سعيد ابوطالب
نماينده مجلس
هفتم،
در مراسمی با عنوان «بررسی خاستگاه گروههای تروريستی عراق» كه
از سوی كانون انديشه دانشجوی مسلمان در
دانشگاه اميركبير برگزار شده بود، گفت: «موضوع عراق برای ايران
هر روز مهم
تر از روز
گذشته
می شود،
چرا
كه
امريکا حالا
ايران را متهم به دخالت در امور عراق كرد و فشارهای سياسی و
حتی احتمالا نظامی به
ايران وارد میكند؛ آنها در حال حاضر دو مستمسك دارند، يكی
مساله هستهيی ايران و
ديگری دخالت نظامی ايران در عراق البته به تعبير بوش.
»
ابوطالب که از مستند سازان سابق سيمای جمهوری اسلامی است و پس
از سقوط صدام به بغداد اعزام شده و در آنجا توسط نيروهای
امريکائی دستگير شده و 4 ماه در بازداشت بود، در ادامه سخنرانی
خود و با آگاهی از لحظه فاجعه بار بمباران عراق و اشغال اين
کشور توسط امريکا گفت:
«بايد
واقعبينانه نگاه كرد؛ جنگ در
هر شكل آن، به نفع ما نيست هرچند آنها وارد جنگ همهگير با ما
نشوند،
اما حتی اگر دو
پايگاه اقتصادی ما نابود شود، چند سال به عقب برمیگرديم.
ما همچنين
به بمب هستهيی هم نيازی نداريم، چرا
كه داشتن اسلحه در بسياری از مواقع، موجب مرگ
حملكننده آن میشود تا دفاع از خود؛ پس داشتن بمب هستهيی
هم به ضرر ما خواهد
بود؛ البته دانش هستهيی به بسياری از علوم ما كمك میكند و
جايگاه علمی ما را در
دنيا ارتقاء میدهد و نبايد در اين باره كوتاه بياييم.
وقتی آمريكا به
عراق حمله كرد نه او میدانست در عراق چه خبر است و نه ايران.
عراق ارتشی نداشت كه
با آمريكا مقابله كند،
بلكه نظاميان آمريكايی تنها در مانوری بزرگ شركت كرده بودند؛
آنها هنوز هم عراق را نگرفتهاند بلكه آمريكايیها در بغداد و
انگليسیها در بصره
مستقر هستند و اين جنگ يك دروغ بزرگ رسانهيی بود و متاسفانه
ما فريب رسانهيی دشمن
را خورده بوديم، درست مانند قضيهی بمب هستهيی ايران كه آنقدر
از رسانههای غربی تبليغ شد كه حتی برخی دانشجويان باور كردند
كه نكند ما بمب هستهيی دارد.
آمريكايیها تمام تلاش خود را میكنند كه اختلاف عمدهيی بين
تشيع و
تسنن ايجاد كنند و ظهور دولت شيعيی در عراق و پيروزی حزبالله
لبنان را به نفوذ
ايران تعبير كنند.
درست است كه ايران قدرت میگيرد اما نه عليه تسنن درحالیكه
وهابیها و حتی برخی اهالی تسنن اين را باور كردند.
ما دچار
ضعف رسانه
ای در
كشور
هستيم.
متاسفانه ما در چنين شرايطی به جای استفاده از تمامی پتانسيلهای
خود،
حتی سايتها و روزنامههای خودی مثل بازتاب و سياست روز را
میبنديم؛ درست است كه آنها انتقاداتی كرده بودند اما بايد
توجه داشت كه آنها جريان
انقلاب و امام(ره) و منافع اسلام را قبول دارند.
ما در حال تجربه مردمسالاری دينی هستيم.
عدهای ادعا میكنند كه انقلاب متعلق به آنها بوده است، در
حالی كه اين گروهها در سابقه مبارزاتی پيش از انقلاب
خود،
حتی يك ترور هم ندارند.
تازه
بايد توجه داشت كه مگر مبارزه مسلحانه، چه ميزان تاثير در
انقلاب داشته
است؟
انقلاب اسلامی ايران از سوی تودههای مردم و كوچه و بازاریها
صورت گرفته؛
آنها تنها آقا (خميني)
را میشناختند و پس از ايشان شريعتی و مطهری
را.
(سعيد ابوطالب از جمله نيروهای وابسته به ايثارگران است که
اکنون استقلال خود از احمدی نژاد را برجسته می کنند و از وی
فاصله می گيرند. روز آزادی ابوطالب از زندان امريکائی ها در
عراق، گروه های ايثارگر و حزب الهی در فرودگاه مهرآباد تهران
با شعار "سعيد و سهيل- لايق نوبل" به استقبال او و دستيارش
بنام سهيل که او نيز آزاد شده بودند رفتند و از آنجا مستقيما
هر دو را به بيت رهبری بردند. رهبر از اندرونی بيرون آمده و
آنها را در حياط بيت بوسيد. استقبال، شعار و بوسه ای که شايد
برای دهن کجی به شيرين عبادی برنده جايزه صلح نوبل بود، اما
بهر روی نشان از نزديکی از گروه با رهبر داشت!) |