مصاحبه با محسن امین زاده
پرونده هسته، نگرانی بزرگ
چارهای نیست، جز سپردن کار
به دست کارشناسان و صاحبنظران
کمیته تحریم ایران که با اختیارات شورای امنیت تشکیل شده، با
اختیارات شورای امنیت قادر به تصمیمگیری علیه ایران است. شمار
چنین کمیتههایی در شورای امنیت آنقدر نادر است که خود گواهی
میدهد که چه تصمیم ویژه و سختی علیه ایران اتخاذ شده است.
«محسن امینزاده» معاون سابق وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی
است. پایگاه خبری آفتاب در روزهای اخیر و در چارچوب انتشار
نظرات منتقد سیاست اتمی و خارجی دولت با وی مصاحبه کرده است.
آفتاب با تاکید بر اینکه «شورای سردبیری آفتاب، ناگزیر بخش
نسبتاً کوچک، اما مهمی از انتقادات دکتر امینزاده از تیم
کنونی پرونده هستهای و مشخصاً دولت نهم و نیز مقایسه این
سیاست ها با سیاستهای هستهای دولت خاتمی را حذف کرده است. از
این بابت عمیقاً از دکتر امینزاده و مخاطبین عذرخواهی
میکنیم.» این مصاحبه را منتشر کرده است، که ما خلاصه ای از آن
را منتشر می کنیم:
بعد از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، این رویداد را
بزرگترین «شکست دیپلماتیک» ایران پس از انقلاب اسلامی ایران
توصیف کردم و همانجا گفتم که تصمیمات نهادهای بینالمللی کند
است و ممکن است آثار آن به سرعت نمودار نشود اما مشکل مهم آن
است که تغییر شرایط هم به کندی صورت میگیرد و پرونده ایران به
آسانی از شورای امنیت خارج نخواهد شد. در آن زمان و پیش از آن
طی سه سال گذشته بارها گفتهام که شرایط برای ایران در شورای
امنیت سختتر از آژانس بینالمللی انرژی اتمی و سایر نهادهای
بینالمللی است. قدرت آمریکا در اعمال فشار سیاسی علیه ایران
در شورای امنیت بیشتر از هر نهاد بینالمللی دیگر است و قدرت
دوستان ایران برای کمک به ایران در شورای امنیت کمتر از هر
نهاد بینالمللی دیگر. گفته شد که رفتن به شورای امنیت آسان
نمودن شرایط برای رقیب قدرتمند ایران در صحنه جهانی یعنی
آمریکاست و توصیه شد که اگر نگران تهدیدات آمریکا هستیم باید
به هرشکل ممکن از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت جلوگیری
کنیم. متاسفانه به دلایلی که برای من روشن نیست به اهمیت موضوع
به اندازه کافی توجه نشد.
به نظر من تصور غلطی نسبت به تاثیر، توان و نقش دوستان ایران
مثل روسیه و چین در شورای امنیت وجود داشت. تصور میشد که آنان
مانع اتخاذ تصمیمات حساس و سخت علیه ایران شوند. در پاسخ گفته
شد که حداکثر کاری که دوستان ایران در شورای امنیت انجام
خواهند داد تغییر لحن تصمیمات و به تاخیر انداختن موقت تصمیمات
علیه ایران خواهد بود. گفته شد که روسیه و چین هرگز قطعنامهای
علیه ایران را وتو نخواهند کرد و هرگونه مخالفت آنان برای کسب
امتیاز و یا کاهش موقت فشار به ایران خواهد بود و هرگونه
انتظار بیشتر از آنان توهمی بیش نیست.
متاسفانه به این نکات هم کمتر توجه شد. حتی کشورهای روسیه و
چین و فرانسه و حتی انگلیس به اشکال مختلف تلاش کردند که به
ایران تفهیم کنند آمریکا در شورای امنیت بسیار قدرتمند است و
موقعیت آنان تضعیف خواهد شد و تلاش کردند که ایران را قانع
کنند به ابتکاری دست بزند که
پرونده ایران به شورای امنیت نرود اما برخی به این توصیهها و
نشانهها نیز توجه نکردند.
قطعنامه اخیر گام بزرگ دیگری در اعمال فشار به ایران است و
متاسفانه میتواند آغاز مشکلات خیلی بزرگتری نیز باشد. من
بعداز صدور قطعنامه اول شورای امنیت نوشتم که عملا ایران با
بند آخر قطعنامه که توصیه به عدم همکاری کشورها با ایران در
زمینه صنایع غنیسازی هستهای و صنایع موشکی بود وارد فاز
تحریم شده است و این نقطه آغاز تحریمها علیه ایران است.
با این قطعنامه، تحریم ایران شکل نهادینه و عملی به خود گرفته
است. هر چند اولین گام محدود به صنایع موشکی و غنیسازی
هستهای است، اما مهم آن است که نهاد تحریم ایران شکل گرفته
است. کمیته تحریم ایران به
تصویب شورای امنیت رسیده است و این کمیته با اختیارات شورای
امنیت قادر به تصمیمگیری علیه ایران است. اگر به تاریخچه
شورای امنیت نگاه کنیم تعداد چنین کمیتههایی آنقدر نادر است
که خود گواهی میدهد که چه تصمیم
ویژه و سختی علیه ایران اتخاذ شده است.
