پيک هفته

   

پيک نت

پيوندهای پيک بايگانی پيک

hafteh@peiknet.com

 

    hafteh@peiknet.com

 

پيک هفته

در رابطه با پيک هفته


 

 

 
 
 
 
 
 



مصاحبه آگاهانه محسن امين زاده
روزشمار اتمی
19 روز بيشتر وقت باقی نمانده است

محسن امين زاده معاون سابق وزارت خارجه جمهوری اسلامی كه در كابينه احمدی نژاد قربانی موج تصفيه شده است، در مصاحبه‌ای مشروح با خبرگزاری ايسنا، نقطه نظرات بسيار دقيقی را پيرامون موقعيت بين المللی ايران مطرح كرده است. ما كوشش كرده ايم، اين گفتگو را تا آنجا كه به اصل آن لطمه وارد نيآيد خلاصه كرده و منتشر كنيم. امين زاده درباره قطعنامه شورای حكام اتمی كه در واقع تائيد قطعنامه اروپاست می‌گويد:


آنچه قطعنامه از ايران برای شفاف‌‏سازی مطالبه می‌‏كند، خواسته‌‏های بی‌‏سابقه و سنگينی است. دسترسی به افراد برای مصاحبه و بازجويي, دسترسی به اسناد مربوط به خريد كالاهای دومنظوره, دسترسی به برخی مراكز نظامی مواردی است كه كار را برای ما بسيار دشوارتر از گذشته كرده است.
از ما خواسته شده كه كارخانه UCF اصفهان را تعطيل كنيم. در بندهای ديگری هم بر عدم ساخت رآكتور آب‌‏سنگين و تعليق كامل همه مراحل غنی‌‏سازی و فرآوری به صورت پايدار و كامل تأكيد شده است. در مجموع و در مقام مقايسه می‌‏توان گفت كه اين قطعنامه از قطعنامه‌‏ای كه در شرايط مشابه برضد عراق صادر شد، تندتر است؛ ضمن اينكه اين قطعنامه تنها با يك رأی مخالف, روايتی از عملكرد ما را بيان می‌‏كند كه كاملاً با گذشته متفاوت است. مأموريت ديپلماسی كشور كه تبليغات و درگيری نيست, وظيفه ديپلماسی كشور اين است كه تلاش كند چنين قطعنامه‌‏ای بر ضد ايران تصويب نشود. اگر چاره‌‏ای نيست و قرار است قطعنامه‌‏ای بر ضد ايران تصويب شود، مانع از آن شود كه چنين تعابيری در آن درج شود. اگر در گذشته چنين قطعنامه‌‏ای تصويب نشده و چنين عبارات اتهامی بر ضد ما به كار نمی‌‏رفته و حالا به كار رفته است, نشانه آن است كه ما شكست مهمی در صحنه ديپلماسی خورده‌‏ايم.

در ايران كسی مخالف داشتن انرژی صلح‌‏آميز هسته‌‏ای نيست. در وزارت امورخارجه تا من بودم هيچ كس مخالف دستيابی به اين صنعت و تكنولوژی و حفظ آن نبوده است اما همه بحث برسر شيوه دستيابی به انرژی صلح‌‏آميز هسته‌‏ای است.

وظيفه ديپلماسی كشور اين است كه نسبت به برنامه‌‏های هسته‌‏ای ايران درسطح جهان ابهام‌‏زدايی و حمايت كشورهای مؤثر عالم را جلب كند, از شكل‌‏گيری هرگونه اجماع عليه ايران جلوگيری كند, سازماندهی حريف را برای ايجاد اجماع در جهت مقاصدش خنثی كند, از همه روش‌‏های مذاكراتی و حقوقی برای رسيدن به مقصود بهره گيرد و برای كشور فرصت ايجاد كند تا انرژی صلح‌‏آميز هسته‌‏ای را توسعه دهد. اگر مرور كنيد به روشنی درمی‌‏يابيد كه چرا من از تعبير" شكست" استفاده كردم. نتيجه كار نشان می‌‏دهد كه ديپلماسی كشور در انجام اين وظايف ناموفق بوده است.

