تونی بلر نخستوزير انگلستان كه در سخنرانی تازهاش در دبی،
ايران را به عنوان مهمترين خطر برای منطقه معرفی كرده است،
باور دارد كه جهان در برابر خطر ايران به خواب رفته است! محور
اصلی سخن ايشان تقابل در ميان نوگرايی و دموكراسی و از سوی
ديگر با واپسماندگی و خشونت است. بحث ايشان از وجهه نظری بعد
تجربی پيدا میكند و ايشان برخی دولتهای منطقه را نوگرا و
تلويحا ايران را واپسگرا میخواند.
میتوانيد متن كامل سخنرانی بلر را در سايت نخستوزير انگلستان
ببينيد. تيتری هم كه همان سايت برای سخن بلر انتخاب كرده است
اين است كه: "جهان در برابر چالش با ايران به خواب رفته است."
میخواهم در باره سخن بلر تأملی داشته باشم.
اول:
متن سخن بلر در روز 21 دسامبر در دبي؛ دقيقا تكرار همان
سخنرانی است كه ايشان در تاريخ اول اوت سال جاری در شورای امور
جهانی در لسآنجلس ايراد كرده است. محور آن سخنرانی تقابل ميان
نوگرايی و واپسگرايي؛ مدارا و خشونت است. از اسلام دو تفسير
نوگرايانه و خشونتطلبانه مطرح شده است. كشورها به دو گروه
نوگرا و واپسگرا تقسيم شدهاند. سخنرانی ايشان در آمريكا در
ايامی است كه جنگ اسرائيل با لبنان شروع شده بود؛ احتمالا همه
نوگراها گمان میكردند حزبا... از عرصه لبنان حذف میشود. در
شمال اسرائيل نزديك لبنان زندانی را تدارك ديده بودند كه تا 10
هزار مجاهد حزبا... را در آنجا زندانی كنند و... سخنرانی در
چنان حال و هوايی است.
هرچند بلر در آغاز سخن گفته است كه جنگ لبنان باعث نشده است
تا او متن سخنرانیاش را تغيير دهد، اما نكته شگفتانگيز اين
است كه در آن سخنرانی بلر به گونهای به نقد استراتژی غرب-
مشخصا آمريكا و انگلستان- در شيوه رويارويی با خشونت پرداخته
است. نكتهای كه میتوانست راه برونرفتی از بحران عراق و
افغانستان و فلسطين باشد. میگويد:"ما صرفا از زاويه امنيتی
خواستهايم با طالبان يا صدام مبارزه كنيم. در حالی كه
میبايست با اصول باورهای آنان مبارزه كرد. شما نمیتوانيد يك
ايدئولوژی واپسگرا و افراطی را با زندان كردن يا كشتن رهبران
آن از صحنه حذف كنيد."
سخن درستی است. همه دنيا شاهد است كه پس از كشتن ابومصعب
زرقاوی امنيت در عراق بيشتر نشد بلكه ناامنی اوج گرفت. در
همان روزی كه بلر در عراق بود كاركنان هلال احمر را در
ادارهشان گروگان گرفتند و بردند. يعنی هيچ كارمند عراقی
نمیداند بر سر كار كه میرود عصر به خانهاش برمیگردد يا
كشته میشود. چنانكه هر شهروند عراقی كه از خانه بيرون میآيد
نمیداند اتومبيلی كه از كنارش میگذرد منفجر میشود يا
نمیشود. تحليل بلر اين است كه جنگی در ميان نوگرايی و ارتجاع
رخ داده است. جنگی كه با حادثه 9 سپتامبر ابعادی جهانی يافته
است. به قول بوش جهان پس از 9 سپتامبر تغيير كرده است.
چرا در اين رويارويی غرب پيروز نشده است؟ بلر در سخنرانی
آمريكا نمیگويد به اين خاطر كه غرب در خواب بوده است. میگويد
ما به صورت مساله درست نگاه نكرديم. يك موضوع اعتقادی و
انديشگی را در حد يك مساله امنيتی و نظامی تقليل داديم. دليل
ديگری را نيز برشمرده است كه بسيار خواندنی است.
"ما هنوز پيروز نيستيم به خاطر اينكه در جنگ دفاع از ارزشهايی
كه بدان باور داريم به اندازه كافی شجاع نيستيم. به اندازه
كافی پايدار نيستيم. به اندازه كافی تدبير نداريم."
دوم: آيا معرفی ايران به
عنوان خطر اصلی منطقه؛ نشانه تصحيح استراتژی است؟ اتفاقاً بلر
از دموكراسی به عنوان مهمترين شاخص نوگرايی سخن میگويد كه در
ايران انتخابات بزرگی برگزار شد و نزديك به 30 ميليون نفر در
انتخابات شركت كردند. چگونه میتوان پذيرفت كه نظامهای سلطنتی
خودكامه بدون انتخابات نوگرا هستند و ايران واپسگرا؟
حكومتهای قبيلهای و خانوادگی نوگرايند و حكومت متكی بر آرای
مردم واپسگرا؟
سوم: واقعيت اين است كه در
روزگار خوابزدگی مسلمانان دولت اسرائيل تاسيس شد، چنين تعبيری
را آندره مالرو هم در "ضد خاطرات" به كار برده است: "شرق را
مثل عرب پيری ديدم كه بر گرده خر خود به خواب بیپايان اسلام
فرو رفته بود."
حال آن عرب و مسلمان بيدار شده است، دريافته كه اسلام
زمزمهای برای خفتن نيست، سرود و نهيب بيداری است.
چهارم:
اتفاقا سخن اصلی همين است. اگر اسلام به مكتب و مذهبی برای
تسليم تبديل شود، مسلمانان از زاويه ديد غرب نوگرا و مترقی
جلوه میكنند. مثل اسلام "سر سيداحمد خان" كه میگفت: بر
مسلمان اطاعت دو كس لازم است؛ اول خدای متعال و دوم دولت عظمای
بريتانيا!
بديهی است كه از اين زاويه ديد، اقبال لاهوری كه چراغ بيداری
مسلمانان را افروخت واپسگراست و آنانی كه در خدمت يا توجيه
سيطره سياسی و اقتصادی و فرهنگی غرب كوشيدند نوگرا هستند.
پنجم: آقای بلر در لسآنجلس جمله مهمی گفتهاند: "اجازه دهيد
به روشنی و صراحت بگويم؛ هرگز نخواهم گذاشت ، امنيت اسرائيل به
مخاطره بيفتد"!
اعلام خطر ايران برای اين است كه اسرائيل نه تنها به عنوان
خطر تلقی نشود؛ زرادخانه سلاح اتمیاش كه به صراحت
اولمرت بدان اعتراف
كرد، حتی به عنوان مساله هم مطرح نشود. صيادها گاهی در
رودخانهها موج مصنوعی ايجاد میكنند تا ماهیها به سطح آب
بيايند با ايجاد موجهای مصنوعی بلر قرار است كدام ماهیها
شكار شوند؟ |