محمود دولت آبادي, در آستانه نخستين سمينار هويت ايرانی گفت:
تمام ادبيات معاصر ما بازتاب هويت ملی و ايرانی است . ادبيات
به خودی خود يعنی هويت ملی. با اينكه تكنولوژی پيشرفت
كردهاست و ميتوان از بسياری آثار كهن كه نشان هويت ايرانی
يا هر ملت ديگری تصوير تهيه كرد, باز هم برای بيان و نشان دادن
و معرفی آن ملت به جامعه جهانی نيازمند زبان هستيم. برای مثال
اگر بنا باشد كاخآبادان جندی شاپور يا مسجد شيخ لطف الله را
به عنوان نشانههايی از هويت ايرانی معرفی و نشان دهيم، اين
كار تنها با ارائه تصوير امكان پذير نيست، به زبان نياز داريم.
ادبيات از آغاز يعنی هويت و احراز هويت. برای مثال تمام ايران
در شاهنامه فروسی نشانهگذاری شدهاست. فردوسی در اثر خود به
خوبی
جغرافيايی
ايران را كه يكی از وجوه كار اوست بيان ميكند, بدون آن كه
قصد داشته باشد جغرافيا را مطرح كند. اين يعنی توجه به هويت
ملی و بخشهای ديگر آن كه تنها از طريق زبان امكان پذيراست و
نه جز آن هندسه و نقوش را هم از طريق زبان ميتوان توضيح داد.
وقتی اعراب شعرهای خود را بر پارچه مينوشتند و بر ديوار كعبه
آويزان ميكردند قصدشان نشان دادن هويت بود, اين شعرها هويت
اعراب به حساب ميآمد.
نمايش در كشور جوان است و متاسفانه كسانی كه اهل اين كار بودند
را از عرصه نمايش رانده اند,
ستونهای تئاتر
ما از هم پاشيده شد. وقتی اركان تئاتر كشور را خواسته يا
ناخواسته از صحنه خارج ميكنند هويت در نمايش از بين می رود.
اگر چه تئاتر كشور ما عمر 50 ساله دارد اما وقتی اولين تئاتر
جديد را نوشين پايه گذاری كرد نام آن را گذاشت فردوسی و اين
يعنی توجه به هويت ايرانی. حقيقت اين است كه امروز همان طور كه
گفتم ستونهای اصلی تئاتر ما از هم پاشيده شدهاند و اين
باعث كم رنگ شدن هويت ايرانی در آثار نمايشی است. |