اگر ما چاره‌‏ای برای كار نينديشيم، با اين قطعنامه پرونده ما به شورای امنيت ارجاع خواهد شد. با تلاشی كه كشورهای دوست ما كرده‌‏اند يك مهلت سی تا چهل روزه به ما داده شده است كه خواسته‌‏های اين قطعنامه را اجرا كنيم و به ويژه فعاليت تأسيسات اصفهان را متوقف كنيم. از اين مهلت چيزی كمتر از سه هفته باقی است. اگر در اين مدت كاری از پيش برديم و با تدابير سنجيده و با كمك دوستان‌‏مان و با كمك همه آنان كه ارجاع پرونده ما به شورای امنيت به نفع آنها نيست, توانستيم كار را به روال قبل از قطعنامه برگردانيم و يا حداقل اين روند منفی را متوقف كنيم، طبعاً امكان بازسازی كار هست وگرنه پرونده به شورای امنيت خواهد رفت.

ـ عده‌ای بر اين عقيده هستند كه ارجاع پرونده به شورای امنيت مسأله مهمی نيست و ما اگرچاره ديگری نداشته باشيم بايد به اين مسأله تن در دهيم و كوتاه نياييم. نظر شما چيست ؟

من كاملاً مخالفم. ارجاع پرونده ما به شورای امنيت يك شكست بزرگ و تاريخی برای كشور است. اگر ما آمريكا را كشور مخالف و حريف خودمان می‌‏دانيم رفتن به شورای امنيت به شكلی در واقع واگذار كردن صحنه به كشور مخالف وحريف‌‏مان است و اين طبعاً هيچ چيزی جز ناكامی عايد ما نمی‌‏كند.

 

 درمورد سازمان‌‏های بين‌‏المللی گفتم كه تصميم‌‏گيری‌‏ها كند است, اما وقتی چيزی تصويب می‌‏شود, تغيير آن مصوبه هم تلاش و زمان زيادی می‌‏طلبد. در شورای امنيت مشكل مهم‌‏تری هم وجود دارد و آن حق وتوی آمريكاست. يعنی اگر مصوبه‌‏ای بر ضد ايران تصويب شود, اصلاح آن می‌‏تواند در معرض وتوی آمريكا قرار گيرد و در نتيجه آمريكا طرف بلامنازع ما در مسأله شود. تجربه‌‏ای كه ليبی را در برابر آمريكا به ذلت كشاند. معنای اين مطلب اين است كه هر آنچه كه در آنجا بر ضد ما تصويب شود ابزاری خواهد شد برای آمريكا كه برای هميشه عليه ما به كارگيرد. مثلاً اگر تحريمی عليه ما به تصويب برسد لغو آن نيازمند موافقت همه اعضای دائمی از جمله آمريكا خواهد بود و در آن شرايط كار ما بسيار دشوار خواهد شد. ليبی مجبور شد برای لغو قطعنامه‌‏های بر ضد خودش در شورای امنيت، همه را رها كند, سراغ آمريكا برود و برای اينكه لغو تحريم‌‏هايش همچون گذشته با وتوی آمريكا مواجه نشود, به همه خواسته‌‏های آمريكا تن دهد.

من فكر می‌‏كنم اولين اقدام شورای امنيت كه زياد هم طول نخواهد كشيد, صدور قطعنامه‌‏ای مشابه قطعنامه شورای حكام با خواسته‌‏های مشابه اين قطعنامه خواهد بود. آنها از ما خواهند خواست كه كليه مراحل غنی‌‏سازی و فرآوری اورانيوم از جمله فعاليت كارخانه UCF اصفهان را متوقف كنيم و موارد ديگری كه در اين قطعنامه آمده، اجرا كنيم. اگر بخواهيم قطعنامه را اجرا كنيم كه طبعاً اقدام نابخردانه‌‏ای خواهد بود كه زير بار شورای حكام و تقاضای دوستانمان در دنيا نرويم و ذيل قطعنامه تحكمی شورای امنيت همان‌‏ها را عمل كنيم. اگر بخواهيم چنين كنيم شرط عقل آن است كه تلاش كنيم پرونده به شورای امنيت نرود و اگر بخواهيم بر سر چيزی كوتاه بياييم حالا و قبل از تحكم شورای امنيت كوتاه بياييم و امتيازات اطمينان‌‏ساز هم بگيريم. با اين كوتاه آمدن اجماع ايجاد شده بر ضد خودمان را بشكنيم و مثل چند ماه قبل غالب كشورها را همراه خودمان كنيم.

