آن صف بندیهای جديد در دولت باصطلاح يكدست، كه همه محافل
سياسی ايران منتظر شتاب علنی شدن آن بودند، اكنون آشكارتر از
آنست كه بتوان پنهانش كرد. مجلس به چند گروه تقسيم شده، كابينه
همچنان ناقص و وزارتخانههای مهمی نظير وزارت نفت بیوزير
مانده، اعضای شورای شهر را به كابينه برده اند تا
وزارتخانههای بیوزير را موقتا سرپرستی كنند. بين شورای شهر
و شهردار تهران اختلاف جدی تر از آنست كه حدس زده میشد.
شهردار تهران را بيت رهبری تائيد كرده و احمدی نژاد پس از چند
بار مانور مخالفت، همچنان مخالف آنست. وزارت كشور قاليباف را
برای شهرداری تهران تائيد كرده است و فراكسيون نظامی مجلس با
اين تائيد و اساسا با دو دسته شدن شورای شهر و رای به قاليباف
با اختلاف يك رای (7 به 8) سر سازش ندارد.
ديدار هفتگی رهبر با احمدی نژاد از زمان بازگشت وی از امريكا
قطع شده و ارتباط رئيس جمهور در حد رئيس دفتر رهبر "گلپايگانی"
خلاصه شده است. ديدارها و مذاكرات پنهان احمدی نژاد با مصباح
يزدی و نشست و برخاستهائی كه با روحانيون وابسته به مصباح و
مدرسه حقانی دارد، بيش از آن ايجاد حساسيت كرده است كه گمان
میرفت. آب ريخته را میخواهند به جوی باز گردانند. رئيس جمهور
شدن احمدی نژاد اشتباه بزرگی بود كه بالاخره بايد جبران شود.
خودش هم اين را فهميده و به همين دليل، روز به روز به شعار
عدالت و مقابله با فساد اضافه میكند به اين اميد كه اگر
بخواهند كنارش بگذارند فقرا و غارت شدگان به حمايتش برخيزند و
كار بيخ پيدا كند. اين نقشه را بيت رهبری و مجمع تشخيص،
روحانيت مبارز، حوزه مشهد و واعظ طبسی و در قم و... همه فهميده
اند. او نه عدالت پرور است و نه اهل اين حرفهاست. فعلا پشت
اين شعار با كت و شلوار ساده و گاه با يك كاپشن پنهان شده است
تا اين نيرو را برای خود ذخيره كند: لشكر فقرا و مستمندان
حاشيه شهر تهران و شهرهای بزرگ. در تمام طول سه ماه گذشته كه
اقتصاد كشور فلج شده و سرمايههای داخلی و شركتهای خارجی
بسرعت از ايران خارج میشوند، او بزرگترين مشكلات را بوجود
آورده است. اعتصابات كارگری رو به گسترش است و تاكنون حتی يك
كلام درباره حق و حقوق كارگران سخنی نگفته است. مدام از فقرا و
عدالت و مبارزه با فساد میگويد و از يك ستاد پنهان به او كادر
و كارگزار برای جاسازی شدن در وزارتخانهها معرفی میشود.
سئوالاتی كه در مصاحبه مطبوعاتی وزير كشور از او مكرر پرسيده
شد و مضمون همه آنها مشورت نكردن با مجلس برای تعيين
استانداران و "خودسری" بود، نشان میداد در كابينه احمدی نژاد
قدرت برتر با پورمحمدی وزير كشور است. در واقع او خود را برای
موقعيتی نظير نخست وزيری آماده میكند! نيروی انتظامی را تحت
سرپرستی خود گرفته و با تائيد قاليباف در راس شهرداری تهران،
میرود تا انتخابات شورای شهر تهران را نيز همسو با قاليباف
كند، كه دراينصورت شهرداری و نيروی انتظامی كاملا زير نظر
وزارت كشور قرار خواهد گرفت. اين آينده، چنان پنهان نيست كه
فراكسيون نظامیها و آبادگران در مجلس نفهمند و ندانند و به
همين دليل حتی پيام فرستاده اند كه وزير كشور را استيضاح
خواهند كرد.
اما چنين تصميمی حالا ديگر در مجلسی كه مجمع تشخيص مصلحت بر
فراز سر آن قرار گرفته آسان نيست. ممكن است او را استيضاح
كنند، اما معلوم نيست مجمع تشخيص نتيجه استيضاح را تائيد كند!
پورمحمدی در آخرين روزهای قبل از ثبت نام كانديداها، در
مصاحبهای در مشهد گفته بود كه در شرايط فعلیهاشمی شخصيت اصلح
برای رياست جمهوری است و اين اظهار نظری نيست كه احمدی نژاد و
ياهاشمی فراموش كرده باشند. بويژه اكنون كه درهای بيت رهبری
هم به روی احمدی نژاد بسته شده است. پشت آن چاپلوسی بوسيدن دست
رهبر در مراسم تحليف، اهدافی بوده كه ظاهرا به آن پی برده اند! |