پيک هفته

   

پيک نت

پيوندهای پيک بايگانی پيک

hafteh@peiknet.com

 

    hafteh@peiknet.com

 

 

 

 



"نيلوفرپذيرا" كجاست و چه می‌كند؟
سفر قندهار
داستان دنباله دار
يك نسل مهاجر افغان
راحله فيلسوفي

نيلوفر پذيرا دختری در فيلم سفر به قندهار(ساخته محسن مخملباف) با گوشواره‌های فيروزه‌ای و در جستجوی خواهرش در روستاهای خاك گرفته قندهار.

وقتی برای تبليغ اولين كتابش به ميامی آمد به ديدنش رفتم، هنوز همان گوشواره‌ها به گوشش بود، اما ديگر زنی شده بود كه تنها در جستجوی خواهرش نيست بلكه در جستجوی تمام ريشه‌ها و هويتی است كه سالهاست با تهاجم و‌بی‌حرمتی روبروست.

نيلوفر سالها پيش، ناخواسته مجبور به ترك سر زمين خود- افغانستان- شد و امروز هم روزنامه نگاراست، هم فيلمساز و هم نويسنده. برای تبليغ فيلم و كتاب جديدش به آمريكا سفر كرده است. فيلم او بازگشت به قندهار و كتابش بستری از گلهای سرخ نام دارد.

از 16 سالگی مقيم كانادا شد و سالها بعد ( 2001) به دنبال اشغال كامل افغانستان برای يافتن دوست دوران كودكی اش با مخملباف تماس می‌گيرد كه ماجرای اين جستجو مضمون فيلم سفر به قندهار می‌شود.

می‌گويد:

"بازی در اين فيلم دری برويم گشود كه ياد آور دوران تلخ گذشته بود و من در اين فكر بودم كه يا بايد اين در را تا ابد به روی خود ببندم، يا آنكه از آن بگذرم و به شناختی تازه از آن برسم."

در سال 2003  و پس از سقوط طالبان دوباره به افغانستان باز گشت تا با همكاری "پل جی» مستند بازگشت به افغانستان را بسازد: چرا يك ميليون افغان كشته شده اند.

كتاب جديد او بستری از گلهای سرخ (در جستجوی افغانستان) خاطرات او از كابل، جنگ و درختان پر ميوه و دشت پر گل كنار خانه اش است:

"شهر را دوست داشتم، بخاطر زيبايی اش، مغازه‌های كنار خيابان را به ياد می‌آورم،..."
5 سال داشت كه ارتش اتحاد جماهير شوروی وارد افغانستان شد. پدر او كه پزشك بود برای مدتی بازداشت شد. در 16 سالگی همراه خانواده به پيشاور و از آنجا به كانادا مهاجرت كرد.

- بعد از زندگی در كانادا ديگر نمی‌خواستم به آنجا باز گردم .می‌خواستم همه چيز را فراموش كنم. ساختن فيلم واقعا نگران كننده بود. زمان برای تمام آن نا گفته‌ها كافی نبود، اما در كتاب من توانستم به سراغ تمام آن جزييات بروم . تمام آن خاطرات خوب و بد از ميهمانی‌های خانوادگی تا ترس از تانك‌ها. تنها كار ما در حال حاضر شناخت كامل از گذشته است تا بتوانيم  درباره آينده نظر بدهيم. نمی خواهم كابل به نيويورك امروزی تبديل شود. من هر دو شهر را به خاطر كاراكترهايشان دوست دارم. اما مردم ما لياقت آزادی و زندگی بهتر را دارند. ( اين گزارش- گفتگو،از "كانون زنان ايران" گرفته شده و درحد گنجايش انتشار در پيك نت تلخيص شده است.)