اگرقطعنامه را اجرا نكنيم طبعاً شورای امنيت مصوباتی برای مجازات ما خواهد داشت و باز از مراحل مقدماتی‌‏تری شروع خواهد كرد و به تدريج ما را به بحرانی‌‏ترين شرايط خواهد رساند و تا اجرای مصوبات توسط ايران فشارها و مجازات‌‏ها را ادامه خواهد داد. فكر می‌‏كنم اولين گام برای مجازات ما, توقف كامل همه همكاری‌‏های هسته‌‏ای دنيا با ايران است. بر اين اساس روسيه كارش را در نيروگاه بوشهر متوقف خواهد كرد و ساخت نيروگاه بوشهر به شدت لطمه خواهد خورد و تا زمان پايان بحران و شايد برای هميشه متوقف خواهد شد. ما به هرحال هنوز به طور جدی در فناوری صلح‌‏آميز هسته‌‏ای وابسته به خارج هستيم. بدون روسيه و ديگران نمی‌‏توانيم نيروگاه اتمی بوشهر را هم پس از يك ربع قرن تمام كنيم. در نتيجه اولين حاصل تصميمات شورای امنيت می‌‏تواند از دست رفتن و يا تعليق نامحدود همان چيزی باشد كه ما به خاطرش مقاومت می‌‏كنيم و به چنين بحرانی تن می‌‏دهيم.
چنين مجازات‌‏هايی ممكن است محدود به صنايع هسته‌‏ای نباشد و برای بعضی صنايع ديگر هم اعمال شود. ممكن است به كالای دو منظوره تسری يابد و به شكلی كالاهای دومنظوره تعريف شوند كه فهرست خيلی وسيع‌‏تر از ممنوعيت‌‏های فعلی را به صنايع ما تحميل كنند كه چنين اتفاقاتی برای صنايع در حال توسعه ما بسيار لطمه زننده خواهد بود.

آنگونه كه گفته‌‏اند, گام بعدی تحريم‌‏های هوشمند خواهد بود. منظور از تحريم‌‏های هوشمند شكل پيچيده‌‏تر بلايی است كه بر سر عراق آوردند و نامش را نفت در برابر غذا گذاشتند. اجازه صدور نفت و واردات غذا و دارو را به شكل بسيار تحقيركننده‌‏ای دادند. كشور ما يك كشور در حال توسعه با نرخ رشد بالاست. ما در يك مرحله جهش اقتصادی قرارداريم و طبق آنچه در دولت گذشته طراحی و اجرا شده است، می‌‏توانيم به لحاظ ثروت و در آمد سرانه به سرعت خودمان را در جهان چندين پله بالاتر بكشيم. ما ديگر يك كشور جنگ‌‏زده يا منزوی نيستيم. ما رشد سريع را تجربه كرده‌‏ايم . ما اقتصاد مولد را تجربه كرده‌‏ايم. ما سرمايه‌‏گذاری‌‏های زيربنايی زيادی انجام داده‌‏ايم و صنايع مهمی مثل پتروشيمی را به باروری نسبی رسانده‌‏ايم. ما عراق يا كره‌‏شمالی يا ليبی نيستيم كه چيزی برای از دست دادن نداشته باشيم و تحريم‌‏های اقتصادی را سال‌‏های طولانی با گرسنگی و فلاكت تحمل كنيم. چنان وضعی شايسته ملت و كشور پرظرفيت ما نيست. با چنين فرصت‌‏ها وچشم‌‏اندازی از توسعه است كه می‌‏گوييم تحريم می‌‏تواند برای ما بسيار بسيار گران تمام شود و متأسفانه دنيای ارتباطات و الكترونيك و پيوندهای اقتصادی جهان باعث می‌‏شود كه حريف ما آمريكا كه در اين زمينه‌‏ها صاحب فناوری و علوم برتری است برای لطمه زدن به كشور پرتحركی به لحاظ اقتصادی مثل ما ابزار خيلی بيشتری از گذشته در اختيار داشته باشد. اين تحريم‌‏ها می‌‏تواند در مراحل بعد تحريم‌‏هايی باشد كه ضمن داشتن خسارات سنگين اقتصادی، به لحاظ شئونات هم تحقيركننده است مثل تحريم‌‏های هوايی و .... يا دخالت در گردش‌‏های مالی ما می‌‏تواند بسيار لطمه‌‏زننده باشد.

