مصاحبه خبری معاون مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع مصلحت
نکات پنهان
در قطعنامه شورای امنیت
حسین شریعتمداری این مصاحبه را با حذف مهم ترین نکات آن،
واژگونه
درکیهان منتشر کرد.
اين كه كره شمالي از ان پي تي خارج شد، به اين دليل بود كه
آنها بمب هستهاي داشتند و ميخواستند اين راه را ادامه
دهند، اما ما فتواي رهبري مبني بر حرام بودن هرگونه سلاح
كشتارجمعي را داريم. بنابراين دليلي ندارد رفتاري كنيم كه دنيا
تصور كند ايران به سوي ساخت بمب حركت ميكند. دامنه گسترش
تحريمهای مندرج در قطعنامه شورای امنیت اگر همه آحاد ملت را
در بر نگيرد، همه مسوولان را ميتواند در برگيرد. يكي از
موارد پنهان اين قطعنامه اين است كه اگر ايران همه فعاليتهاي
هستهاي خود را تعليق كند و همه قطعنامههاي مرتبط با مساله
هستهاي را نيز بپذيرد، باز هم تحريم كمكهاي فني آژانس و
آموزش اتباع ايراني به صورت تعليق در نميآيد. كميته تحريم که
در شورای امنیت و بدنبال تصویب قطعنامه جدید تعیین شده عملا
نهادی است برای تعيين ميزان تحريم ايران. اين كميته نهاد و
مرجعي براي رسيدگي و پيگيري تحريم است كه از اختيارات شوراي
امنيت برخوردار است و ميتواند ليست را به تشخيص خود افزايش
دهد.
حسين موسويان، معاون پژوهشهاي روابط بينالملل مركز تحقيقات
استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت در یک كنفرانسي خبري در تهران،
جزئیات حقوقی و پنهان قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را تشریح
کرد. بموجب این استدلال ها، آنچه که تصویب شده، به ادعای احمدی
نژاد "ورقه پاره" نیست و می تواند تحریم ها را تا مرز فلج سازی
ایران گسترش بدهد. موسویان که تا قبل از روی کار آمدن احمدی
نژاد عضو تیم مذاکرات اتمی ایران با اروپا بوده، دراین کنفرانس
گفت:
با قطعنامه قبلی شورای امنیت سازمان ملل پرونده ايران عملا
وارد فصل هفتم منشور شد كه شامل موضوعات مربوط به تهديد صلح و
امنيت جهاني است.
ماده 39 مادهاي است كه شوراي امنيت تهديد را تشخيص ميدهد.
در ماده 40 شوراي امنيت هر اقدام لازمي براي جلوگيري از وخامت
اوضاع انجام ميدهد. ماده 41 به تحريمهاي سياسي, اقتصادي و
ماده 42 به اعمال زور و به كارگيري نيروي نظامي ميپردازد.
شوراي امنيت تشخيص داد كه فعاليتهاي هستهاي و موشكي ايران
به عنوان تهديد صلح و امنيت جهاني است و براي جلوگيري از وخامت
اوضاع تعليق همه فعاليتها را تصويب كرد.
در قطعنامه جدید نيز ماده 41 درباره ايران اعمال شده است. پس
از اعمال مواد 39 و 40 شوراي امنيت وارد ماده 41 شد كه
ميتواند تا مرز تحريمهاي كامل اقتصادي و قطع روابط
ديپلماتيك پيش رود، اما شوراي امنيت از تحريم فعاليتهاي
هستهاي و موشكي آغازكرده است.
از نظر حقوق بينالملل تصميمات شوراي امنيت در قالب فصل هفتم
منشور لازمالاجراست،
بنابراين تعليق فعاليتهاي هستهاي ايران در دو قطعنامه 1696
و 1737 از نظر مقررات بينالمللي لازمالاجراست.
در قسمت اول قطعنامه جدید، اجراي كامل قطعنامه 1696 از ايران
خواسته شده است و در قسمت دوم اين قطعنامه از ايران موارد
ديگري درخواست ميكند كه ابعاد تعليق را نه تنها الزامي كرده
بلكه بلكه نسبت به قطعنامههاي شوراي حكام گسترش يافته است .
هر نوع همكاري با ايران در زمينه غني سازي، بازفرآوري آب سنگين
و برنامه هاي موشكي تحريم شده است. در اين قطعنامه گفته
نميشود كالاهاي مربوط به اين زمينهها بلكه گفته ميشود
كالاها و فناوريهايي كه ميتواند به اين موضوعات كمك كند كه
بسيار گستردهتر است. اين بخش از قعطنامه يك سند 120
صفحهاي است كه 70 صفحه اول آن به ليست تحريمهاي اجباري و
50 صفحه دوم آن به ليست تحريمهاي اختياري مربوط است.
