از پيكره آوينی فيلمساز سالهای جنگ با عراق كه معلوم نيست اگر
در جبهه كشته نمی شد ، با مخملباف و حاتم قادری و حاتمی كيا هم
سرنوشت میشد يا نه، در موزه سينما پردهبرداری شد. فعلا چون
ديگر نيست و خطر پيوندش به اين گروه نيست، طرفداران سينمای جنگ
و ميراث خواران جنگ با عراق او و آثار، نقش و نامش را پرچم
كرده اند.
بهرتقدير در اين مراسم پرده برداری از مجسمه آوينی، عزتالله
انتظامی، جمال شورجه، محمدرضا شرفالدين، حبيب الله كاسهساز،
جواد طوسی، ناصر شفق و.... همسر شهيد آوينی حضور داشتند.
اين جمله "محمدرضا جعفری جلوه" معاونت جديد سينمائی در كابينه
نظامی- جنگی احمدی نژاد در اين مراسم، انگيزه مجسمه سازی از
آوينی است:
«آوينی دلبسته آن چيزی بود كه برزبان ما جاری است و آن عطش،
محبت و عشق به سينمای ملی است كه
بخش طلائی
و اميد بخش آن، سينمای دفاع مقدس است. بسيجيان ما در عرصه
دفاع مقدس همان پهلوانان تاريخ ما بودند و اگر میگوييم بسيجی
زنده است به همين دليل است.
واقعيتی كه در بيان و پذيرش آن عاجز مانده اند اينست كه سپاه و
روحانيون همچنان میكوشند با سينمای جنگ به گونهای شعاری و
تهيجی و در خدمت ادامه نظامی گيری و جنگ در كشور بهره برداری
كنند و به همين دليل اين سينما به سينمای تجاری و تبليغی تبديل
شده است. برخلاف اين روش و نتيجه محتوم آن، چند فيلمی كه شعاری
و تبليغی نبوده و به گوشهای از زندگی مردم و واقعيات جنگ
پرداخته اند بسيار موثرتر و موفق تر بوده اند، كه اتفاقا
حاكميت با همين سينمای موفق جنگ مخالف است و با آن میستيزد.
بخش ديگری از مشكل، انحصاری كردن فيلم جنگ است كه در يك
استاديوی بزرگ سينمائی در جاده قم سپاه برپا كرده و در آنجا
فيلمجنگی میسازد و فيلم سازان حرفهای و هنرمندان شناخته شده
كمتر در آنها راه دارند. همين روش در باره شعر و داستان و رمان
نيز اعمال شده و همه آنها در مجموع خود موجب شده تا جنگ و چهره
واقعی آن از ادبيات و سينمای واقعی ايران حذف شود، چنان كه حتی
درحد دفاع از ميهن نيز مطرح نشود. حاكميت میكوشد جنگ با عراق
را ادامه نبرد كربلای حسينی جا بزند و آن را از ريشههای زمينی
اش جدا كند، درحاليكه عوارض معيشتی و روحی و روانی جنگ زمينی
بود. بجای آنكه فكری برای حل اين تضاد كنند، مجسمه از آوينی
میسازند و الگوهائی را خود به آن میافزايند كه دربالا
خوانديد.
|