 ـ آيا ممكن است نفت ايران را تحريم كنند؟

نه فكر نمی‌‏كنم صدور نفت ايران را تحريم كنند. چون طرف‌‏های مقابل به ادامه صدور نفت ما احتياج دارند اما روش‌‏هايی كه اعمال می‌‏كنند ممكن است به شدت دست ما را در هزينه كردن درآمد نفت ببندد. متقابلاً البته ما هم نمی‌‏توانيم صدور نفت را متوقف كنيم و از اين طريق به آنان فشار آوريم، چون اقتصاد ما وابسته به نفت است و بدون درآمد نفتی بسياری از مشكلات، عملاً بر ما تحميل خواهد شد و ما را از پای در خواهد آورد.

ـ آيا احتمال حمله نظامی وجود دارد؟

نه فكر نمی‌‏كنم، حمله نظامی هم صورت گيرد.حداقل انتخاب كنونی آمريكا نيست و آمريكا از هزينه‌‏های سنگين آن واهمه دارد و به علاوه فكر می‌‏كند ابزار كافی برای يك جنگ نرم موفق با ما در اختياردارد. طبعاً آمريكا الان هم در حوزه‌‏های مورد حمله‌‏اش دچار مشكلات جدی است و بعيد است به فكر حمله به ما بيفتد. به ويژه كه اشاره كردم آمريكا متأسفانه ابزار بی‌‏نظيری برای موفقيت در يك جنگ نرم بر ضد ما در اختيار دارد.


ـ ارزيابی شما از پيشنهادهای مطرح شده توسط رئيس‌‏جمهور و رئيس شورای‌‏عالی امنيت‌‏ملی درباره برنامه هسته‌‏ای كشورمان چيست؟

استنباط من اين است كه در اين مرحله, ما چاره‌‏ای جز اجرای مصوبه شورای حكام نداريم. مشكل كار اين است كه دوستان ما التماس كرده‌‏اند كه ما كارخانه UCF اصفهان را راه نيندازيم و يا حتی راه‌‏اندازی آن را چند روز به تأخير بيندازيم اما به دليلی كه من مطلع نيستم ما آن را نپذيرفته‌‏ايم و تأسيسات اصفهان را راه انداخته‌‏ايم. حالا يك قطعنامه محكم و تند ما را ملزم به اجرای كاری كرده كه به خواهش دوستان‌‏مان در دنيا, انجامش نداده‌‏ايم و طبعاً انجام آن برای ما مشكل است اما به هرحال تصميم سرنوشت‌‏سازی است كه مسؤولان عالی كشور می‌‏گيرند. شايد چاره ديگری برای خروج از اين بحران و حفظ صنايع صلح‌‏آميز هسته‌‏ای در گسترده‌‏ترين ابعاد ممكن نباشد. ممكن است معنای اين كار در افكار عمومی عقب‌‏نشينی تلقی شود اما اگر امروز تصميمی شجاعانه گرفته نشود, ممكن است فردا خيلی دير باشد و ما به اتخاذ تصميمات بسيار تلخ‌‏تر و گران‌‏تری تحت فشارهای شورای امنيت سازمان‌‏ملل‌‏متحد ملزم شويم.

ـ عده‌‏ای می‌‏گويند دشمنی آمريكا حد و حدود ندارد. اگر ما را به بهانه پرونده هسته‌‏ای به شورای امنيت نبرند فردا به بهانه واهی ديگری خواهند برد مانند بهانه تروريسم يا حقوق بشر يا هر چيز ديگر. لذا چرا بر سر اين مسأله كه بسيار به نفع كشور است و همه از آن حمايت می‌‏كنند,كوتاه بياييم. بگذاريم كه يكبار برای هميشه تابوی رفتن به شورای امنيت فرو بريزد تا دائم ما را با اين مسأله تهديد نكنند.
در اينكه ما با آمريكا درصحنه جهانی اختلافات جدی داريم و اين اختلافات فعلاً تداوم خواهد يافت و آمريكا و البته اسرائيل دائم درصدد ايجاد مانع و مشكل برای ما خواهند بود, شكی نيست اما تفاوت اساسی بحث هسته‌‏ای با هر بحث ديگری اين است كه آمريكا با روش كار خود توانسته به نوعی يك اجماع بر ضد ايران ايجاد كند. مصوبه شورای حكام هم حاصل آن است. با چنين وضعيتی عدم انعطاف ما اگر به معنای رودررويی ما با همه كشورهای مؤثر دنيا باشد, اين عين خسارت برای ما و عين پيروزی برای حريق قدر ماست

 
ضمناً يك جنبه ديگر مسأله هم اين است كه متأسفانه وقتی پرونده ايران در شورای امنيت باز می‌‏شود اين امكان فراهم می‌‏شود كه آمريكا و كشورهای ديگر هر روز برگ تازه‌‏ای به آن پرونده اضافه كنند. يعنی اگر ما متهم شورای امنيت سازمان ملل‌‏متحد بشويم, دليلی ندارد كه ماجرا به بحث هسته‌‏ای ختم شود و در واقع ما صحنه را برای آمريكا و هر مخالف ديگری فراهم كرده‌‏ايم كه هر روز قصه بی‌‏ربط و با ربط تازه‌‏ای را در همه زمينه‌‏ها عليه ما باز كند.