اما قطعنامه یک سند 60 صفحهاي هم دارد که مربوط به اقلام و
فناوريهاي كمك كننده به صنايع موشكي است. اين دو سند مجموعا
زواياي پنهان قطعنامه را
تشکیل میدهند که كمتر مورد توجه قرار گرفته است.
كميته
تحريم که در شورای امنیت و بدنبال تصویب قطعنامه جدید تعیین
شده عملا نهادی است برای
تعيين ميزان تحريم ايران.
اين كميته نهاد و مرجعي براي رسيدگي و پيگيري تحريم است كه از
اختيارات شوراي امنيت برخوردار است و ميتواند ليست را به
تشخيص خود افزايش دهد.
كميته تحريم ميتواند ليست اموال و داراييهاي افراد و
شركتهايي كه نام آنها در قطعنامه آمده است را
افزايش دهد.
يكي ديگر از نكات پنهان قطعنامه آنست كه اين تحريمها
ميتواند در مورد افرادي به برنامه هستهاي و موشكي ايران
مربوط اند، كمك كردند يا حمايت كردند گسترش يابد. دامنه گسترش
اين تحريمها اگر همه آحاد ملت را در بر نگيرد،
همه مسوولان را ميتواند در
برگيرد.
بند آموزشهاي مرتبط با فعاليتهاي هستهاي و موشكي اتباع
ايراني در سراسر دنيا نیز می تواند اثر اجرايي گستردهاي نسبت
به تحصيل دانشجويان ما در
سراسر دنيا داشته باشد.
كميته تحريم موظف است از همه كشورها در مورد اجراي تحريمات
گزارش بگيرد.
كميته تحريم می تواند درخواست كشورها در مورد صنايع و مواد
غيرمربوط به مسائل موشكي و هستهاي ايران را نیز بررسی کند.
در واقع این كميته مكانيزمي براي افزايش تحريمها بدون تصويب
شوراي امنيت است.
يكي از موارد پنهان اين قطعنامه اين است كه اگر ايران همه
فعاليتهاي هستهاي خود را تعليق كند و همه قطعنامههاي
مرتبط با مساله هستهاي را نيز بپذيرد، باز هم
تحريم كمكهاي فني آژانس و
آموزش اتباع ايراني به صورت
تعليق در نميآيد.
اگر ايران كليه فعاليتهاي غنيسازي, فرآوري و فعاليتهاي
مرتبط با آب سنگين را تعليق كند، شوراي امنيت نيز تحريمها را
به صورت تعليق در ميآورد، نه اين كه موضوع از دستور كار
شوراي امنيت خارج شود. ضمن
آنکه آژانس بايد تاييد كند كه كليه مصوبات شورايحكام از سوي
ايران اجرا شده است. يكي از شيطنتهاي ديگر اين قطعنامه اينست
كه در آن ذكر شده ايران بايد تمام قطعنامههاي مرتبط با موضوع
را تصويب و اجرا كند، كه اين مي تواند همه قطعنامههاي مربوط
به سلاحهاي كشتارجمعي را در برگيرد. تشخيص اين موضوع نيز بر
عهده شوراي امنيت است.
ماده 42 شوراي امنيت يعني اقدام نظامي برضد ايران نياز به
تصويب قطعنامه دارد. اين بند براي جلوگيري از سوءاستفاده
آمريكا برای اقدام نظامي عليه ايران تصویب شده است. بنابراين
طبق روال شوراي امنيت در اسفند يا فروردين ماه(پایان مهلت
ایران برای پذیرش قطعنامه کنونی) بررسي براي صدور قطعنامه
ديگري را آغاز خواهد کرد. به این ترتیب ما احتمالا تا 4 یا 5
ماه آینده باید منتظر قطعنامه جديد شورای امنیت باشیم.
اين كه ما بگوييم اين قطعنامه غيرمشروع و غيرقانوني است مشكلي
از پرونده هستهاي ما حل نميكند، زيرا طبق منشور سازمان ملل
متحد مصوبات شوراي امنيت حتي از تعهدات دولتها در قبال
كنوانسيونهاي بينالمللي فراتر است و همه اعضاي سازمان ملل
متحد ملزم به اجراي اين مصوبات هستند. بنابراين اگر ما بگوييم
طبق ماده 4 ان پي تي استفاده از فناوري صلحآميز هستهاي حق
مسلم ماست، بايد اين را در نظر داشته باشيم كه طبق مصوبه شوراي
امنيت بايد فعاليتهاي خود را تعليق كنيم و مصوبه شوراي امنيت
به مواد ان پي تي تفوق دارد. ايران نيز به منشور سازمان ملل
متحد متعهد است و تا وقتي عضو اين سازمان است، نميتواند مفاد
منشور را نقض كند.
