وبلاگ نویس ها
طرفدار شرکت
درانتخابات اند
محمد علی ابطحی
ساعت چهار بعد از ظهر دیروز به اتفاق دخترم که او هم وبلاگ
نویس است، برای شرکت در جلسه وبلاگنویسان که قرار بود با حضور
کاندیداهای اصلاح طلب تشکیل شود، به سمت محل زیر زمین هتل
درسا حرکت کردیم. برای تهرانی ها یکساعت و دو ساعت در ترافیک
ماندن جزئی از زندگیشان شده است. وقتی رسیدم جلسه شروع شده
بود. شکل چیدمان جلسه خیلی غیر وبلاگی بود. رسمی و خشک. بعضی
کاندیدای شورای شهر از لیست اصلاح طلبان: آقایان دکتر نجفی و
مسجد جامعی و حناچی و شهاب طباطبائی وحبیب زاده و خانم ها
ابتکار و نوری به سئوالات پاسخ میدادند. آنها هم اکثرا پاسخهای
غیر وبلاگی میدادند. به حنیف و سید آبادی و الپرکه جلسه را
اداره میکردند، گفتم که این شکل جلسه را به هم بزنید و بگذارید
بچه ها با کاندیداها گپ بزنند ولی نشد. نیما رسولزاده اواخر
جلسه من را صدا زد و میخواست صحبت کند، از خدا خواسته آمدم
آخر سالن. وارد حلقه ی وبلاگی پرهمهمه ی سالن. خیلی بچه ها که
با وبلاگشان ونه خودشان، آشنا بودم را دیدم و کلی گپ زدیم.
محور همه ی صحبتها شرکت در انتخابات شوراها وتبلیغ برای لیست
اصلاح طلبان بود. رضا خاتمی و احمد بورقانی و کامبیز نوروزی هم
در آن آخر جلسه نشسته بودند. آقای نجفی از معطلی هشت ساعته در
ترافیک در شب برفی حرف زد ومیگفت که در شورا حل علمی ترافیک
اولویت دارد. مسجد جامعی گزارش خاطره انگیزی ازقانونمندی فرهنگ
وهنر در دروران وزارتش داد. خانم نوری از تجربیات موفقی که در
دوران کرباسچی با بودجه ی بسیار اندک آن روز به دست می آمد حرف
زد. شهاب طباطبائی از مسائل جوانان و حناچی که رشته تخصصی و
تجربیاتش در امر مسکن است، از مشکلات مسکن و حبیب زاده از
مسائل کارگری تهران سخن گفتند. خانم ابتکار هم که طبیعی بود از
محیط زیست ومشکلاتش در تهران بگوید. میتوان امید وار بود که
اگر ترکیب لیست اصلاح طلبان رای بیاورد، علاوه بر آنکه زمینه
پیروزی در انتخابات مهم بعدی است از نظر تخصصی نیز بتوانند
مشکلات مردم تهران را در همه ی زمینه ها مورد توجه قرار دهند.
اهمیت جلسه ی دیروز به این بود که اعضای وبلاگستان تقریبا
مهمترین رسانه ی اصلاح طلبان در برابر رسانه های فراوان ملی و
غیر ملی محافظه کاران است که تا کنون با دو لیست طرفداران
قالیباف و احمدی نژاد آماده رقابت هستند. این مهمی است که
بسیاری از وبلاگ نویسان داخلی به آن نگاه دارند. جلسه که تمام
شد همه خود را برای ورود به ترافیک وحشتناک سر شب آماده
میکردند.
|