"رجانيوز" پل پيوند دولت احمدی نژاد و تشکيلات حجتيه به رهبری
مصباح يزدی است. بنابراين اطلاع از مواضع اتمی و جنگی که دراين
سايت اعلام می شود ضروری است و به همين دليل از دل مقاله ای که
فردی بنام "محمد حسن روزی طلب" که اميدواريم ملت ايران روزی اش
را به جای ديگری حواله کند، آن نکاتی را بيرون کشيده ايم که
بموجب آن ملت ايران بايد هزينه توليد بمب اتم در ايران را
بپردازند. مثال هائی که وی از اتمی شدن انگلستان و هندوستان و
پاکستان می زند جز اين نيست. بخوانيد:
«كوتاه
آمدن در قضيه هسته ای نه
تنها به كاسته شدن از فشارها نمی انجامد بلكه دشمن را در
مغلوبه ساختن
نبرد در ساير ميادين محل اختلاف و موارد اتهامی مانند حقوق
بشر، تروريسم،
صلح خاورميانه (يا همان به رسميت شناختن اسرائيل و انحلال
گروههای مقاومت)
جری ساخته و مسلمانان را نسبت به توان رويارويی با نظام سلطه
نااميد می سازد. لذا در وهله اول متوقف كردن پيام الهام بخش
"ما می توانيم" در جهان
اسلام برای غرب در اولويت است. بر اين اساس حتی پيشنهادهايی
مبنی بر تعليق
فعاليتهای بومی هسته ای در قبال تأمين سوخت هسته ای از خارج به
مسئولين
ايرانی و يا در مصاحبه های رسمی داده شده است.
نئومحافظه
كاران امريكا ايجاد مانع در ريل حركت قطار هسته ای ايران را به
عنوان قطعه
ای از پازل براندازی جمهوری اسلامی می نگرند و جز به نابودی
اين نظام دينی رضايت نمی دهند.
در
ميان فشارهای رنگارنگ با خاستگاههای متفاوت، توجه به اين نكته
ضروريست كه
هسته ای
شدن هيچ كشوری بدون
هزينه
های سنگين نبوده است. انديشه سلطه گری و
انحصارطلبی،
تقسيم قدرت
را قابل قبول نمی داند و از سوی ديگر همواره مايل
است ساير ملل را دست به دامان خود نگاه داشته و ريشه حق طلبی
را در آنان
به واسطه اين تحقير بسوزاند.
هسته ای شدن انگليس با فشارهای امريكا همراه
بود. شوروی كه بخشی از اطلاعات و نقشه ها را از دانشمندان و
مراكز هسته ای امريكا ربود، با فشار دوجانبه امريكا و انگليس
مواجه شد. هند و پاكستان كه
در زمره كشورهای عقب نگه داشته شده در بدو امر قدری تهور از
خود نشان
دادند، سرآخر به تسليم در برابر امريكا نه تنها در انرژی هسته
ای بلكه در
ساير حوزه های سياسی، اقتصادی و فرهنگی تن دادند.
هزينه
بری دستيابی به انرژی هسته ای نه اولين بار است كه برای ايران
اتفاق می افتد و نه تاكنون هزينه سنگينی (با وجود امضاء
قراردادهای ننگين
سعدآباد و
پاريس) در اين خصوص پرداخت شده است. قطعنامه شورای امنيت هنوز
در حكم يك
چماق و شمشير داموكلس بوده و زنگ زدگی اين شمشير بر صاحبان آن
نيز با
شواهد و قرائن فراوان روشن است.
بنابراين
ايستادگی در برابر فشارهای تماميت خواهانه و ضرورت هسته ای شدن
ايران در
درجه اول به دليل حفظ وجهه حيثيتی پديد آمده برای جمهوری
اسلامی به
نمايندگی از جهان اسلام در برابر نظام سلطه و در بُعد بعدی
مجهز شدن به
پيشرفته ترين
وبازدارنده ترين
فنآوری روز دنيا، غيرقابل خدشه است.
» |