دبيرشورای امنيت ملی روسيه "ايگورايوانف"، در آستانه تاسوعا و
عاشورا سفری کوتاه و برق آسا به ايران کرد و پس از مقالات با
رهبر جمهوری اسلامی و احمدی نژاد و علی لاريجانی ايران را ترک
کرد. او حامل نامه ای پوتين، رئيس جمهور روسيه برای علی خامنه
ای رهبر جمهوری اسلامی بود که تاکنون هيچ اشاره ای به محتوای
آن از هيچ جانبی نشده است. با آنکه از محتوای اين نامه خبری
انتشار نيافته، يک جمله بسيار کوتاه از ايوانف، هنگام ترک
تهران کاملا آشکار ساخت که محتوای نامه پوتين چه می توانسته
باشد.
ايوانف هنگام ترک تهران گفت:«شرايط
اتمی ايران
بسيار بحرانی و پيچيده
است اما، اين شرايط
راه حل نظامی ندارد»
با استناد به همين يک جمله به آسانی می توان حدس زد نامه پوتين
به رهبر جمهوری اسلامی حامل ابراز نگرانی نسبت به شرايط پرونده
اتمی ايران و از آن مهم تر، طرح "راه حل نظامی" است، که بصورت
بسيار ديپلماتيک از جانب ايوانف؛ هنگام ترک تهران بيان شد.
يعنی اگر کسانی راه حل نظامی را در دستور عمل نداشته باشند،
نياز به مخالف با آن نيست، بويژه وقتی روی بحرانی و پيچيده
بودن مسائل اتمی ايران تاکيد می شود. بنابراين می توان تصور
کرد که پوتين در نامه خود به علی خامنه ای، جدی بودن حمله
نظامی به ايران را يادآور شده و توصيه کرده است قطعنامه شورای
امنيت را پذيرفته و راه حمله به ايران را سد کنند!
همين نگرانی، به گونه ای ديگر و به فاصله 48 از جانب وزير امور
خارجه فرانسه مطرح شد.
دوست بلازی، وزير امور خارجه فرانسه
در مصاحبه با روزنامه معروف لوموند
هشدار داد
و گفت
که
خودداری ايران از مذاکره، باعث خواهد شد تا گزينه های ديگری
مطرح شود.
با توجه به پيش شرطی که برای هر نوع مذاکره اتمی با ايران در
قطعنامه شورای امنيت قيد شد، وزير خارجه فرانسه نيز تلويحا
همان پيشنهاد رئيس شورای امنيت ملی روسيه و محتوای نامه پوتين
به رهبر جمهوری اسلامی را طرح کرده است. يعنی پذيرش قطعنامه و
سپس آغاز مذاکرات.
درحقيقت، آنچه که برای دو روز بعنوان خبر و پيشنهاد مهم از
جانب رئيس سازمان انرژی اتمی "البرادعی" توسط خبرگزاری ها
مخابره شده و در ايران نيز خبرگزاری ها و مطبوعات آن را برجسته
نيز کردند، چيزی جز همين توصيه وزير خارجه فرانسه و محتوای
نامه پوتين و آخرين جمله "ايوانف" قبل از ترک تهران نبود.
البرادعی نيز در پيشنهاد خود خواسته بود تا توقف غنی سازی
همزمان با توقف اجرای قطعنامه شورای امنيت سازمان ملل بصورت
همزمان انجام شود تا مذاکرات شروع شود. او اشاره به آبرومندانه
بودن پيشنهاد خود نيز کرده بود که در واقع توصيه ای بود به
ايران.
پيشنهاد البرادعی حرف تازه ای نبود زيرا اساسا پذيرش قطعنامه
شورای امنيت يعنی توقف غنی سازی اورانيوم و چنانچه غنی سازی
متوقف شود مورد و دليلی برای اجرای قطعنامه باقی نمی ماند و
اصلا پرونده ايران به شورای امنيت سازمان ملل نمی رفت!
پيشنهاد البرادعی با اين نگاه چيزی نبود جز نشان دادن يک راه
حل به جمهوری اسلامی برای تبليغات داخلی برای توجيه قبول
قطعنامه شورای امنيت.
24 ساعت پس از اين پيشنهاد، بوش از جانب امريکا اين پيشنهاد را
رد کرد و بدنبال آن، پيشنهاد البرادعی خاتمه يافته و از روی
تلکس خبرگزاری ها حذف شد. بوش با استناد به متن قطعنامه شورای
امنيت، روی قطع غنی سازی بعنوان يگانه پيش شرط مذاکرات تاکيد
کرد و امکان مانور تبليغاتی برای توجيه عقب نشينی را هم از
حاکميت ايران و هدايت کنندگان سياست جنگی و برنامه اتمی و
مذاکرات مربوط به آن را گرفت!
آخرين خبری که بدنبال سلسله اخبار مهم بالا روی تلکس برخی
خبرگزاری ها قرار گرفته است، سفر قريب الوقوع دبيرکل شورای
امنيت ملی عربستان سعودی به مسکو و مذاکره با ايوانف رئيس
شورای امنيت ملی روسيه است. محور اين مذاکرات نيز مسئله اتمی
ايران است. |