سومين روز ثبت نام داوطلبين انتخابات رياست جمهوری آغاز شد.
اين درحالی است كه بی تفاوتی مردم نسبت به انتخابات از يكسو و
نگرانی بسيار جدی اصلاح طلبان از نتيجه عدم شركت مردم دراين
انتخابات از سوی ديگر همچنان مطرح است. در بخش هائی از جبهه
راست و ضد اصلاحات نيز دلهره از عواقب جهاني- داخلی برگزاری يك
انتخابات فرمايشی رو به تشديد است.
آخرين اظهار نظر وزير خارجه امريكا "رايس"، يكبار ديگر و
آشكارا نشان داد كه اين كشور درتدارك صدور دمكراسی دلخواه خود
به ايران، در انتظار نوع برگزاری انتخابات رياست جمهوری و
ميزان شركت مردم ايران در آنست. اين اظهارات را درهمين شماره
پيك نت(امروز) می خوانيد. اوضاع به گونه ايست كه هم نيروهای
خواهان تحولات در داخل و خارج از حاكميت، هم حاكميت ضد اصلاحات
و هم قدرت های جهانی همگی به همان اندازه اهميت شركت مردم
درانتخابات را درك كرده اند كه مردم اهميت رای خود را. هشت سال
مقابله و سركوب جنبش اصلاحات، در يكی از بزنگاه های تاريخی
گريبان حاكميت مافيائی را گرفته است و آن كه قطعا در آينده
بزرگترين منتقد روحانيون ضد اصلاحات و قدرت مافيائی و شخص رهبر
جمهوری اسلامی خواهد شد، محمد خاتمی است كه به آسانی می تواند
خطاب به آنها بگويد: «... گفتم، اما
نخواستيد همراهی كنيد و حالا نتيجه اش را ببينيد!»
هيچ مقاوم و مرجع حكومتی، در خوشبينانه ترين و تبليغاتی ترين
اظهار نظر هم تاكنون نتوانسته مدعی شركت مردم درانتخابات آينده
به ميزان بالای 50 در صد شود و اين درحالی است كه هنوز درصد
واقعی شركت كنندگان را نزديك به 40 درصد ارزيابی می كنند و در
شهرهای بزرگ اين درصد فراتر از 12 تا 15 در صد نيست.
راه حلی كه رهبر و جناح راست هنوز بعنوان ابزار بسيج مردم و
كشاندن آنها به پای صندوق های رای به آن فكر می كنند، ايجاد يك
شوك تبليغاتی نظير حمله و بمباران ايران توسط امريكا در روزهای
نزديك به برگزاری انتخابات و اعلام حكم حكومتی برای شركت در
انتخابات است. ظاهرا امريكا از درون حاكميت، باندازه كافی
اطلاعات دراين زمينه بايد داشته باشد كه حتی مقامات درجه دوم و
مطبوعات امريكا نيز در هفته های اخير بسيار كم رنگ تر از گذشته
چنين احتمالی را مطرح می كند و عمدتا روی دمكراسی و انتخابات
آزاد آينده در ايران متمركز شده اند. حتی اسرائيل نيز در اين
باره سكوت كرده است. اين سكوت، عليرغم برخی تحريكات حاكميت، از
جمله اعلام از سر گيری غنی سازی اورانيوم و يا ديد و بازديدهای
نظامی رهبر در كرمان ادامه داد و می توان تصور كرد كه حتی در
صورت سازمان دادن فرار يك مقام مطلع اتمی برای رسيدن به غرب و
اعلام ساخته شدن بمب اتم در ايران هم امريكا و اسرائيل واكنشی
در حد مورد نظر حاكميت نشان ندهند. يعنی بهانه و زمينه ای را
فراهم نسازند كه حاكميت مردم را از حمله هوائی امريكا به شهرها
ترسانده و برای مقابله با آن به مردم بگويد: بيائيد رای بدهيد
تا امريكا چنين نكند!
دراين ميان، كانديداهائی كه می خواهند با رای از صندوق ها
بيرون بيآيند نيز در منگنه ادامه ترديد مردم برای شركت در
انتخابات قرار دارند. اگر اعلام وضعيت فوق العاده و جنگی ممكن
نشود و شركت بالای 60 درصد مردم در انتخابات نيز يك ضرورت قطعی
درحاكميت ارزيابی شود، آنگاه بايد در انتظار مانور كانديداهائی
بود كه احتمال رای دارند. بی شك اين كانديداها در جناح راست
قرار ندارند و اين احتمال كه انتخابات به مرحله دوم نيز كشيده
شود( برخلاف تصور جبهه مشاركت و مجاهدين انقلاب) نه قطعی است و
نه به صلاح جنبش اصلاحات. بدين ترتيب نقش ائتلاف های قبل از
انتخاباتی به همان اندازه اهميت پيدا می كند كه نقش شخصيت ها.
اين ائتلاف در جبهه راست، حتی ميان طيف های درون اين جبهه در
دوران اخير ممكن نشد و نتوانستند سه چهار نفر بقيه را قانع
كنند عضو كابينه لاريجانی شوند، اما كانديدای رياست جمهوری
نشوند، چه رسد به ائتلاف با طيف های ديگری در خارج از جبهه
راست.
بنابراين، آنچه كه بعنوان مانور و راه حلی برای پايان ترديدهای
مردم باقی می ماند، ابتكار عمل در جبهه مقابل جبهه ضد اصلاحات
است. اين مانور، بموجب امكانات واقعا موجود در كشور، ائتلاف
وسيع و اعلام يك كابينه ائتلافی قبل از انتخابات است.
اين جمله محسن آرمين نظريه پرداز سازمان مجاهدين انقلاب كه روز
گذشته در جمع دانشجويان دانشكده علوم دانشگاه خواجه نصيرالدين
طوسی بيان شد، واقعيتی است توام با نگرانی از طرف جبهه
اصلاحات، پيرامون ادامه ترديدهای مردم: «بخش وسيعی از جامعه
همچنان در حال ترديد به سر ميبرد و هنوز برای انتخابات تصميم
نگرفته است. »
برای اين واقع بينی بايد چاره ای جستجو كرد.
(ادامه سخنرانی آرمين را در همين شماره پيك نت، و بعنوان خبری
مستقل می خوانيد) |