از نظر مسوولان ايراني و همه آحاد ملت قطعنامه شوراي امنيت
غيرعادلانه، غيرقانوني و بدون مبناي حقوقي و با انگيزههاي
سياسي صادر شده است، اما بايد اين موضوع را نيز در نظر داشته
باشيم كه از نظر جامعه بينالمللي قطعنامه شوراي امنيت قانون
است و اعضاي شوراي امنيت موظف به اجراي آن هستند. بالاترين
مرجع تصميمگير در دنيا شوراي امنيت است و نميتوان عليه
مصوبات اين شورا به هيچ مرجعي شكايت كرد. ما بايد فهم درستي از
مقررات بين المللي داشته باشيم و صرفا گفتن اين كه اين قطعنامه
غيرقانوني و غيرحقوقي است، مشكلي را حل نميكند. ما مواضع
داخلي خود را داريم اما بايد مقررات بينالمللي را نيز درك
كنيم.
پرونده هستهاي نبايد تا اينجا كشيده ميشد، اين اشتباه بزرگ
روسيه, چين و اروپا بود كه حاضر به ارجاع پرونده به شوراي
امنيت و اعمال فصل هفتم منشور شدند. زيرا تا اينجا آمريكا براي
تصويب خواستههاي خود به آنها احتياج داشت اما از اين به بعد
آنها بايد براي خارجكردن پرونده از دستور كار شوراي امنيت به
آمريكا محتاج باشند.
بايد تدبيري انديشيد كه موضوع در همين جا متوقف شود و مذاكرات
به هر شكل ممكن آغاز شود، زيرا ما چارهاي جز مذاكره نداريم.
وقتي پروندهاي به شوراي امنيت ميرود به راحتي بيرون
نميآيد. تاريخ شوراي امنيت نشان ميدهد پرونده كشورهايي كه
به اين شورا رفته است، چندان سربلند بيرون نيامدهاند. البته
اين مسير به نفع كشورهاي 1+5 نيز نيست بلكه مسير ديپلماسي به
نفع هر دو طرف است. ضمن اين كه خروج پرونده از دستور كار شوراي
امنيت زمانبر است و اگر يك كشور مخالفت كند، پرونده در دستور
كار شوراي امنيت ميماند.
روسيه و چين در ماههاي اخير اشتباه استراتژيكي داشته و ريش
خود را به دست آمريكا دادهاند كه اين براي دو قدرت جهاني يك
شكست است. آنها با اين كار نقش خود را در حل و فصل پرونده
هستهاي ايران ضعيف و نقش آمريكا را تقويت كردهاند. روسيه و
چين اگر تن به تشديد تحريمها دهند، باز همان اشتباه را تكرار
ميكنند. البته اگر قرار باشد روسيه و چين، ميان ايران و غرب
يكي را انتخاب كنند، منافع حياتي آنها ايجاب ميكند كه اروپا
و آمريكا را انتخاب كنند. ما بايد از ابتدا به اين موضوع توجه
می کردیم. ما بايد وضع قدرتها را در نظام جهاني بدانيم و
منافع آنها را بشناسيم. رابطه با ايران براي چين و روسيه
فوقالعاده مهم است اما در نقطه انتخاب آنها آمريكا را انتخاب
ميكنند. بنابراين نبايد مسير را در جهتي برد كه آنها مجبور
به انتخاب شوند.
ما در همان زمان هم ميدانستيم كه قدرت آمريكا در معادلات
جهاني بيش از ماست و اروپاييها اين را اذعان داشتند هر
توافقي كه بين ما و اروپا صورت ميگرفت، آنها بايد موافقت
واشنگتن را ميگرفتند. بهترين كار شروع مذاكره با اروپا بود و
به گونهاي كه در موازات آن با غيرمتعهدها چين و روسيه نيز
كار كنيم. خروج از ان پي تي تبعات موضوع را تشديد ميكند و به
آمريكا و اسرائيل قدرت مانور بيشتري ميدهد. اين كه كره شمالي
از ان پي تي خارج شد، به اين دليل بود كه آنها بمب هستهاي
داشتند و ميخواستند اين راه را ادامه دهند اما ما فتواي
رهبري مبني بر حرام بودن هرگونه سلاح كشتارجمعي را داريم.
بنابراين دليلي ندارد رفتاري كنيم كه دنيا تصور كند ايران به
سوي ساخت بمب حركت ميكند. |