آنچه توسط شورای امنیت از ایران خواسته شده است، خیلی بیشتر و
گستردهتر از آن چیزهایی است که شورای حکام آژانس بینالمللی
انرژی اتمی از ایران درخواست کرده بودند. این مساله خود
نشانهای از روند رشد یابنده بحران است. در این قطعنامه هم
فعالیتهای مربوط به سایت اراک که مربوط به نیروگاه آب سنگین
است تحت پوشش تحریم قرار گرفته و هم بحث موشکی با صراحت بیان
شده است.
در این قطعنامه عملا همکاری تجاری، صنعتی، علمی و تکنولوژیک و
کمک به حمل و نقل کالا حتی ترانزیت آن، در زمینههای خاصی منع
شده است. متاسفانه در این روند به آسانی امکان گسترش یافتن این
تحریم به حوزههای دیگر به شکل مشابه وجود دارد.
در این قطعنامه بعضی نهادهای
نظامی و هستهای ایران به صورت مشخص تعریف شدهاند. حسابهای
بانکی و داراییهای آنان در جهان محکوم به توقیف شده است و
مسئولان آن نهادها به شکل محرمانهتری ممنوع السفر شدهاند.
متاسفانه در چارچوب اختیارات شورای امینت ذیل فصل هفتم منشور
ملل متحد امکان توسعه این احکام به سایر بخشها به آسانی وجود
دارد.
طبق این قطعنامه ایران دو ماه فرصت دارد که همه فعالیتهایش در
زمینههای تعریف شده را متوقف کند. اگر چنین نکند دو ماه دیگر
مراحل بعدی انجام خواهد شد و ایران با مجازاتهای بیشتری مواجه
خواهد شد.
من فکر میکنم چارهای نیست
جز آنکه کار به دست کارشناسان و صاحبنظرانی سپرده شود که درک
درستی از ماهیت فعالیتهای بینالمللی دارند و میتوانند به
درستی با این شرایط مواجه شوند. باید با تدبیر سیاسی و
بینالمللی و نه شعار و جنجال به صورت کاملا واقع بینانه با
این پدیده خطرناک مواجه شد و تلاش کرد اجماع ایجاد شده میان
قدرتمندان جهان علیه ایران شکسته شود.
- آقای بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس در جلسه غیر علنی
مجلس خواستار استفاده از تجارب آقایان خاتمی و هاشمی و نیز تیم
قبلی هستهای در بحران فعلی شده است.
البته این مطلب را نشنیدهام اما به هرحال با توجه به سابقه
فعالیت طولانی دیپلماتیک ایشان، این سخن دور از انتظار نیست.
به هرحال سخن درستی است و کشور نیازمند به تعقل و کار سنجیده
دیپلماتیک است و باید افراد احتمالاً بیتجربه، ناتوان،
ماجراجو و غیر متخصص از فرآیند کار حذف شوند و افراد توانا به
کار دعوت شوند و کار به دست کارشناسان کاردان سپرده شود. اما
به هرحال چند نکته باید مورد توجه باشد.
اولا: بعضی از مسئولان کنونی مساله هستهای که امروز حرفهای
سنجیدهتری هم میزنند( احتمالا اشاره به علی لاریجانی است-
پیک نت) کسانی هستند که در سالهای آخر دولت اصلاحات با
جنجالهای تبلیغاتی توجه برخی مسئولان و افکار عمومی را از
واقعیتهای پیشروی ایران منحرف میکردند. امیدواریم تجدید نظر
آنان در روشهای گذشته، این بار واقعا با هدف دور کردن کشور از
مواجهه با مشکلات بیشتر باشد.
ثانیا: در دو سال گذشته فرصتهای قابل توجهی هم از دست رفته
است و موقعیتهای زیادی تخریب شده است. متاسفانه هیچکس
نمیتواند این فرصتهای از دست رفته را به آسانی بازسازی
نماید.
عده قابل توجهی از نیروهای توانا از دولت خارج شدهاند و یا
ممکن است حاضر نباشند با دولت و مسئولین فعلی همکاری کنند و
طبعا نمیتوان از آنان انتظار داشت؛ اما نیروهای خوش فکر و
خوبی هم هستند که در دولت باقی ماندهاند، در وزارت خارجه
ماندهاند ولی از مسئولیتهای حساس کنار گذاشته شدهاند. دولت
و دبیرخانه شورای امنیت میتوانند این نیروها را دعوت به کار
کنند و آنان را جانشین افرادی کنند که در شکستهای دیپلماتیک
یکسال و نیم اخیر نقش داشتهاند و از تخصص و توانشان برای
تدبیر در امور بینالمللی و هستهای استفاده کنند.
|