1- از ويژگیها و مزايای «کارمندزادگی" و «زندگی کارمندی" يکی
اين است که از بچه از کودکی، به خوبی «اقتصاد کاربردی" را ياد
میگيرد. کودکان خانوادههای کارمند، از بچگی، پاسخ پرسشهايی
چون «تورم چيست؟» «چرا کوپن چيز خيلی خوبی است؟» و «به چه خاطر
بايد در صف شير ايستاد؟» را به تمام و کمال ياد میگيرند و با
قيمتها و وضع اقتصادی بزرگ میشوند.
2- يکی از ويژگیهای «کارمندزادگان» (منجمله نگارنده اين
سطور) اين است که اشراف کاملی به «مسأله مسکن» دارند. به هر
حال يک چيزهايی را ياد میگيريد، وقتی که از زمان نوزادی و
خردسالی، هر سال دست در دست پدر و مادر، از اين بنگاه به آن
بنگاه رفته باشيد تا جايی را پيدا کنيد که با آن شندرغاز حقوق
کارمندی و پولِ پيش (رهن) ناچيزی که داريد، به شما بدهند. ياد
میگيريد که صاحبخانه چه ديو سفيدی است و چقدر از صدام بدتر،
بدجنستر و خطرناکتر است. فراتر از همه اينها، قيمتهای رهن
و اجاره خانه را به خوبی متوجه میشويد. وقتی که پدر و
مادرتان، شبها به جز کابوس اسبابکشی و خانه پيدا کردن، رؤيای
خانهدار شدن را هم ببينند، شما هم میآموزيد که حساب و کتاب
جمع دارايیهای خانوادگی! و وامهای احتمالی دستتان باشد تا
ببينيد کی میتوانيد به آرزوی ديرين خود جامه عمل بپوشانيد، از
آوارگی و دربهدری رهايی يابيد و به جمع «خانهداران» بپيونديد
3- سخن طولانی شد. دکتر احمدینژاد در پاسخ به پرسش مجری
برنامه درباره اظهارات رئيس مجلس، مبنی بر لزوم مهار گرانی
مسکن توسط دولت در وضعيت کنونی
گفت: «اين حرفها
درست نيست و از سی سال پيش تاکنون، ما کمترين رشد قيمت در مسکن
را داشتهايم و از ابتدای سال تاکنون نيز تنها ۱۵ درصد در قيمت
مسکن رشد ايجاد شده که کمتر از سالهای گذشته است»
4- به نظر من، جناب رييسجمهور ما کارمندزادهها را از ياد
بردهاند و يادشان نيست که ما جماعت کارمندزاده، هر چيزی را
ندانيم، آمار قيمت خانه به خوبی يادمان است.
اصلاً خود من از سال ۷۱-۷۰ يادم است که آپارتمان روبرويی را
داشتند میفروختند به قيمت پنج ميليون تومان و نتيجه حساب و
کتابهای پول ما، کمتر از يک سوم اين پول میشد. يا همين پنج
شش سال پيش که قيمت يک متر آپارتمان در يک محله متوسط تهران،
در حدود ۲۰۰ هزار تومان بود و ما همه پولمان به ۱۰ ميليون هم
نمیرسيد.يا همين پارسال که قيمت يک آپارتمان دوخوابه صدمتری
در يک محله متوسط تهران، حدود هفتاد-هشتاد ميليون بود و ما هم
مجموعاً چيزی در حدود ۴۰-۳۰ ميليون تومان میتوانستيم جمع
کنيم. حالا بعد از يک سال، همان آپارتمان دوخوابه صدمتری را
(که همچنان رؤيای خانوادگی ماست) به کمتر از صد و پنجاه ميليون
تومان نمیدهند.
5- جناب احمدینژاد، رياست محترم جمهوری اسلامی ايران
با سلام؛ احتراماً به استحضار میرساند که ممکن است همه
گرانیها دروغ باشند و توطئه؛ کاری ندارم. بلکه عرضم اين است
که يک کارمند دولت با مدرک کارشناسی ارشد و بيست و اندی سال
سابقه کار، نبايد بتواند که يک آپارتمان دوخوابه صدمتری در يک
محله متوسط تهران بخرد؟ اگر شما هم معتقديد که بايد بتواند؛
لطفاً بفرماييد که اگر کارمند مذکور، دزد نباشد و ارث پدری هم
نداشته باشد، با حقوق پانصد ششصد هزار تومانی و قيمت صد و
پنجاه ميليون تومانی چنين آپارتمانی، چگونه میتواند دست به
چنين معجزهای بزند!؟
با تشکرکارمندزاده جزء
|