هفته ای که گذشت، از
غلامعلی لطيفی،
یکی از کاریکاتوریست های برجسته ایران، در تهران و با حضور
خودش تجلیل شد. لطیفی از "توفیقی" های به یادگار مانده
است. هفته نامه "توفیق" را می گوئیم که شب های جمعه با این
شعار منتشر می شد" شب جمعه دو چیز یادت نره .... دوم
توفیق!"
یار شانه به شانه زنده یاد منوچهر محجوبی بود. توفیق
نیآمده بود که جای خالی "چلنگر" را پرکند، چنین جائی در
سالهای پس از 28 مرداد پرشدنی هم نبود، اما از جمع آنها که
با زخم کودتا از زندان رهائی یافتند کسانی پیوستند به
توفیق. آنچه را نظام کودتائی اجازه نمی داد مطبوعات به جد
بنویسند، توفیق بی آنکه به حریم دربار شاه مستقیم نزدیک
شود، به طنز می نوشت. این سرنوشت سانسور و مطبوعات درایران
است. از میرزای شیرازی تا گل آقا و از محمدعلی افراشته تا
هادی خرسندی و سید ابراهیم نبوی. امروز، آینه دیروز است.
غلامعلی لطیفی برای مطالب توفیق کاریکاتور می کشید، اما
خود نیز اغلب یک سرمقاله می کشید. درست نوشتیم. سرمقاله را
می کشید. یعنی سخن روز را کاریکاتور هفته می کرد. صاحب سبک
بود و در سالهائی که دربار شاه "توفیق" را هم تحمل نکرد،
صاحب سبک تر شد. او مبتکر سبک اغراق در تصویر و کاریکاتور
است. او زهر به کام کاریکاتور ریخت. مدتی در مجله
"کاریکاتور" مشغول شد. آن را هم شاه تحمل نکرد. در دهه 50
گهکاه و بی امضاء برای برخی مطالب کیهان و زن روز طرح و
کاریکاتور کشید. انقلاب که شد مثل "یخ" از غلاف "آب" جهید.
اگر نبود آن سالهای سرکوب مطبوعات در زمان شاه، شاید آن
تندروی های مطبوعاتی پس از انقلاب هم نبود. "آهنگر" را
همراه با منوچهر محجوبی و نصرت الله نوح منتشر کرد و
کاریکاتوریست اصلی آن بود. شاید امروز آنگونه نیاندیشد که
در دوران کوتاه انتشار آهنگر می اندیشید، اما بهرحال آنچه
را او در آهنگر کشید؛ جدا از مشی و نگاه سیاسی اش، هنر
تکامل یافته کاریکاتور در ایران بود و برای همیشه یادگار.
او نیز ماننده بسیاری دیگر، در دهه 60 به حاشیه رانده شد.
غیر خودی تشخیص داده شد و این مهر را بر پیشانی او نیز
کوبیدند. دلش برای رفتن و گل کردن در "گل آقا" پرپر می زد،
اما مگر می شد؟
در
میهمانیهای سالانه
گل آقا شرکت می کرد و سخن نیز می گفت، اما نه بیش از این.
متولد "باکو" است. همانجا که برای اولین بار مجله فکاهی
"ملانصرالدین" منتشر و به ایران آورده شد. هنوز می خندد،
اما مثل همیشه کوتاه. سخن می گوید، اما مثل همیشه کم و با
صدای بم. همچنان همیشه روزنامه نگاری است سیاسی، اما از
گونه های پخته شده آن در کوران حوادث بسیار. از پیش از
کودتای 28 مرداد تا لحظه ای که در آن هستیم. از استوانه
های سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات ایران بود.
همان سندیکائی که اعتصاب مطبوعات را در سال انقلاب رهبری
کرد و همان روزنامه نگارانی که برای شکستن سد سانسور دو
اعتصاب تاریخی مطبوعات را در همین سندیکا سازمان دادند. از
سال دوم تاسیس جمهوری اسلامی هم آن سندیکا و هم آن روزنامه
نگاران با خجری در پهلو به خانه فرستاده شدند.
بزرگداشت او را در
نگارخانه آئینه فرهنگستان هنر
برپا کردند.
چهارشنبه 25 آبان.
خیلی ها در این مراسم شرکت کردند و از نمایشگاه نیز بازدید. از
جمله دکتر معین کاندیدای اصلاحات در انتخابات اخیر ریاست
جمهوری.
کامبیز درم بخش، منوچهر احترامی، داود شهیدی، اسماعیل عباسی،
محمدرفیع ضیایی، جواد علیزاده، محمدعلی بنی اسدی، مسعود مهرابی
و شماری از کاریکاتوریست های نسل دوم.
امین قدمی(فیلم ساز)، مستندی از زندگی غلامعلی لطیفی را ساخته
بود که به مدت 15 دقیقه پخش شد.
برخی اظهارات لطیفی به همراه بیوگرافی او در مجموعه مستندی
زیبا ارائه شد.
اغراق کارهای کمیک در کاریکاتور
مطبوعاتی را نقشی پیشرو دانست.
"لطیفی"
درهمین مراسم، خود نیز
روی صحنه رفت و
سخن گفت. از همه تشکر کرد، بویژه
برگزار کنندگان این مراسم.
او
گفت:
" برای من جالب و شیرین است با این که سال ها از فعالیت حرفه
ای ام دور بوده ام، اما فراموش نشده ام و مورد محبت دوستان
قرار می گیرم."
لطیفی
کوتاه و دقیق گفت:
«تمامی
حرف های اساسی مطبوعات
همیشه
از طریق کاریکاتور عنوان شده.
افتخار می کنم که یکی از برگ های درخت تنومند کاریکاتور ایران
هستم."
کامبیز درم بخش – منوچهر احترامی و مسعود شجاعی لوح یادمان و
تقدیرنامه را به خاطر بیش از چهل سال خدمات لطیفی به کاریکاتور
و مطبوعات
ایران به وی اهدا کردند.(هادی
تون) |