودهام و افراد را بر اساس شايستگيهايشان انتخاب ميكردم.
بنابراين محدود به هيچ
كادری نيستم. متناسب با وجود نيروها و نياز كشور انتخاب خواهم
كرد.
اگر بيايم طبيعی است كه برنامهها هم نميتواند برنامههای آن
زمان باشد. در آن
زمان، برنامهها بر اساس نيازهای پس از جنگ تدوين ميشدند.
الان شرايط متفاوت است و
سياستهای كلی مبنای برنامهريزی است كه بايد مراعات شود. الان
اولويتهای كاملا
جديدی
در كشور مطرح شده است. الان بايد كاری كنيم كه بخش زير خط فقر،
زندگی شرافتمندانهای داشته باشد. اين هدف، با ايجاد تامين
اجتماعی كامل و فراگير و ايجاد
اشتغال در كشور مقدور است، بدون اينكه به رونق اقتصادی صدمه
وارد شود. مسائل امنيت
اجتماعی نيز مهم است. مردم نبايد
دغدغه دخالتهای بيجا در زندگيشان
را داشته
باشند. البته قانون محور است و همه بايد آن را مراعات كنند.
وقتی به پايينتر از
اين ميرسيم
بايد بگذاريم مردم راحت باشند.
اكنون شرايط دنيا به گونهای است كه با
وجود
ارتباطات،
ماهواره، اينترنت و رسانهها نميتوان مردم را از اطلاعات
محروم كرد
و يا بيحساب كار كرد. مساله اشتغال در آن زمان هم مهم بود و
اكنون نيز مهم است.
اكنون نيروهای تحصيل كرده و كيفی ما بيكارند كه بايد در اولويت
قرار بگيرند. مسائل
زنان، جوانان و رسانهها، شرايط و اقتضائات متفاوت با آن زمان
دارند. بخاطر
شرايطی كه در جهان و منطقه
بروز كرده، در سياست خارجی محورهای جديدی پيش آمده است. اكنون
ما انبوهی از توليدات داريم كه توجه به بازار صادراتمان مهم
است. نيروها و امكانات
زيادی برای صدور خدمات فنی و مهندسی داريم كه بايد فكری برای
آنها بشود.»
رفسنجانی در باره مناسبات با امريكا و احتمال حمله نظامی آن به
ايران نيز كه اين روزها مهم ترين بحث حاكميت و مردم است، گفت:
«... به نظرم آمريكا به آسانی هوس نخواهد كرد تندروی كند. اگر
اين كار را
انجام دهد،
هم ما صدمه ميبينيم و هم آمريكاييها.
البته آمريكا بيشتر صدمه خواهد
خورد. اگر اتفاقات جدييی بيفتد ما ميتوانيم كارهای بزرگی
انجام دهيم، آنها همه
اين موارد را ميدانند.
اقدام نظامی بعيد است، ولی محال نيست.
بايد در همه موارد
با تدبير، فضا را تلطيف
كنيم.
ما لشكركشی به
افغانستان و عراق را مقدمه محاصره ايران ميدانستيم. من چيز
جديدی در صحبتهای اخير
مقامات آمريكايی نميبينيم ولی سياست
خصومت آنها را جدی ارزيابی ميكنم.
»
هاشمی در باره مسائل اتمی ايران گفت:
«... با وجود ماهوارهها، چيزی از چشم كسی مخفی نميماند. آنها
در دستگاههای داخلی ما هم جاسوس داشتند و در نهايت به همان
چيزی رسيدند كه ما قبلا اعلام ميكرديم. البته مسوولان ما قبلا
از روی بيتجربگی مسائلی را مطرح نميكردند. ما هيچ چيز مخفی
نداريم. تكنولوژی هستهيی داريم كه هنوز
عملياتی نشده است. هر وقت بخواهيم آن را عملياتی كنيم، خيلی
زود ميتوانيم اين كار
را انجام دهيم.
) |