ـ در چند روز اخير بحث جديدی در مورد موضع رياست‌‏جمهوری در صحنه بين‌‏المللی در مورد نابودی اسرائيل هم مطرح شده است و تبليغات گسترده‌‏ای بر ضد ما به راه افتاده است. آيا اين ماجرا نيز در مسأله هسته‌‏ای ما مؤثر است ؟

حريف ما در پی آن است كه يك اجماع بر ضد ما شكل دهد و همه را درمخالفت با صنايع هسته‌‏ای ما با خودش همنوا كند. آمريكا توسعه صنايع هسته‌‏ای در كشورهای مخالف خود را خطری برای همه جهانيان تعريف می‌‏كند و به طور مداوم در اثبات اين عقيده و تعيين مصاديق آن تلاش می‌‏كند. بعد از يازده سپتامبر نيز توانسته است ارتباط محكمی ميان تروريسم و سلاح هسته‌‏ای ترسيم كند و آن را به عنوان بزرگ‌‏ترين تهديد صلح جهانی جا بيندازد. ايجاد اجماع نظر در مورد خطر توسعه سلاح‌‏های هسته‌‏ای در كشورهای ماجراجو, به ويژه نزد كشورهای غربی و پيشرفته كار دشواری نيست و عملاً تحقق‌‏يافته است؛ اما تعيين مصاديق آن محل اختلاف است.حريف ما از جمله تلاش دارد كه در مورد ايران ديگران را قانع كند كه جمهوری اسلامی ايران قابل اعتماد نيست. مدعی است كه ايران به دنبال سلاح هسته‌‏ای است و كشوری ماجراجوست و مخالف صلح و امنيت درجهان است. متقابلاً ما به ويژه در سال‌‏های اخير تلاش كرده‌‏ايم كه به خوبی نشان دهيم كه عميقاً دغدغه صلح جهانی داريم و به علاوه در پی سلاح هسته‌‏ای نيستيم. طبعاً تغيير ادبيات رسمی ما و تند شدن لحن ما در باره موضوعی كه بتواند در اين صحنه حساس به حريف ما درجا انداختن ادعای نادرستش بر ضد ما كمك كند, شايسته نيست. بحث من دراين سطح حتی بر سر تأييد يا نفی موضع اتخاذ شده هم نيست, بحث بر سر شيوه بيان و ادبيات رسمی ماست. چيزی كه همواره می‌‏تواند تأثير زيادی بگذارد و برای ما فرصت و تهديد در پی داشته باشد. ما طرفدار مردم و حقوق مردم فلسطين هستيم. در اين زمينه شهرت جهانی داريم و بابت آن هزينه هم می‌‏پردازيم. بنا هم نداريم از حقوق مردم فلسطين كوتاه بياييم. در تمام سال‌‏های پس از انقلاب چنين بوده و در هشت سال گذشته هم كه در سياست‌‏خارجی با تدبير بيشتر عمل كرده‌‏ايم و ادبيات رسمی ما در سياست‌‏خارجی اعتمادساز و صلح‌‏مدارانه شده, چنين بوده است. طبعاً حالا هم در پی حفظ اصولمان هستيم و درعين حال باور من اين است كه اتفاق جديدی هم نيفتاده و بنا هم نداريم رويه جديدی در پيش گيريم و به ستيزه برخيزيم و ديگران را به ستيز با خودمان تشويق كنيم. نه كوتاه می‌‏آييم و نه ظاهراً قرار است در عمل مشی ماجراجويانه‌‏ای در پيش گيريم. اگر چنين است, نمی‌‏دانم بيان مواضعی كه منجر به محكوم كردن آن توسط رهبران همه كشورهای مؤثر جهان می‌‏شود و به حريف ما در ميانه ماجرای خطير هسته‌‏اي, امكان تهاجم سياسی جديدی بر ضد ما را می‌‏دهد به چه منظور انجام می‌‏شود.