اولين ميتينگ انتخاباتی دكتر معين كه با حضور
چندصد نفر از طرفداران حزبی و غيرحزبی او برگزار شد نشست خوب و
اميدواركنندهای بود. البته قرار است و بايد ادامه پيدا كند.
اگر اينترنت داشتيم از همانجا ميلاگيدم [تيريپ كارهای هودري!]
ولی يك چيز خيلی ملموس و مشهود، اين بود كه بندهخدا دكتر معين
بين يكسری آدمهای انقلابی و خط امامی گير افتاده (نه اينكه
خودش هم از آنها نيست) و تمام تلاش ما طرفداران جوانش بايد اين
باشد كه از آن وسط درش بياوريم و سعی كنيم شعارها و فضای
انتخاباتياش بهروزتر و مدرنتر شود. ميدانم كه از كروبی و
هاشمی خيلی جلوتر است، اما جامعه خيلی خيلی جلوتر از همه و
ازجمله فضای تا امروز دكتر معين است.
خيلی راه داريم تا اصلاحطلبها را قانع كنيم كه بابا، به جان
مادرمان اصلاحات ادامه منطقی انقلاب نيست. اصلاحات پشيمانی از
انقلاب است، كوتاه آمدن از يكسری آرمانهاست، پذيرفتن قد كوتاه
ما و فهميدن واقعيتهای جهان است. كو تا خط امامی های ديروز
بفهمند كه دنيا چقدر جلو رفته و ما چقدر عقبيم و چقدر راه
مانده تا بتوانيم به سهم شايسته خود از جهان برسيم.
البته باز صدها رحمت به اينها؛ بعضيها كه هنوز در وهم وحدت
جهان اسلام و ولايت امر مسلمين جهان و فتح جهان توسط مسلمانان
و نشستن بر بام دنيا هستند. بيچاره ما جوانان ايران؛ چه كسانی
را داريم تحمل ميكنيم!
جواب
ببين الپر جان انقلابی بودن يا اصلاح طلب بودن دو تا روش
مختلف برای رسيدن به هدف است . حالا بايد ديد هدف چيست كه
ما برای رسيدن بهش تلاش می كنيم. آزادی - شامل آزادی های
سياسی شامل آزادی مظبوعات و احزاب و اقليت های قومی و
مذهبی و آزادی های دكوكراتيك شامل حق كار و حق اعتصاب حق
تحصيل حق سفر حق انخاب كردن و انتخاب شدن ... داشتن
استقلال سياسی و عدالت اجتماعی و جمهوری اينا ها خواست های
مردم برای انقلاب بود كه گمان نكنم كسی از آن پشيمان شده
باشد يا جوانان طالب آن نباشند . اين مزخرفات را كه به نام
انقلاب جا زدند بعدا جعلی و خيالبافی بود . حالا ميشه يه
كمی راجع به "اقتدارگرايان" و "محافظهكاران" توضيح بدی
اينها واقعا مختلف هستند يا ظاهری است اين حرفا ؟
|