روزنامه شرق الاوسط  به نقل از نزديكان هاشمی رفسنجانی نوشت:

هاشمی شرايط خطرناك امروز ايران را درك مي‌كند و در تلاش است اوضاع را به شكل بنيادی تغيير دهد. چنين تغييری مي‌تواند شامل ايجاد رابطه مستقيم با امريكا، حمايت از طرح صلح خاورميانه و به خصوص حمايت از طرح امير عبدالله وليعهد عربستان سعودی در اين زمينه و اجرای رفرندام برای تغيير شكل نظام سياسی ايران از طريق مسالمت آميز ‌باشد.

او مايل است بخش بزرگی از برنامه اصلاحی محمد خاتمی را كه توسط نيروهای راستگرا بلوكه شد را احياء كرده و اجرا كند.

اين پيام ها بوسيله مشاوران رفسنجانی به شحصيت ها و رجال معروف اپوزسيون در داخل كشور ارسال شده و هر دو طرف بر اين نكته اتفاق نظر دارند كه « حمله خارجی » و « يك دست شدن حكومت بوسيله يك گروه» بزرگترين خطراتی هستند كه در حال حاضر آينده سياسی، وحدت و تماميت ارضی ايران را تهديد مي‌كند.

رفسنجانی تا مدتی تمايل به نامزد كردن خود برای انتخابات رياست جمهوری نداشت و بيشتر در صدد بود از مصطفی معين يا علی اكبر ولايتی حمايت كند، اما بعد از اينكه مشخص شد كه جناح رقيب در پی يك كودتا بر ضد همه نيروهای سياسی مخالف خود است رفسنجانی وارد گود انتخابات رياست جمهوری شد.

در اين رابطه از وی نقل قول شده است كه " نسل های آينده  خواهند دانست كه چگونه من توانستم بر استبداد دينی در ايران نقطه پايان بگذارم و صفحه جديدی از تاريخ ايران را بگشايم."

 
از سوی ديگر در برخی محافل دانشگاهی و دانشجوئی نشانه هائی از حمايت از رفسنجانی در انتخابات آينده مشاهده شده است. برخی افراد در بحثهای عادی و روزانه خود مطرح مي‌كنند كه اگر رفسنجانی به جای خاتمی بود و ملت ايران بيش از ٢٠ ميليون رأی تقديم او مي‌كرد، آيا اجازه مي‌داد آنچه كه بر سر اصلاحات آمد، حادث گردد؟ برخی ديگر نيز به موانع موجود بر سر راه برنامه رفسنجانی در آينده اشاره مي‌كنند. آنها فرض مي‌كنند كه رفسنجانی در انتخابات آينده پيروز ميدان گردد اما با وجود يك مجلس راستگرا و اين همه نيرو در نهادهای مهم حكومتی از جناح رقيب، او چگونه مي‌تواند برنامه های خود را عملی سازد؟