دیدار با آیت الله موسوی اردبیلی و گفتگو از خطر جنگ سنی-
مذهبی
مسلمانان وهابی کیستند
و چه اندیشه و عملکردی دارند؟
آیت الله موسوی اردبیلی که در زمان آیت الله خمینی رئیس دیوان
عالی کشور (قوه قضائیه بعدی) بود و پس از درگذشت آیت الله
خمینی نیز قرار بود در صورت شورائی شدن رهبری یکی از اعضای این
شورا باشد، اخیرا با مدیر عامل و شماری از خبرنگاران خبرگزاری
ایسنا دیدار کرده است. خبرگزاری ایسنا زیر فشار دولت احمدی
نژاد و وزارت ارشاد برای تن دادن به پیروی از خبرگزاری فارس
است و احتمالا این دیدار نیز با هدف رهائی گریبان ایسنا از چنگ
دولت انجام شده و غیر از موسوی اردبیلی با کسانی دیگری نیز
ادامه یافته و می یابد.
موسوی اردبیلی در این دیدار و در پاسخ به سئوال پیرامون خطر
جنگ شیعه و سنی در منطقه، ضمن توضیح نسبتا مشروحی دراین باره،
اطلاعات مذهبی را در باره وهابیون بیان داشت که در نوع خود
بدیع است زیرا در مطبوعات کشور و بویژه در کیهان شریعتمداری
بصورت توهین و ناسزا در این باره مطلب منتشر می شود. مطالبی که
هر گاه مناسبات با عربستان سعودی تیره می شود حسین شریعتمداری
آنها را از کشوی میزش بیرون می کشد. به همین دلیل اطلاعات دقیق
و مذهبی آیت الله موسوی اردبیلی در این ارتباط را از گزارش آن
دیدار بیرون کشیده ایم که می خوانید:
«علماي وهابي تابع شخصي هستند به نام عبدالوهاب كه او را شيخ
الاسلام ميناميدند. او معتقد بود اسلامي كه در دست مسلمانان
دنياست تحريف شده است و اسلام درستي كه بدون پيرايه باشد، وجود
ندارد. لذا نه خلفاي سني و نه ائمه شيعيان هيچ يك را قبول
نداشت. او تنها قرآن، خدا و پيامبر (ص) را قبول داشت اما در
عمل با خاني كه پدر سعوديها بود به نام عبدالعزيز هم پيمان
شد. اول اينها از مكه و مدينه شروع كردند. انگليسيها هم به
آنها كمك كردند، بنابراين بخشي از حجاز را به آنها دادند. پس
از آن با حمله به مذاهب تشيع، قبور ائمه(ع) را تخريب كردند.
حتي ميخواستند قبر پيامبر(ص) را با وجود اينكه قبولش داشتند،
تخريب كنند اما تركيه ميانجي شد و گفت كه در صورت اين اقدام به
شما حمله ميكنيم و چون وهابيها خواهان جنگ با همه نبودند،
كوتاه آمدند. كمكم وارد عراق شده و كربلا را خراب كردند. نجف
را هم كه ميخواستند تخريب كنند، با مبارزه نجفيها مواجه و
ناچار به عقبنشيني شدند.
" وهابيها، شيعيان -چه در عراق و چه در ديگر كشورهاي دنيا -
را مسلمان نميدانند" . در حال حاضر نيز به دليل شرايط عراق،
آنها چنين حرفي را ميزنند. حكومت عراق هم زير سلطه اين گروه
بود. الان برنامهي آمريكا و انگليس اختلاف ميان شيعه و سني
است. آنها براي حجاز، كشورهاي عربي، ايران - كه مانند عراق
اقليتي از سنيها و كردها در آن حضور دارند- و همه جا
خوابهايي ديدهاند. هدفشان اين است كه نظم داخلي اين كشورها
را به هم بريزند و معتقدند كه بهترين وسيله براي انجام اين كار
به راهانداختن جنگ طايفهاي است. »
آیت الله موسوی اردبیلی که پس از انتخاب علی خامنه ای به رهبری
از همه مقامات حکومتی کناره گرفته و راهی قم و تاسیس و اداره
دانشگاه مذهبی "مفید" شده، درهمین دیدار به نقل از خاطراتی نیز
پرداخت که شاید این بخش از آن دو سه خاطره ای که گفته است جالب
ترین آنها باشد:
«: اواخر عمر امام(ره) بود؛ خواب ديدم جمعيت زيادي در مدرسهاي
بزرگ پشت سر امام (ره) نشستهاند و گويي نماز خوانده باشند. من
بالاي منبر بلندي نشسته بودم و برايشان صحبت ميكردم. به
آنها ميگفتم: "مردم در اول انقلاب ما گروه گروه بوديم؛
اقليت، اكثريت، تودهاي و غيره. اما در اين مدت تلاش شد مردم
يكپارچه شوند. كم كم اين گروهها جايگاهشان را تغيير دادند و
برخي هم مردند. الحمدلله الان مردم همه يكپارچه هستند.
متاسفانه دستهاي كار ميكنند و دستهاي هم ساكت هستند اما
همگي با هم هستند. امروز در جامعهي ما تضاد نيست." زماني كه
به اين قسمت از سخنانم رسيدم، امام(ره) رو به من و بسيار تند
فرمودند:"نه خير اين طور نيست. هنوز هم يكپارچه نيستيم. هنوز
هم اضطراب فكري، عقلي و دروني داريم. هنوز هم گروه گروه هستيم.
منتهي صلاح نيست كه آن را ابراز كنيم." امام همانگونه كه در
حال حرف زدن بود، يك دفعه مثل شمع خاموش شدند. ديگر امام نبود
و من اين را در خواب ديدم و وقتي براي امام تعريف كردم ايشان
فرمودند:"اهميت ندهيد اين يك خواب است."
موسوی اردبیلی در پایان و در رد انتشار همه خاطراتی که از
دوران انقلاب و سال های پس از آن دارد گفت: دنيا به ما آموخته
است كه نبايد زياد حرف بزنيم. هرچند كه اختلافات الان هم زياد
است.
|