محمد سلامتی، دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب، با خبرگزاری ايسنا
گفتگوئی كرده كه بصورت گزارش تنظيم و منتشر شده است. اين
مصاحبه را از حالت گزارشی – تفسيری تهيه كننده آن خارج كرده و
متن سخنان و نظرات سلامتی را استخراج كرده ايم كه در زير می
خوانيد:
هنوز زود است قضاوت كنيم حد مشاركت در انتخاباتی كه در پيش رو
داريم پايين خواهد بود يا بالا، و رقابتها به دور دوم كشيده
ميشود يا نمی شود. هنوز احزاب و كانديداها و رسانهها تبليغات
جدی نكردهاند كه بازتاب آن ديده شود، و سفرهای انتخاباتی و
ميزگردهای رسانهها تنها در سطح اقشار خاصی تأثير گذاشته است.
هنوز نظرسنجی ها به كسب نظر كارگران، كشاورزان و اقشار پايين
دست جامعه نرسيده است و به آن توجه نشده است.
اگر مردم احساس كنند كه نمايندهی فكريشان در انتخابات حاضر
است، انگيزه حضور مييابند و الا حساسيت و تمايلشان به
انتخابات كاهش مييابد.
در دو هفته و يا ده روز مانده به انتخابات ميشود بيشتر در
مورد وضعيت مشاركت و كشيده شدن انتخابات به مرحلهی دوم نظر
داد.
برخی كارشناسان مسألهی عدم مشاركت مردم را پيچيده ميكنند و
از علل كاهش احتمالی مشاركت به «يأس مردم از ساختارها» و «عدم
اعتماد به تأثيرگذاری رأيشان» اشاره ميكنند كه سلامتی در اين
باره به ايسنا ميگويد: «ممكن است برخی اقشار مردم به ياس از
تغيير ساختارها رسيده باشند و يا اين كه اعتمادی به تاثير گذار
بودن رای شان را از دست داده باشند، اما همه اقشار اين طور
نيستند. مردم علاقهمند به شركت فعال در انتخابات هستند و
نميخواهند منفعل باشند، اما به شرطی كه شيوه برخورد
دستگاهها، كانديداها، احزاب و رسانهها بتوانند اين اقشار را
به تحرك وادار كنند.اگر نخبگان به خوبی مسايل را تبيين كنند و
مسؤولان هم صادقانه رفتار كنند، قطعا انتخاباتی پرشور خواهيم
داشت. گاهی احزاب و گروهها در انتخابات بايد برنامه مشخصی
ارائه و بر آن پافشاری كنند. تا اعتماد عمومی به طور كلی جلب
شود. چرا كه مردم اول به برنامه و در مرحله دوم به شخص رأی
ميدهند. يكی از ضعفهای ما عدم رشد كافی احزاب و گروههاست.
احزاب ما هنوز جوان هستند لذا وقتی برنامه ميدهند نميتوانند
روی برنامهشان خيلی پافشاری كنند. به علاوه اين كه وقتی چند
حزب و گروه مختلف از يك كانديدا حمايت ميكنند، معلوم نيست
برنامهی كدام حزب يا گروه اجرا ميشود. اين مشكلات وجود دارد
و در انتخاب مردم موثر است. هر حزب و گروه معمولا يك قشر از
جامعه را نمايندگی و مطالبات آنها را در قالب برنامههای خود
پيگيری ميكند، اما احزاب ما گاهی در سطح روشنفكری ميمانند و
ارتباطی با اقشار مختلف مردم ندارند. حالت روشنفكری مييابند و
نميتوانند مورد توجه اقشار جامعه قرار گيرند. چنين حزبی متعلق
به عدهای روشنفكر است كه پرچمی بلند كردهاند كه حتی نماينده
روشنفكران هم نيستند. متأسفانه اكثر احزاب ما اين چنين هستند و
كمتر نياز اقشار جامعه موجب تشكيل حزبی شده است. اين نوع احزاب
رشد نميكنند، برنامههايشان جامعيتندارد. اگر كانديدايی
برنامهی آنها را هم دنبال كند، با بنبست مواجه شود.
