چقدربیاشتها شده ام، مزه ی همه چيز عوض شده، به مذاق من كه
خوش نيست.بیميلم ... چای، بوی نفت، برنج، بوی نفت، آب نفتی،
نان نفتی، هوا نفتی. مرديم از اين طعم گس نفت در دماغ و دهان.
نخواستيم پول نفت را بر سر سفرهها مان. شب به شب يك بشكه نفت
دم در خانه تحويل ميدهند. كجای اين آپارتمان يك وجب و نصفی
بگذارم؟ گوشه یهال بايد آنقدر بماند تا تمام وجودمان را
بالمرّه نفتی كند. دولت فخيمه مرحمت كند پول نفت را كما فی
السّابق خودش به صلاح ديد مصرف كند. اگراضافاتی بود يك چند
دستگاه اتوبوس و مينی بوس بخرد به قدر كفايت برای همان مسير
ديپلماتيك رو محض آبرو، كه اگر از از دول خارجه خواستند بيايند
از نزديك اعجازهای دولت ما را در حل مشكلات ببيند،بیصرف وقت
يك چند چشمه از آنها را نقدا در مسير حركتشان رؤيت نمايند. فی
المثل بعيد نيست كه شاه عربستان بخواهد به جبران
آنهمه عّزت و احترام بیسابقه
به رئيس دولت ايران، به ايران بيايد تا شگفتیهای
اين سرزمين را به چشم مبارك ببيند؛ آن
هالههای نور را (كه در
كعبه نديده بینوا)، يا آن سگ گريان حرم مشهد را و البته آداب
پوليتيكه را در سرزمين عجم، كه همانگونه كه رئيس جمهور محترم
نويد داده بودند لامحا ل همه چيز شدنی است؛ همه چيز حتی
میشود پس از چندين روز سخنگوی دولتش فيلم مستند نقل اعجاز در
سازمان ملل را
مونتاژ بخواند. كه اين
فیالحقيقه از دو حال خارج نيست؛ يا دستيابی به چنان درجه از
پيشرفت در صناعت است كه با آنكه معرفی يك وزير چهار ماه به طول
میانجامد و با آنكه يك سايت ساده مربوط به دولت كريمه هنوز
بعد چهارماه
دردست تاسيس است اما به
راحتی میتوانيم هر آنچه اراده كنيم مونتاژ كنيم بهتر از اصل،
حتی خود شخص را هم مونتاژ كنيم در عالم واقع كه اگر خودش هم
ببيند به ترديد افتد خودش مونتاژ است يا ديگری مونتاژ؟ و يا
همان پوليتيك منحصر به فرد ماست ؛" انكار روز روشن" يا "سيا ه
انگاری ماست سفيد" كه همه مستحضريم تا به چه پايه كار ساز
میافتد اين شگرد مدبّرانه.
پس از تحرير: در توصيفات وزير محترم علوم "برد يمانی" را از
نظر دور نداريد كهبیترديد جناب ايشان از شدت ذوق زدگی "ركن
يمانی" را" برد يمانی" گفته اند كه اين دومی را مسلمانان
میخرند ازبرای لباس سفر آخرت. اين اولين بار است كه میشنوم
لمس ركن يمانی كفر است! حال آنكه همه شيعه و سنی بر استحباب آن
تاكيد دارند. خدا قسمت وزيران كند حج را! (انتخاب زنان) |