امسال شهرداری تهران باستقبال از ظهور امام زمان جشن منتظران
را راه انداخت. شورای شهر و البته جلوتر از همه "چمران" كه
يكباره پس از سالها در وسط تهران و شورای آن سبز شد مبتكر اين
جشن بود. امسال ابتكار عمل همه ساله از دست موتلفه اسلامی هم
درآمد و شهرداری درخيابانها شربت و شيرينی میداد. مردمی كه
توی ترافيك تهران گير كرده بودند شربت و شيرينی را میخوردند و
چهارتا هم دری وری به شهرداری و زمين و زمان میگفتند.
نوحه خوانهای جوان، مثل همه اعياد مذهبی و روزهای عزاداری
نوحه را به ضرب جاز و پاپ دستكاری كرده بودند:" عاشقتم ، خانه
خرابم كردی "، " آن بازوی مردانگی ات ..."
اينها را به گوش خودم از بلندگوها شنيدم. اولی را حدس زدم كه
از اشعار كوچه باغی تقليد كرده اند، اما تركيب شعر دوم؟ اين
ديگه نوحه نبود وقاحت بود!
صداهای «لاتی» چنان مهدی بيا مهدی بيائی امسال راه انداخته
بودند كه سابقه نداشت.
در بزرگراه رانندگان اتومبيلها به سبك پايان مسابقات فوتبال
بوق میزدند. معلوم نبود بوق اعتراض است يا شادی.
لنگه كفشی
وسط جاده افتاده بود. خون تازهای هم روی اسفالت. كسی اعتناء
نمی كرد. لابد طرف مرده و جنازه اش را برده بودند. آمبولانسی
را در مسير نديدم، بوقش را هم نشنيدم. اگر هم بوده و آژير
كشيده نشنيدم. نيمه شعبان اگر امام زمان را هم با اسكورت و
آژير میآوردند تهران، در آن بوق و شادی كسی متوجه آمدن او نمی
شد.
عابری زير ماشينها رفته؟ جوانی خودكشی كرده؟ شايد هم از روی
پل عابر پياده كسی خود را پائين انداخته. اين نوع حوادث بخشی
از زندگی مردم شده و به آن عادت كرده اند.
امسال نيمه شعبان شهرداری خنچه عقد میداد. البته به دامادهای
نمونه، به اين شرط كه نيمه شعبان عروس ببرند. يكی میگفت:
خيلیها كه میخواستند عروسی كنند، انداخته اند امشب، چون
نيروی انتظامی گير نمی ده و ميشه جشن كامل گرفت. دومی میگفت
خيلیهام كه از كنار خيابان عروس يكساعته میبرند امشب عروس
بردند. نه بخاطر امام زمان، بلكه برای فرار از گير نيروی
انتظامی. آخه امشب همه را آزاد گذاشته اند هر جشنی دوست دارند
بگيرند!
ديگری میگفت توی خيلی از اين ماشينها، آنهائی كه با لباس
عروس نشسته اند، شبی چند بار عروس میشوند. امشب رفته اند توی
جلد عروس.
مدل موها و ته تو یها ماهوارهای شده و در جشن نيمه شعبان
چقدر از اين مدل موها و ته توها داخل ماشينها اينور و آنور
میشدند.
روزنامهها نوشته اند: بعد از جشن نيمه شعبان، جشن عاطفهها!
يعنی همان كاسه گدائی و صدقه پولدارها برای بچههای فقير و
تحقير آنها در مدارس. شايد بودم و ديدم و نوشتم كه در شب
عاطفهها، چگونه گريبان هم را مردم و حكومت میگيرند.
بحث انتخابات هنوز جريان دارد. نه فقط بين روشنفكرها، كه
درميان توده مردم هم. هنوز خيلیها خوشحالند رئيس جمهوری
انتخاب كرده اند كه عمامه ندارد. پيش خودم فكر میكنم برای
انتخاب كنندگان احمدی نژاد كه او را به آخوند ترجيح دادند امام
زمان چه شكلی دارد؟ لابد فكر میكنند فكل و كراوات دارد، والا
اگر عمامه داشته باشد و انتخابی باشد كه انتخابش نمی كنند! |