درباره سازمان مجاهدين انقلاب سلامتی می گويد:
هر چند كه در ارائهی برنامه در سياست داخلی و خارجی و اقتصاد
از ساير احزاب سازمان وضع بهتری داريم، اما اين درست است كه
سازمان ما هم مثل گروههای ديگر با مشكل مواجه است، البته
سازمان هيچ وقت كانديدای مستقل نداشته است. هميشه به همراه يك
طيف از احزاب ، از كانديداها دفاع كرده است. و از آنجايی كه
سازمان به دنبال پست و مقام نبوده است بنابراين نميتوانسته
برنامه خود را اجرا كند.
اما اينطور نيست كه سازمانی سياسی تشكيل شود و به دنبال به
دست گرفتن قدرت نباشد. هر تشكيلات سياسی بايد به دنبال قدرت
برای اجرای برنامههايش باشد. اما سازمان ما هيچ وقت خود را در
اين مقام نديد كه بتواند قدرت را به تمامی به دست بگيرد و
برنامههايش را اجرا كند. فكری كه در سازمان بوده و البته
هميشه اين طور بوده كه ما ديدگاههايمان را ارائه ميدهيم و
لازم نيست با حضور در قدرت آن را پيگيری كنيم. از سويی چون
اعضای سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی ايران، تعدادشان كم بوده
است توان پيگيری اهدافشان را با حضور در قدرت كمتر داشتهاند.
از سويی چون اهل تعامل با گروهها بوده است، ذهنيت به دست
آوردن قدرت و اعمال نظرات خود را نداشته است.
سلامتی در بخش ديگری از اين گفتگو در مورد فضای سياسی و اين كه
آيا فضا به سوی دو قطبی شدن ميرود يا سه قطبی يا چند قطبي؟ می
گويد:
فضای انتخاباتی دو قطبی خواهد شد البته نه به اين معنا كه هر
جناح يك كانديدا داشته باشد. بلكه هر جناح ممكن است چند
كانديدا داشته باشد. اما به هر حال دو جناح هستند كه در مقابل
هم هستند گرچه كانديداها هم باهم رقابت كنند. البته در جناح
مقابل اصلاحطلبان، اين احتمال وجود دارد كه كانديداهايشان در
اواخر رقابتها به نفع هم كنار بروند و به اجماع برسند. به
عبارتی، فكر می كنم
بزرگان
آنها دخالت خواهند كرد و اجماع ايجاد شود. البته اگر
هاشمی
حضور يابد معادلات جناح راست به هم ميخورد و آنها مجبور
ميشوند او را در نظر بگيرند. گرچه تصور می كنم هاشمی هاشمی
انگيزه كافی برای حضور داشته باشد. احتمال آرای كم يكی از
عوامل نيآمدن هاشمی است. با وجود اين كه گفته ميشود در
نظرسنجيها
هاشمی در صدر قرار دارد، اما كم رأی دادن به هاشمی لطمهی
بزرگی به وی است.
سلامتی در برابر اين پرسش اساسی كه: "معين يك شخصيت دانشگاهی
است و برخی فكر ميكنند در ميان اقشار پايين دست جامعه كه شما
رأی آنها را مهم ميداند، پايگاهی ندارد" می گويد:
نه آقای
معين،
بلكه
ديگران
هم در حال حاضر، همين حالت را دارند.
طبق نظرسنجيها ، قشر وسيعی از جامعه مشكل اقتصادی مشكل اولشان
است كه تبلور آن در افزايش بيكاری و هزينه بالا و توزيع
ناعادلانه و مسأله رفاه و كمبود آن خود را نشان می دهد. اما
روشنفكر و دانشجو بيشتر دنبال چيز ديگری است.
برای حل مشكلات مردم راهكارهای كوتاه مدت وجود دارد. هر
جامعهای در هر مرحلهای از رشد، راه حلی برای مشكلات اقتصادی
دارد. ميشود راه حلهای مناسب را در نظر گرفت اما وقتی راه حل
سرمايهداری آزاد در جامعهای بخواهد انجام شود كار را با
بنبست و مشكل مواجه ميكند و از ظرفيتها استفاده نميشود.
مثلا وقتی ما ميبينيم كشوری مثل ما، دروازههايش برای ورود
كالاها باز است، كالاهای ما قدرت رقابت ندارند و از بين
ميروند. ما ممكن است تقليدهای اين چنينی بكنيم كه با شرايط
اقتصادی ما نميخواند در نتيجه با مشكل افزايش بيكاری و از بين
رفتن توليد مواجه شويم. بايد در اين زمينه فكر و استعدادها و
ظرفيتها را بررسی كرد و اولويتها را در نظر گرفت. |