رهبر جمهوری اسلامی، در روزهای گذشته از سايه بيرون آمد تا به
شايعاتی که پيرامون بيماری او وجود دارد خاتمه بدهد. نخستين
عکسی که از وی انتشار يافت، نه تنها به شايعات خاتمه نبخشيد
بلکه بر آن افزود، زيرا وی چنان در حالتی از بی حالی بود که
حتی عبا را هم تماما بر شانه خود نکشيده و يا نتوانسته بود
بکشد و بسياری حدس زدند که زير عبا دستگاهی پزشکی به وی وصل
است!
در روزهای گذشته تصاوير ديگری از وی پخش شد، هم بمناسبت ملاقات
با رئيس شورای امنيت ملی روسيه و هم مراسم عزاداری تاسوعا و
عاشورا. دراين تصاوير نيز صورت پف کرده رهبر حمل بر مصرف بيش
از حد "کورتيزون" شد.
چه بيماری وی جدی باشد و چه نباشد، آنچه که در ماجرای شايعه
بيماری وحتی مرگ رهبر قابل تعمق و تامل است، دليل گسترش کم
نظير چنين شايعه و علاقه مردم به پخش آن است، چنان که بعد از
پخش تصاوير وی در روزهای اخير نيز شايعات ادامه دارد.
نويسندگان سايت های امنيتی و وابسته به دولت و مصباح يزدی،
بويژه دو سايت "رجا نيوز" و "فارس" که جای خالی سايت های
سازمان امنيت موازی در دوران خاتمی "يه خبر" و "دريچه" و "گويا
الف" را پر کرده اند، در دو روز گذشته به زعم خود تلاش کرده
اند اين شايعه را ريشه يابی کنند. همانگونه که از ماهيت
نويسندگان اين دو سايت بر می آمد و بر می آيد، آنها بجای نزديک
شدن به واقعيات روان اجتماعی و جستجوی دليل گسترش شايعه در
جامعه، به پرونده سازی امنيتی برای اين و آن روی آورده اند و
کم بی راه نيز نرفته اند. آنها نخواسته اند بپذيرند که شايعه
محصول سانسور و ميوه درخت اختناق است، که اگر چنين نباشد نيازی
به شايعه نيست.
در زمان شاه نيز به کرات چنين شد. مثل شايعه زن گرفتن پنهان
شاه در سالهای دهه 50 و داستان هائی که در باره "طلا" دختر
زيبای راه يافته به دربار شاه بر سر زبان ها بود و سرانجام نيز
معلوم شد، زياد هم شايعه نبوده است. يا شايعه طلاق فرح و شاه،
که در کتاب های خاطرات درباری ها، پس از انقلاب معلوم شد اين
شايعه نيز پر بی راه نبوده است. يا شايعه قتل مهندس
"پالانچيان" بدستور اشرف پهلوی و يا سقوط و مرگ ارتشبد خاتم
فرمانده نيروی هوائی و شوهر خواهر شاه در يک پرواز ورزشی و
بدستور شاه، برای مقابله با کودتای او عليه دربار و...حتی
شايعاتی که در دو سال آخر حکومت شاه درباره بيماری سرطان او در
محافل سر زبان ها بود و بتدريج از محافل نيز بيرون آمده بود.
اما، در باره شايعه بيماری و مرگ رهبر. چرا بايد مرگ و يا
بيماری يک مقام حکومتی تا اين حد مورد توجه مردم باشد!
1-
هرکس بگويد مردم با اندوه اين شايعه را نقل می کرده و يا می
کنند، به خود و ديگران دروغ گفته است.
2-
اگر همه قدرت و اختيارات در يکجا و در يک فرد متمرکز نبود و
نباشد چرا مردم بايد فکر کنند که با نبودن او اوضاع از اين وضع
بحرانی بيرون می آيد؟
سايت های امنيتی می توانند به نگاه امنيتی خود ادامه بدهند و
به بهانه شايعه مرگ يا بيماری رهبر برای اين و آن پرونده سازی
کنند، اما وای بر حکومتی که سازمان های نظرسنجی و جامعه شناختی
آن نتوانند از دل اين نوع شايعات، آن حقيقتی را در آورده و در
برابر حکومت قرار دهند که در بالا به آن اشاره شد.
در ارتباط با شايعه بيماری و مرگ رهبر دو گزارش را جداگانه نيز
دراين شماره پيک نت آورده ايم. يکی گزارش سايت "رجا نيوز" که
همسر سخنگوی دولت "الهام" آن را اداره می کند و ديگری گزارش
راديو صدای آلمان است که بر مبنای گزارش رجا نيوز تهيه شده
است. اين دو گزارش را با عناوين مستقل در وسط صفحه امروز
بخوانيد! |