فرياد زد چكاوك:
"نوروز میرسد"
تا كه برهنه گفت:
- "گرجان به مژده ی تو فشانم روا بود
اما هنوز سرمای بهمنی نشكسته است
وين برف دير پای انگار تا ابد
بر فرقِ كاج پيرِ خانه نشسته است
آن كاروان شادی و گل
از كدام راه در اين هوای سردِ توان سوز میرسد."
بيد كهن به رقص درآمد كه غم مدار
تا من به ياد دارم
نوروز دل فروز
نوروز جاوداني
نوروز مردمي
در وقت خود شكفته و پيروز میرسد.
هر جای اين جهان
كه ز ايران نشانهای ست
در پيشواز نوروز
از شور و شادماني
از پرچم و چراغ
از سبزه و بنفشه
گل آذين و تابناك
جان پاك، خانه پاك، دل پاك، عشق پاك
چشمی به راه باشد
مشتاق وبیقرار
كاين پنج روز زندگی آموز میرسد.
ديروز را به خاطره بسپار و
بازگرد
و آن را عزيزدار
كه امروز میرسد.
|