پيک هفته

   

پيک نت

پيوندهای پيک بايگانی پيک

hafteh@peiknet.com

 

    hafteh@peiknet.com

 

 
 


صبحی
قصه گوی ميهن ما
شادی احسان طبری از انتشار جلد دوم "افسانه‌ها"
 

فضل الله مهتدی )صبحي( قصه گوی فرزندان دو نسل از ايرانيان است. پيش و پس از كودتای 28 مرداد به اين كار همت گماشت. برای بچه‌ها از ايران كهن گفت، از مولوی، از قهرمانان گمنام افسانه‌های روستائی، در دور افتاده ترين نقاط ايران. از تاريخ ايران.

او در سالهای دهه 20 به اين كار همت گماشت و تا سالهای دهه 40 و تا آنجا كه نفس داشت به اين كار ادامه داد. صدای خسته او، هنگامی كه مثنوی می‌خواند و خود نيز گاه می‌گريست، در ياد آن نسلی كه پا به پای قصه‌های او بزرگ شدند و اكنون مردان و زنان سالمندی هستند ثبت است. اخيرا برخی قصه‌های او را بصورت سی دی در ايران تكثير كرده اند و چه همت بجا و شايسته ای، حتی اگر پشت آن طمع و سود خفته باشد. صد دريغ كه تلويزيون‌ها و راديوهای فارسی زبان خارج از كشور سكوت سيما و صدای جمهوری اسلامی را در اين عرصه‌ها همراهی می‌كنند. صبحی نه چپ و نه راست. خودش بود. از اين خود بودن و كرنش نكردن در برابر دربار شاهنشاهی چوب هم خورد، اما همانطور كه طبری در يادداشت كوتاه زير – در سال 1325- می‌نويسد، آنگاه كه عرصه بر چپ‌ها تنگ می‌شود، حلقه اختناق در اطراف ديگران نيز تنگ می‌شود.

صبحی را به قلم احسان طبری بخوانيد و همين نكته آخر را كه نوشتيم:

 

در160 صفحه- شركت

چاپ رنگين- سال 1325

جلد اول " افسانه‌ها" ی صبحی كه بيش ازيكسال پيش منتشرشد درمحافل مطلع وذيعلاقه نسبت به فرهنگ ملی )فلكلور( ما، چه درداخل وچه درخارج ايران، حسن اثركاملی بخشيد.

صبحی توانسته است پس از، مدتها انتظارجلد دوم " افسانه‌ها" را با هزار مشقت دردسترس علاقمندان خود وكارخود بگذارد. صبحی دراين مجموعه 19 داستان زيبای ديگررا با مقدمه‌ای بعنوان " مدتی اين مثنوی تاخيرشد" جمع آورده است.

خوانندگان می‌دانند كه آنچه را صبحی در" افسانه‌ها" ی خود منتشرمی كند ترتيب يافته افسانه‌ها وقصه‌هائی است كه هرجمعه ازراديوی تهران بوسيله خود او گفته ميشود. امروزكسی نيست كه قصه‌های صبحی را نشنيده باشد و يا اگر دسترسی به راديو داشته باشد هرظهرجمعه به انتظار صدای گرم او ننشيند.

چنين مينمايد كه كارصبحی بايد با سياست كاری نداشته باشد واو كه تنها دو ساعت درهرهفته وقت راديوی تهران را برای يك كارمفيد ترازشايد همه كارهای ديگرراديوی تهران اشغال می‌كند معمولا نبايد عامل خطرناكی برای مقامات عاليه باشد؛ ولی اينهمه طول مدت انتشارجلد دوم " افسانه‌ها"، و گذشته ازآن، درد دلهای او درآغازو انتهای كتاب بخوبی نشان ميدهد كه نه تنها دريك اجتماع نابسامان حتی به صبحی هم اجازه نمی دهند كه داستان خود را بسرايد وبكاردرهرحال پرمنفعت خود بپردازد، بلكه با اوچنان رفتاری می‌كنند كه مجبورمی شود درصفحات يك كتاب "افسانه" نيزپوسيدگی ودرهم ريختگی شيرازه‌های كاردستگاههائی را كه برما حكومت می‌كنند منعكس كند وچشم تنگی‌ها و كوته بينی‌های رجال پردبدبه وجلال ما را، حتی برای كودكان نيزنقل نمايد. درچنين شرايطی است كه حتی داستانسرايان‌بی‌آزار نيزعمال خطرناكی بشمارخواهند رفت ودراولين فرصت مورد كينه‌های كوته نظران قرارخواهند گرفت. چنانكه صبحی قرارگرفت. والبته صبحی هم فراموش نخواهد كرد كه درپايان كتاب " افسانه‌ها" ی خود حكم انحطاط چنين مردمانی را بروشنی وصراحت تمام، يكبارديگرتائيد كند:

"...  سرچشمه بدبختيها وخرابی‌های امروزما دراينست كه ... بيشتر، كسانی بسركارميآيند كه درچاپلوسی وخوشخدمتی نسبت به پولدارها وزوردارها استاداند  و وقتی هم بكار ميرسند يك فكردارند، كه ازهرراه وبهرطورشده بارخود را باركنند..."

انتشار" افسانه‌ها"‌بی‌شك برای صبحی كاردشواری است. با نبودن وسائل و بدون هيچگونه كمك مادی ديگر، او بسختی ميتواند كارخود را ادامه دهد. ولی بيشك با توجه مخصوصی كه همه مردم ايران نسبت باو وكاراوازخود نشان ميدهند صبحی می‌تواند اميدوارباشد كه درآينده بصورت بهتری خواهد توانست بكارخود ادامه دهد.

جلد اول " افسانه‌ها" ی صبحی دردست كودكان خانواده‌ای كه من درآن زندگی می‌كنم مدتها است پاره پاره شده است وجلد دوم آن را نيزازبس خواهند خواند بهمين زودی ازبين خواهند برد ولی " افسانه‌ها" ی صبحی در صفحه خاطركودكان امروزومردان آينده ما محفظه‌های مصون ترازگزند، وفساد ناپذيرتری می‌يابد ودرآنجا برای زندگی روشن فردای ملت ما منابع ادبی وفرهنگی غنی وزيبائی فراهم ميسازد. اجر زحمات صبحی درآنروز بهترازهميشه شناخته خواهد گرديد.